گنجور

قطعهٔ ۴۲ - باغبان ملک

ای باغبان طرفه که خواهی به دست عدل
از باغ ملک دور کنی مار و مور را
آنان که دفع گربه و روباه می‌کنند
رخصت کجا دهند سباع شرور را
تنها شغال، میوه دهقان نمی‌خورد
در باغ ملک ره چه دهی موش کور را
از خرس‌های بیشه نزدیک غافلی
لیکن، کشی به بند شغالان دور را
دیوان به شهر گشته سلیمان عهد خویش
گرگان به خلق بسته طریق عبور را
جمعی که فارغند ز اندوه دیگران
کرده به خلق، غمکده بزم و سرور را
ای خواجه پاس دار که در روزگار تو
بر مور هم ستم نرسد دست زور را

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: تبیان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای باغبان طرفه که خواهی به دست عدل
از باغ ملک دور کنی مار و مور را
هوش مصنوعی: ای باغبان، تو چطور می‌خواهی با انصاف و عدل، مار و مور را از باغ ملک دور کنی؟
آنان که دفع گربه و روباه می‌کنند
رخصت کجا دهند سباع شرور را
هوش مصنوعی: کسانی که از گربه و روباه دوری می‌کنند، چگونه می‌توانند اجازه دهند که حیوانات درنده و خطرناک دیگر آزادانه باشند؟
تنها شغال، میوه دهقان نمی‌خورد
در باغ ملک ره چه دهی موش کور را
هوش مصنوعی: در باغی که تنها شغال وجود دارد، موش کور از میوه‌های دهقان نمی‌تواند بهره‌مند شود. یعنی در شرایطی که افراد دلسوز و مهربان وجود ندارند، دیگران نیز به خوبی‌ها دسترسی نخواهند داشت.
از خرس‌های بیشه نزدیک غافلی
لیکن، کشی به بند شغالان دور را
هوش مصنوعی: در محیطی که به خرس‌های نزدیک توجهی نمی‌شود، مراقب باش که مجبور نشوی به شغال‌های دور افتاده پاسخ بدهی.
دیوان به شهر گشته سلیمان عهد خویش
گرگان به خلق بسته طریق عبور را
هوش مصنوعی: دیوان از سرزمین سلیمان به شهر آمده‌اند و از دیگران بزرگ و قدرتمند شده‌اند، اما گرگان (دشمنان) راه عبور را بر مردم بسته‌اند.
جمعی که فارغند ز اندوه دیگران
کرده به خلق، غمکده بزم و سرور را
هوش مصنوعی: افرادی که از ناراحتی‌های دیگران بی‌خبرند، فضایی برای شادی و خوشحالی در میان مردم ایجاد کرده‌اند.
ای خواجه پاس دار که در روزگار تو
بر مور هم ستم نرسد دست زور را
هوش مصنوعی: ای سرور، مواظب باش که در زمان تو حتی بر روی مور هم نباید ظلمی روا داشته شود.

خوانش ها

قطعهٔ ۴۲ - باغبان ملک به خوانش عندلیب