گنجور

شاهد افلاکی

چون زلف توام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی‌سروسامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی‌بینی دردی که نمی‌دانی
دل با من و جان بی‌تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی
ای چشم رهی سویت کو چشم رهی‌جویت ؟
روی از من سر گردان شاید که نگردانی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون زلف توام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی‌سروسامانی
هوش مصنوعی: محبوب من، زلف‌هایت مانند حالت خودت در عین بی‌نظمی و پریشانی است. مثل باد صبحگاهی که در دل آشفتگی می‌وزد.
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
هوش مصنوعی: من خاک و غبارم، اشک و درد من هستم. تو محبت و نور منی، تو عشق منی و تو مصدر زندگی منی.
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
هوش مصنوعی: می‌خواهم تو را در آغوش بگیرم و در کنارم بنشینی تا بتوانی آتش روح و وجودم را خاموش کنی و آرامش به من هدیه کنی.
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
هوش مصنوعی: ای معشوق آسمانی، در حال شادی و خنده هستم و در عین حال در گناه نیستم. من به چشم‌های تو نگاه می‌کنم و تو هم شبیه به اشک‌های من هستی.
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
هوش مصنوعی: در دل من آتش عشق و تنهایی وجود دارد، اما در چشم کسی که بیدار است، هم نمایان هستم و هم مخفی.
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
هوش مصنوعی: من صدای لطیف و ملایمی هستم، تو هم نغمات و شعرهایی را می‌سرایی. من مانند موج دریا هستم، و تو همانند حرکات و نوساناتی که در این امواج وجود دارد.
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی‌بینی دردی که نمی‌دانی
هوش مصنوعی: من از عشق تو دلم پر از آتش است و دلم ز آتش عشق سوخته، اما تو نمی‌بینی که چقدر دردم عمیق است و نمی‌دانی چه مسائلی را در درونم تحمل می‌کنم.
دل با من و جان بی‌تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی
هوش مصنوعی: دل من به تو تعلق دارد و جانم بدون تو رنج می‌کشد. نخواهم گذاشت که حال خوشم را از تو بگیرند و خود را در دشواری نگه‌دارم و در عوض تو از من چیزی نخواهی گرفت.
ای چشم رهی سویت کو چشم رهی‌جویت ؟
روی از من سر گردان شاید که نگردانی
هوش مصنوعی: ای چشم، به کجا می‌نگری؟ چرا نگاهت به سوی من نیست؟ شاید اگر به من نگاه کنی، دیگر به سمت من نگردانی.

خوانش ها

شاهد افلاکی به خوانش محمد رضائی
شاهد افلاکی به خوانش زهره لطیفی
شاهد افلاکی به خوانش عندلیب
شاهد افلاکی به خوانش امیر محمدی
شاهد افلاکی به خوانش سعید لسان
شاهد افلاکی به خوانش حمید جوزدانی
شاهد افلاکی به خوانش نازنین بازیان
شاهد افلاکی به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1388/10/22 14:12
عیدی محمد نقدی

در مصرع اول بیت پنجم کلمه مستوری : سمتوری نوشته شده است
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1388/10/24 10:12
پدرام باستانی پور

با درود فراوان و سپاس از شما برای همه زحمات‌هایی‌ که می‌کشید، به اطلاع می‌رساند که در مصراع اول بیت پنجم واژه "مستور"، "سمتور" نوشته شده و در مصراع دوم بیت هفتم واژه "داغی"، "دلغی" نوشته شده است. این ویرایش بر اساس مطابقت با دیوان "کلیات رهی‌ معیری" که بکوشش آقای رضا سجادی از طرف انتشارت زوار در سال 1384 منتشر شده، پیشنهاد میشود.
این غزل که در یکی‌ از سالهای جوانی "رهی‌" سروده شده، یکی‌ از سروده‌های زیبا و پخته "رهی‌" است که نشان می‌دهد ذوق این غزلسرا از همان سالهای جوانی بسیار پر بار بوده است.
---
پاسخ: با تشکر، مواردی که اشاره فرمودید تصحیح شدند.

1391/07/19 13:10
امین کیخا

رهی بسیار روان نویس می نماید در این شعر وبه دید بنده کمتر کسی از شاعران همروزگارمان به زیبایی رهی روان و اهنگین نوشته است.خداوند به ایران چون اویی دوباره دهاد و روانش بیامرزاد

1391/10/08 20:01
سعید

زیبا بود. به نظر من رد پای سعدی در این شعر هویداست. سعدی وار سرود.

1391/10/16 00:01
saeed

حق با شماست به واقع سعدی دوران اند ایشان

1391/12/24 23:02
حمید رضا حبیب اللهی

در جذبه عاشقانه ودر مرحله قرب ناظر به طریق وصال چن خوب نظر کند نداند که این عاشق است که به معشوق مشتاق یا که معشوق به وصال مشتاق تر!!!!!!!
و زین سبب است که رهی در رهایی این تصویر اشارتی کرده
کام از تو!و تاب از من!! نستانم وبستانی!!!
یا در مصرعی پیشتر
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی

1392/01/22 18:03
امین کیخا

زه نام سعدی امد که فخر إیرانیان است همین بر ارجمندی رهی می فزاید منهم با شما همداستانم

1392/07/07 22:10
قاتل

من همرو میکشم....

