تشنهٔ درد
نه راحت از فلک جویم نه دولت از خدا خواهم
وگر پرسی چه میخواهی؟ تو را خواهم تو را خواهم
نمیخواهم که با سردی چو گل خندم ز بیدردی
دلی چون لاله با داغ محبت آشنا خواهم
چه غم کان نوش لب در ساغرم خونابه میریزد
من از ساقی ستم جویم من از شاهد جفا خواهم
ز شادیها گریزم در پناه نامرادیها
به جای راحت از گردون بلا خواهم بلا خواهم
چنان با جان من ای غم درآمیزی که پنداری
تو از عالم مرا خواهی من از عالم تو را خواهم
به سودای محالم ساغر می خنده خواهد زد
اگر پیمانهٔ عیشی در این ماتمسرا خواهم
نیابد تا نشان از خاک من آیینهرخساری
رهی خاکستر خود را همآغوش صبا خواهم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نه راحت از فلک جویم نه دولت از خدا خواهم
وگر پرسی چه میخواهی؟ تو را خواهم تو را خواهم
هوش مصنوعی: من نه به دنبال آرامش از آسمان هستم و نه خواهان قدرت از خداوند. اگر از من بپرسی چه میخواهم، تنها تو را میخواهم.
نمیخواهم که با سردی چو گل خندم ز بیدردی
دلی چون لاله با داغ محبت آشنا خواهم
هوش مصنوعی: نمیخواهم به خاطر سردی و بیاحساسی دلی مثل گل بخندم، بلکه دلم میخواهد مانند لالهای باشم که با درد عشق آشناست و احساسات عمیق را تجربه میکند.
چه غم کان نوش لب در ساغرم خونابه میریزد
من از ساقی ستم جویم من از شاهد جفا خواهم
هوش مصنوعی: غمی ندارم که آن نوشین لب در جام من اشک میریزد. من از ساقی ظلم و ستم میطلبم و از شاهد بیوفایی میخواهم.
ز شادیها گریزم در پناه نامرادیها
به جای راحت از گردون بلا خواهم بلا خواهم
هوش مصنوعی: از شادیها دور میشوم و به سوی ناامیدیها پناه میبرم؛ به جای آرامش از آسمان، خواستهام این است که بلایایی به سرم بیاید.
چنان با جان من ای غم درآمیزی که پنداری
تو از عالم مرا خواهی من از عالم تو را خواهم
هوش مصنوعی: تو به قدری در وجود من نفوذ کردهای ای غم، که انگار تو بخشی از دنیای من هستی و من نیز بخشی از دنیای تو.
به سودای محالم ساغر می خنده خواهد زد
اگر پیمانهٔ عیشی در این ماتمسرا خواهم
هوش مصنوعی: اگر در این محیط غم و ماتم بخواهم لحظهای از خوشی و شادی بهرهمند شوم، باید با خیالات دور و دراز خودم کنار بیایم و در عمق این ناامیدی، به خودم پیام شادی بدهم.
نیابد تا نشان از خاک من آیینهرخساری
رهی خاکستر خود را همآغوش صبا خواهم
هوش مصنوعی: اگر نتوانم نشانی از خاک خود بیابم، با چهرهای آینهگون، خاکستر خود را به نسیم صبحگاهی میسپارم.
حاشیه ها
1389/05/08 03:08
ناشناس
zaheran dar beite yeki mande be akhar, mei ya mee bayad tabdil be hei shavad.
---
پاسخ: با نسخهٔ چاپی (انتشارات زوار، کلیات رهی، 1387) مقایسه شد، مطابق همین است که در متن آمده. تغییری اعمال نشد.
1393/10/27 19:12
م ساغرم بیت سوم ومی میریزدهمان بیت اگرنبوداهنگ موسیقی بهتر ومعنی همان معنی بود لااقل ترازوذهن من اینطورمیگوید...معمولاشاعران سروده رازمزمه میکنندتاعیب وزن مشخص شوددرشعرهای موزون
1399/04/21 12:07
ضیا رهین
به صدای فواد رامز
پیوند به وبگاه بیرونی