غزل شمارهٔ ۷۲۲
ماییم و خراباتی پر بادهٔ جوشیده
جز رند خراباتی آن باده ننوشیده
رندان سر افرازش دستار گرو کرده
خوبان طرب سازش رخسار نپوشیده
رندان وی از سستی بر چرخ سبق برده
خوبان وی از مستی در عربده کوشیده
بیفتنه مقیمانش فعلی نپسندیده
بیباده حریفانش قولی ننیوشیده
زان باده چو تر گردی، از صومعه برگردی
وانگاه به سر گردی، ای زاهد خوشیده
هر دل که توانسته این حال طلب کرده
چون حال بدانسته دیگر نخروشیده
تا اوحدی افتاده اندر پی این باده
پستان سعادت را بگرفته و دوشیده
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ماییم و خراباتی پر بادهٔ جوشیده
جز رند خراباتی آن باده ننوشیده
هوش مصنوعی: ما در این دنیا افرادی هستیم که در میخانهای پر از شراب جوشان زندگی میکنیم، اما تنها کسی که از این شراب مینوشد، رند و آزادمنشی است که به راحتی میتواند از آن لذت ببرد.
رندان سر افرازش دستار گرو کرده
خوبان طرب سازش رخسار نپوشیده
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد آزاداندیش و هنرمند، با افتخار و بدون هیچ پوششی بر روی چهره، شادی و نشاطی را که جذابیتهای زندگی به همراه دارد، نمایان میسازند.
رندان وی از سستی بر چرخ سبق برده
خوبان وی از مستی در عربده کوشیده
هوش مصنوعی: خنیاگران از بیدقتی بهسوی شهر میروند و زیبایان از سر خُمار و مستی در هیاهو و شور و شوق تلاش میکنند.
بیفتنه مقیمانش فعلی نپسندیده
بیباده حریفانش قولی ننیوشیده
هوش مصنوعی: بدون وجود هر گونه آشفتگی، ساکنان آنجا عملی ناپسند انجام میدهند و بدون نوشیدن، دوستانش قولی را نمیپذیرند.
زان باده چو تر گردی، از صومعه برگردی
وانگاه به سر گردی، ای زاهد خوشیده
هوش مصنوعی: وقتی از شراب خوشگوار سیراب شوی، از زندگی خشک و خستهکننده صومعه دور میشوی و در آن لحظه، ای زاهی که به خواب رفتهای، به فکر و اندیشه مبتلا میشوی.
هر دل که توانسته این حال طلب کرده
چون حال بدانسته دیگر نخروشیده
هوش مصنوعی: هر دلی که توانسته این حالت را بخواهد، چون این حال را شناخته، دیگر بیتابی نمیکند.
تا اوحدی افتاده اندر پی این باده
پستان سعادت را بگرفته و دوشیده
هوش مصنوعی: اوحدی در جستجوی این شراب است و در این مسیر، خوشبختی را در دستان خود گرفته و از آن بهرهمند شده است.
حاشیه ها
1393/06/08 13:09
در لَخت دوم بیت چهارم کُنیدن ننوشیده را درست کنید: ننیوشیده.
باید دانست که نیوشیدن یعنی شنیدن و چون واژه قول آمده است بنا بر این گفتاورد در باره سخن (:قول) و شنیدن (:نیوشیدن)است. سپاس