گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵

دل اگر توشه و توانی داشت
در ره عقل کاروانی داشت
دیده گر دفتر قضا میخواند
ز سیه کاریش امانی داشت
رهزن نفس را شناخته بود
گنجهایش نگاهبانی داشت
کشت و زرعی به ملک جان میکرد
بی نیاز از جهان، جهانی داشت
گوش ما موعظت نیوش نبود
ورنه هر ذره‌ای دهانی داشت
ما در این پرتگه چه میکردیم
مرکب آز گر عنانی داشت
با چنین آتش و تف و دم و دود
کاشکی این تنور نانی داشت
آزمند این چنین گرسنه نبود
اگر این سفره میهمانی داشت
همه را زنده می‌نشاید گفت
زندگی نامی و نشانی داشت
داستان گذشتگان پند است
هر که بگذشت داستانی داشت
رازهای زمانه را میگفت
در و دیوار گر زبانی داشت
اشکها انجم سپهر دلند
این زمین نیز آسمانی داشت
تن بدریوزه خوی کرد و ندید
که چو جان گنج شایگانی داشت
خیره گفتند روح گنج تن است
گنج اگر بود، پاسبانی داشت
تن که یک عمر زندهٔ جان بود
هرگز آگه نشد که جانی داشت
آنچنان شو که گل شوی نه گیاه
باغ ایام باغبانی داشت
نیکبخت آن توانگری که بدل
غم مسکین ناتوانی داشت
چاشت را با گرسنگان میخورد
تا که در سفره نیم نانی داشت
زندگانی تجارتی است کاز آن
همه کس غبنی و زیانی داشت
بوریاباف بود جولهٔ دهر
نه پرندی نه پرنیانی داشت
رو به روزگار خواب نکرد
تا که این قلعه ماکیانی داشت
گم شد و کس نیافتش دیگر
گهر عمر، کاش کانی داشت
صید و صیاد هر دو صید شدند
تا قضا تیری و کمانی داشت
دل بحق سجده کرد و نفس بزر
هر کسی سر بر آستانی داشت
ما پراکندگان پنداریم
ورنه هر گله‌ای شبانی داشت
موج و طوفان و سیل و ورطه بسی است
زندگی بحر بی کرانی داشت
خامهٔ دهر بر شکوفه نوشت:
هر بهاری ز پی خزانی داشت
تیره و کند گشت تیغ وجود
کاشکی صیقل و فسانی داشت

