شمارهٔ ۶۴
بهر تو مرا پیشکشی جز دل و جان نیست
در پیش تو ای جان جهان دل چه و جان چیست
این سرو روان می رود و در عقبش جان
جان می رود از رفتنش این سرو روان کیست
او وعده به روز دگرم می دهد و من
در فکر که تا روز دگر چون بتوان زیست
زاهد ز میم توبه مفرما که به جز می
از هر چه بود توبه مرا هست وزان نیست
سی روز لب از می نتوان بست چه بودی
شوال چهل بودی و روز رمضان بیست؟
گفتم قد رعنای تو را سرو چو دیدم
در راستی اینست الف در کجی آن نیست
ایدوست به بالین رفیق ایست زمانی
کش جان به طفیل تو کند یک دور زمان ایست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بهر تو مرا پیشکشی جز دل و جان نیست
در پیش تو ای جان جهان دل چه و جان چیست
هوش مصنوعی: تنها چیزی که میتوانم برای تو هدیه بیاورم، قلب و جانم است. ای محبوب جهان، دل و جان چه ارزشی دارند در برابر تو؟
این سرو روان می رود و در عقبش جان
جان می رود از رفتنش این سرو روان کیست
هوش مصنوعی: این درخت سرسبز و زیبا در حال حرکت است و از پشت سرش زندگی به دنبال آن میرود. این درخت سرزنده که در حال حرکت است، چه کسی میتواند باشد؟
او وعده به روز دگرم می دهد و من
در فکر که تا روز دگر چون بتوان زیست
هوش مصنوعی: او به من وعده میدهد که روز دیگری به من توجه خواهد کرد، اما من در فکر این هستم که چگونه تا آن روز زنده بمانم.
زاهد ز میم توبه مفرما که به جز می
از هر چه بود توبه مرا هست وزان نیست
هوش مصنوعی: زاهد، از تسلیم کردن من به توبه برحذر باش، زیرا که غیر از شراب هیچ چیز دیگری نیست که بتواند من را از خطاهایم برگرداند و توبهام در برابر شراب هیچ وقعیتی ندارد.
سی روز لب از می نتوان بست چه بودی
شوال چهل بودی و روز رمضان بیست؟
هوش مصنوعی: اگر سی روز نتوانی از نوشیدن شراب خودداری کنی، چه فرقی دارد اگر یک ماه رمضان را روزه بگیری و در روزهای عید شوال به نوشیدن شراب بپردازی؟
گفتم قد رعنای تو را سرو چو دیدم
در راستی اینست الف در کجی آن نیست
هوش مصنوعی: وقتی قد و قامت زیبای تو را دیدم، به این نتیجه رسیدم که درستی و زیبایی تو مانند سرو است و هیچ نقصی در آن وجود ندارد.
ایدوست به بالین رفیق ایست زمانی
کش جان به طفیل تو کند یک دور زمان ایست
هوش مصنوعی: ای دوست، کنار رفیق در حال مرگ بمان و منتظر بمان، زیرا ممکن است جان او به خاطر تو یک بار دیگر به زندگی بازگردد.

رفیق اصفهانی