گنجور

بخش ۲۹ - غزل

مشو عاشق، که جانت را بسوزد
غم عشق استخوانت را بسوزد
تو آتش میزنی در خرمن خویش
ندانی این و آنت را بسوزد
مخور خوبان آتش خوی را غم
که روزی خان ومانت را بسوزد
ز دیده اشک خون چندین مباران
که ترسم دیدگانت را بسوزد
چه سود آنگاه پنهان کردن عشق
که پیدا و نهانت را بسوزد؟
ز لعلم چاشنی جستی به بوسه
نترسیدی دهانت را بسوزد؟
مبر نام من، ار نه با رخ خویش
بگویم تا: زبانت را بسوزد
اگر هجرم وجودت را بکاهد
وگر مهرم روانت را بسوزد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مشو عاشق، که جانت را بسوزد
غم عشق استخوانت را بسوزد
هوش مصنوعی: عاشق نشو، زیرا درد عشق ممکن است جانت را به شدت آزار دهد و حتی استخوان‌هایت را بسوزاند.
تو آتش میزنی در خرمن خویش
ندانی این و آنت را بسوزد
هوش مصنوعی: تو به خودت آسیب می‌زنی و نمی‌دانی که این کار باعث سوزاندن و آسیب به خودت می‌شود.
مخور خوبان آتش خوی را غم
که روزی خان ومانت را بسوزد
هوش مصنوعی: با خوبی‌ها و صفات نیک دیگران خود را نسوزان، چون ممکن است روزی بر اثر غم و اندوه، آسایش و زندگی‌ات را نابود کند.
ز دیده اشک خون چندین مباران
که ترسم دیدگانت را بسوزد
هوش مصنوعی: از چشمانم اشک‌های زیادی ریخته‌ام و نگرانم که این اشک‌ها باعث آسیب به چشمانت شود.
چه سود آنگاه پنهان کردن عشق
که پیدا و نهانت را بسوزد؟
هوش مصنوعی: چه فایده‌ای دارد که عشق را پنهان کنی، در حالی که هم عشق تو ظاهر است و هم پنهانیت می‌تواند تو را بسوزاند؟
ز لعلم چاشنی جستی به بوسه
نترسیدی دهانت را بسوزد؟
هوش مصنوعی: آیا از دانایی و علم به حدی رسیده‌ای که با بوسه‌زدن بر چیزی نترسیدی که ممکن است دهانت در آتش بیفتد؟
مبر نام من، ار نه با رخ خویش
بگویم تا: زبانت را بسوزد
هوش مصنوعی: اگر نام من را نبری، پس من به تو می‌گویم که چقدر زیبایی‌ات می‌تواند زبانت را به آتش بکشد.
اگر هجرم وجودت را بکاهد
وگر مهرم روانت را بسوزد
هوش مصنوعی: اگر جدایی‌ام از تو باعث کم شدن وجودت شود و اگر عشق من به تو روح تو را بسوزاند.