شمارهٔ ۱
بُوَد که درگذرند از گناهکاریِ ما
که بیش از گنهِ ماست شرمساریِ ما
شُدَت چه زود فراموش عهدِ یاریِ ما
به یاری تو نه این بود امیدواریِ ما
جفا و جورِ تو با ما به اختیارِ تو نیست
چنانکه نیست وفا با تو، اختیاریِ ما
به پاکدامنیِ ما هنوز نیست کسی
اگرچه شُهرهٔ شهر است میگساریِ ما
بُوَد قرار پس از کشتنش، چو میماند
به بیقراریِ سیماب، بیقراریِ ما
به تنْ نَزار و به دلْ زار تا به کی باشیم؟
ببین نَزاریِ ما، رحم کن به زاریِ ما
کنون ز لطف به مرهمی وگرنه چه سود؟
ز کار چون گذرد کارِ زخمِ کاریِ ما
ندیده عاشقی و طفلی و نمیدانی
فغان و نالهای غیر از خروش و زاریِ ما
به خویش دشمن و با خصم دوستیم، «رفیق»
طریقِ دشمنی این است و دوستداری ما
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بُوَد که درگذرند از گناهکاریِ ما
که بیش از گنهِ ماست شرمساریِ ما
هوش مصنوعی: شاید کسانی که به ما نگاه میکنند، از خطاهای ما چشمپوشی کنند، زیرا شرمساری ما از گناهانمان بیشتر است.
شُدَت چه زود فراموش عهدِ یاریِ ما
به یاری تو نه این بود امیدواریِ ما
هوش مصنوعی: چقدر سریع عهد و پیمان دوستی ما فراموش شد؛ ما به یاری تو امیدوار بودیم، اما این انتظار برآورده نشد.
جفا و جورِ تو با ما به اختیارِ تو نیست
چنانکه نیست وفا با تو، اختیاریِ ما
هوش مصنوعی: بدرفتاری و بیعدالتی تو نسبت به ما به اراده خودت نیست، همانطور که وفاداری ما به تو هم به انتخاب خودمان نیست.
به پاکدامنیِ ما هنوز نیست کسی
اگرچه شُهرهٔ شهر است میگساریِ ما
هوش مصنوعی: هیچکس به پاکدامنی ما اعتقاد ندارد، حتی اگر در کل شهر معروف باشیم به میگساری و شرابخواریمان.
بُوَد قرار پس از کشتنش، چو میماند
به بیقراریِ سیماب، بیقراریِ ما
هوش مصنوعی: پس از اینکه او را کشتند، آرامش پیدا میشود، اما مانند جیوهای که همواره بیقرار است، ما هم هیچگاه آرام نخواهیم شد.
به تنْ نَزار و به دلْ زار تا به کی باشیم؟
ببین نَزاریِ ما، رحم کن به زاریِ ما
هوش مصنوعی: چرا به حال نزار و دل زار خود ادامه دهیم؟ نگاه کن به وضعیت نزار ما و به حالمان رحم کن.
کنون ز لطف به مرهمی وگرنه چه سود؟
ز کار چون گذرد کارِ زخمِ کاریِ ما
هوش مصنوعی: اکنون با لطف تو مرهمی برای زخمهایمان وجود دارد، وگرنه چه فایدهای دارد؟ وقتی کار از کار بگذرد، زخمهای عمیق و دردناک ما همچنان باقی خواهند ماند.
ندیده عاشقی و طفلی و نمیدانی
فغان و نالهای غیر از خروش و زاریِ ما
هوش مصنوعی: اگر عاشق نباشی و مانند کودکانهای تجربه نکرده باشی، نمیدانی که فریاد و نالهای غیر از فریاد و زاری ما چه معنایی دارد.
به خویش دشمن و با خصم دوستیم، «رفیق»
طریقِ دشمنی این است و دوستداری ما
هوش مصنوعی: ما با خودمان دشمن و با دشمنان دوستی داریم. این نشان میدهد که در مسیر چالشها، دشمنی و دوستی ما به چه شکل است.