غزل شمارهٔ ۷۴۵
من که باشم؟ در زیان افتادهای
از هوی اندر هوان افتادهای
بیخودی، رخ در بیابان کردهای
گمرهی، از کاروان افتادهای
ناکسی، از بخت دوری جستهای
مفلسی، از خان و مان افتادهای
گاه گویایی فضیحت گشتهای
وقت خاموشی زیان افتادهای
از بهشت اندر جهنم رفتهای
بر زمین از آسمان افتادهای
بر سر کوی سبکباران عشق
از گرانی رایگان افتادهای
گوهر خود را ز خس نشناخته
وز خسی در خاکدان افتادهای
دل ز غفلت بسته در جایی چنین
وانگه از جایی چنان افتادهای
روز سربازی عنان پیچیدهای
وقت مردی ناتوان افتادهای
همنشینان بر کنار بحر و من
از کنار اندر میان افتادهای
اوحدیوار از برای این و آن
در زبان این و آن افتادهای
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من که باشم؟ در زیان افتادهای
از هوی اندر هوان افتادهای
هوش مصنوعی: من کی هستم که در میان مشکلات و سختیها به سر میبرم؟ تو هم که در دام هوس و سرگردانی گرفتار شدهای.
بیخودی، رخ در بیابان کردهای
گمرهی، از کاروان افتادهای
هوش مصنوعی: بیدلیل در دنیای بیراه و بیهدف wandering میکنی و به خاطر این بیتوجهی، از جمع و کاروان خود دور افتادهای.
ناکسی، از بخت دوری جستهای
مفلسی، از خان و مان افتادهای
هوش مصنوعی: بدبختی، از سرنوشتت فرار کردهای و فقر، تو را از خانه و کاشانهات دور کرده است.
گاه گویایی فضیحت گشتهای
وقت خاموشی زیان افتادهای
هوش مصنوعی: گاهی اوقات زبانی که باید بگویی، مشکلساز میشود و در زمانهایی که باید سکوت کنی، ضرر میکنی.
از بهشت اندر جهنم رفتهای
بر زمین از آسمان افتادهای
هوش مصنوعی: تو از بهشت به جهنم آمدهای و از آسمان به زمین سقوط کردهای.
بر سر کوی سبکباران عشق
از گرانی رایگان افتادهای
هوش مصنوعی: در خیابان کسانی که بیبار و سبکبار هستند، به خاطر عشق، تو رایگان و بدون هیچ قید و شروطی به زمین افتادهای.
گوهر خود را ز خس نشناخته
وز خسی در خاکدان افتادهای
هوش مصنوعی: تو ارزش خود را نشناختهای و مانند یک انسان بیارزش در خاک فرود آمدهای.
دل ز غفلت بسته در جایی چنین
وانگه از جایی چنان افتادهای
هوش مصنوعی: دل در غفلت و بیخبری به جایی وابسته شده است، اما ناگهان از آنجا به شکل غیرمنتظرهای به جایی دیگر منتقل شدهای.
روز سربازی عنان پیچیدهای
وقت مردی ناتوان افتادهای
هوش مصنوعی: در روزی که باید به خدمت سربازی بروی، به حالت ناتوانی افتادهای که نمیتوانی به درستی از پس مسئولیتها بر بیایی.
همنشینان بر کنار بحر و من
از کنار اندر میان افتادهای
هوش مصنوعی: همنشینان در کنار دریا نشستهاند و من در وسط آن افتادهام.
اوحدیوار از برای این و آن
در زبان این و آن افتادهای
هوش مصنوعی: شما به مانند اوحدی به خاطر دیگران و برای آنها در زبان و گفتارشان به تصویر درآمدهاید.