1393/01/31 19:03
احسان

بسیار زیبا و دلفریب بود . تشکر

1393/05/05 16:08
دکتر زری جزایی

بسیار دلپذیر است . فوق العاده لدت بردم . روان این شاعر بزرگ میهنم در آرامش باد که متاسفانه از زندگی کوتاهش جز رنج و درد چیزی نصیبش نگردید.
با گرامیداشت خاطره این هنرمند بزرگ
دکتر زری جزایری . استاد جراحی قلب و ریه
میشیگان

1393/08/04 08:11
حسین بیدرام

زنده یاد محمودی خوانساری چه زیبا در برنامه "یک شاخه گل شماره 409" این غزل را خوانده اند. روحش شاد. ممنون از دست اندرکاران این سایت وزین.

1393/10/25 15:12
سام

در مصرع اول "حین" که هنگام معنی میدهد، "عین" نوشته شده است.

1394/05/09 14:08
واصل

با سلام و عرض ادب
در مصرع اول بیت اول، حین، عین نوشته شده است.

1395/07/04 10:10
کسرا

اجرای ساز و آواز این شاهکار در برنامه ی 166 برگ سبز

1395/12/24 17:02
شقایق حسینی اقدم

شعر بسیار زیبایی است گه گروه شیرازیس (shirazis band) هم آن را به زیبایی اجرا نموده اند.برای مشاهده میتوانید به صفحه اینستاگرام این گروه مراجعه و از آن لذت ببرید

1396/06/12 11:09
کرامت

چون زلف توام جانا در عین پریشانی

1396/06/12 20:09
۷

دکتر زری جزایری جراح میشیگانی بی مناسبت با حال و هوای این غزل نبود اگر تمثال مبارک دو دستگاه از این قلبهای تعمیر شده به دستان هنرمند خویش را به گنجور آویخته بودید

1396/07/04 09:10
رهی رهگذر

بعضی عزیزان فرموده اند که "عین" در مصرع اول بایست "حین" میبود. من فکر کنم "عین" درست باشد که تقریباً در همه نسخه ها اینچنین آمده است. و منظور به نظر بندۀ حقیر شاید از طینت، سرشت و یا ذات باشد که شادروان رهی شیرین سخن طبیعتی پریشانی خویش را در اینجا ترسیم مینماید. امید است عزیزان ادیب روشنی بیشتری ارائه فرمایند. زنده یاد معیری صاحب در افغانستان از مقام و احترام ویژۀ برخوردار است. نام نیک اش همیشه بهار و جاویدان باد!

این شعر در برنامه ی شماره چهل و نه آوای جاوید با صدای حمیدرضا فرهنگ و با همراه سه تار ایشان اجرا شده است،آدرس صفحه:http://avayejavid.com/SazoAvaz/AvayeJavid_49.html

1397/01/14 17:04
ایرانی

در بیت چهارم لف و نشر مرتب وجود دارد شاعر میگه در مستی من چشم تو را میمانم و در پاکی تو اشک مرا میمانی. ضمنا بیت هفتم هم لف و نشر دارد.

1397/01/14 17:04
ایرانی

تمام غزل های زنده یاد رهی معیری شاهکاره و این غزل زیبا نیز همینطور. یاد رهی غزل سرای توانای معاصر گرامی.

1397/01/14 17:04
ایرانی

ضمنا سیاوش شجریان این غزل زیبا را در برنامه موسیقی ایرانی در دستگاه سه گاه با همکاری همایون خرم و فرهنگ شریف به زیبایی اجرا کرده اند.

این شعر در برنامه ی شماره چهل و نه آوای جاوید با صدای حمیدرضا فرهنگ و به همراه سه تار ایشان اجرا شده است،آدرس صفحه:
پیوند به وبگاه بیرونی

1397/10/22 17:12
محمد

در بیت:
«ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی»
منظور از شاهد چیست؟

1397/10/10 04:01
محمدامین طغانی

دوست عزیز محمد..یحتمل منظور شاعر از شاهد معشوقه میباشد..روز و روزگار خوش.

1398/03/05 23:06
بیگانه

این شعر یعنی بغض و آه و... اشک...

1399/05/18 16:08
سمانه

این شعر در برنامه ی شماره چهل و نه آوای جاوید با صدای حمیدرضا فرهنگ و به همراه سه تار ایشان اجرا شده است،آدرس صفحه:
پیوند به وبگاه بیرونی/

1399/06/02 09:09
رضا

این شعر رو آقای حسام الدین سراج هم خوندند و من کارشون رو دوست داشتم.

1399/12/20 07:02
محمد طهماسبی

بنظرم شاهد در اینجا به معنی زیبا روی است.

1400/04/23 10:06
حامد مهدوی دوست

بسیار زیبا.الهش بیامرزاد

1400/09/18 16:12
ملیکا رضایی

پیوند به وبگاه بیرونی

دانلود این آهنگ .

بسیار زیباست:-))

 

1401/04/16 10:07
Sjd ..

سلام

معنی این مصراع چیست؟

ای چشم رهی سویت ..کو چشم رهی جویت؟

1403/04/07 10:07
سیامک یوسفی

در این غزل چند نمونه از فن "لف و نشر مرکب" به کار رفته که برای آموزش ادبیات پارسی بسیار مناسب است.