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل اگر توشه و توانی داشت
در ره عقل کاروانی داشت
هوش مصنوعی: اگر دل توانایی و آمادگی لازم را داشت، می‌توانست در مسیر عقل و آگاهی به سوی مقصدی دور و موفق قدم بردارد.
دیده گر دفتر قضا میخواند
ز سیه کاریش امانی داشت
هوش مصنوعی: اگر چشمانت سرنوشت را ورق بزنند، نمی‌توانی از کارهای زشت خود رهایی یابی.
رهزن نفس را شناخته بود
گنجهایش نگاهبانی داشت
هوش مصنوعی: او به خوبی نفس خویش را می‌شناخت و برای گنجینه‌های درونش محافظت و نگهبانی داشت.
کشت و زرعی به ملک جان میکرد
بی نیاز از جهان، جهانی داشت
هوش مصنوعی: او به کشت و کار روح و جان مشغول بود و نیازی به دنیای مادی نداشت؛ زیرا جهانی معنوی در درون خود داشت.
گوش ما موعظت نیوش نبود
ورنه هر ذره‌ای دهانی داشت
هوش مصنوعی: ما گوش‌مان آمادگی شنیدن نصیحت را ندارد وگرنه هر ذره‌ای می‌توانست سخن بگوید.
ما در این پرتگه چه میکردیم
مرکب آز گر عنانی داشت
هوش مصنوعی: در این مکان خطرناک و پرتگاه، ما چه کار می‌کردیم اگر دل و جراتی داشتیم؟
با چنین آتش و تف و دم و دود
کاشکی این تنور نانی داشت
هوش مصنوعی: با این آتش و بخار و دود، کاش این تنور نانی برای پختن داشت.
آزمند این چنین گرسنه نبود
اگر این سفره میهمانی داشت
هوش مصنوعی: کسی که نیازمند است به این اندازه گرسنه و چشم‌انتظار نمی‌بود اگر بر سر سفره‌ای میهمانی وجود داشت.
همه را زنده می‌نشاید گفت
زندگی نامی و نشانی داشت
هوش مصنوعی: همه چیز حیات دارد و زندگی به خودی خود نام و نشانی می‌طلبد.
داستان گذشتگان پند است
هر که بگذشت داستانی داشت
هوش مصنوعی: قصه‌هایی که از گذشتگان باقی مانده‌اند، برای کسانی که از آن‌ها عبور کرده‌اند، درس و عبرت‌آموز هستند. هر شخصی که از این تجربه‌ها عبور کرده است، داستانی برای گفتن دارد.
رازهای زمانه را میگفت
در و دیوار گر زبانی داشت
هوش مصنوعی: اگر دیوارها و درها زبان داشتند، می‌توانستند از رازو رمزهای زندگی و اتفاقات زمانه سخن بگویند.
اشکها انجم سپهر دلند
این زمین نیز آسمانی داشت
هوش مصنوعی: اشک‌ها مانند ستاره‌هایی در آسمان دل هستند و این زمین نیز آسمانی داشته است.
تن بدریوزه خوی کرد و ندید
که چو جان گنج شایگانی داشت
هوش مصنوعی: بدن او مانند گیاهی پژمرده شده است و او نمی‌بیند که مانند جان، دارای گنجینه‌های ارزشمندی است.
خیره گفتند روح گنج تن است
گنج اگر بود، پاسبانی داشت
هوش مصنوعی: می‌گویند که روح انسان گنجی گرانبها است، و اگر این گنج واقعاً وجود داشت، باید از آن به خوبی محافظت می‌شد.
تن که یک عمر زندهٔ جان بود
هرگز آگه نشد که جانی داشت
هوش مصنوعی: تن که یک عمر زندگی کرده و از جان بهره‌مند بوده، هرگز از این موضوع آگاه نشده که واقعا جان دارد.
آنچنان شو که گل شوی نه گیاه
باغ ایام باغبانی داشت
هوش مصنوعی: مثل گلی باش که در باغ رشد کرده و نه مانند یک گیاه معمولی. باغبان به تو توجه و رسیدگی کند.
نیکبخت آن توانگری که بدل
غم مسکین ناتوانی داشت
هوش مصنوعی: خوشبخت کسی است که با وجود ثروت، دلی برای درد و رنج افراد کم‌بخت و ناتوان دارد.
چاشت را با گرسنگان میخورد
تا که در سفره نیم نانی داشت
هوش مصنوعی: او با گرسنگان ناهار می‌خورد تا حداقل یک تکه نان در سفره‌اش باشد.
زندگانی تجارتی است کاز آن
همه کس غبنی و زیانی داشت
هوش مصنوعی: زندگی مثل یک تجارت است که در آن هر کسی ممکن است ضرر و مشکلی داشته باشد.
بوریاباف بود جولهٔ دهر
نه پرندی نه پرنیانی داشت
هوش مصنوعی: بوریاباف در اینجا به کسی اشاره دارد که در دنیای پر تلاطم و تغییرات زندگی، نه به شکل پرنده‌ای آزاد، و نه به زیبایی‌های جُنبش و شادابی پرداخته است. در واقع، زندگی او به گونه‌ای است که از سرنوشت و امکانات زندگی‌اش بهره‌ کافی را نبرده است. او تنها به مرور زمان می‌گذرد بدون آنکه لذت واقعی از زندگی ببرد.
رو به روزگار خواب نکرد
تا که این قلعه ماکیانی داشت
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که این فرد به مسئولیت‌ها و دغدغه‌های روزگار توجه نکرد و حتی خواب هم نکرد تا زمانی که این قلعه، محل زندگی ماکیان، وجود داشت. به نوعی نشان‌دهنده اهمیت و ارزش این مکان برای اوست.
گم شد و کس نیافتش دیگر
گهر عمر، کاش کانی داشت
هوش مصنوعی: گم شد و هیچ‌کس دیگر او را پیدا نکرد، ای کاش که برای خود دلیلی داشت تا در زندگی‌اش از آن استفاده کند.
صید و صیاد هر دو صید شدند
تا قضا تیری و کمانی داشت
هوش مصنوعی: صید و صیاد هر دو به دام افتادند زیرا سرنوشت همچون تیری در کمان بود که به سوی هدف می‌رود.
دل بحق سجده کرد و نفس بزر
هر کسی سر بر آستانی داشت
هوش مصنوعی: دل به حقیقت و حقیقت‌جویی سجده کرد و هر کسی که نفس بزرگ و اراده قوی داشت، سر به درگاه آن حقیقت گذاشت.
ما پراکندگان پنداریم
ورنه هر گله‌ای شبانی داشت
هوش مصنوعی: ما گروهی هستیم که دور از هم زندگی می‌کنیم و تنها در خیال و اندیشه‌های خود پراکنده‌هستیم؛ اما اگر توجه کنیم، هر گروهی می‌تواند رهبری و هدایتگری داشته باشد.
موج و طوفان و سیل و ورطه بسی است
زندگی بحر بی کرانی داشت
هوش مصنوعی: زندگی پر از چالش‌ها و مشکلاتی همچون موج‌ها، طوفان‌ها و سیلاب‌ها است و در واقع، این‌گونه ناملایمات همانند بحر عمیق و بی‌پایانی هستند که هر فرد با آن روبه‌رو می‌شود.
خامهٔ دهر بر شکوفه نوشت:
هر بهاری ز پی خزانی داشت
هوش مصنوعی: زمانه بر روی شکوفه نوشت که هر بهاری، سرآغازی برای پاییزی به شمار می‌رود.
تیره و کند گشت تیغ وجود
کاشکی صیقل و فسانی داشت
هوش مصنوعی: وجود انسان دچار تیره‌گی و کندی شده است، کاش می‌توانست دوباره شفاف و باطراوت شود.

خوانش ها

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵ به خوانش مریم فقیهی کیا
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵ به خوانش عندلیب