گنجور

غزل شمارهٔ ۷۰۷

ای فراق تو مرا عقل و بصارت برده
دل من کافر چشم تو به غارت برده
بر دل شیفته هجر تو جفاها کرده
از تن سوخته مهر تو مهارت برده
دل ما را، که سپاهی نتوانستی برد
غمزهٔ شوخ تو در نیم اشارت برده
دوستان را همه خون ریخته چشم تو وز آن
دشمنان در همه آفاق بشارت برده
شوق روی تو به زنجیر کشش هر سحری
بر سر کوی تو ما را به زیارت برده
من ازین دیدهٔ خونبار شبی می‌بینم
سیل برخاسته و شهر و عمارت برده
بی‌تو هر وقت که آهنگ نمازی بکنم
اشک خون چهرهٔ ما را ز طهارت برده
اوحدی پیش دهان تو زبان بسته بماند
گر چه بود از دگران گوی عبارت برده

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای فراق تو مرا عقل و بصارت برده
دل من کافر چشم تو به غارت برده
هوش مصنوعی: ای دوری تو، عقل و فهم مرا از من گرفته و دل من که بی‌باور شده، به زیبایی چشم تو تسلیم شده است.
بر دل شیفته هجر تو جفاها کرده
از تن سوخته مهر تو مهارت برده
هوش مصنوعی: دل عاشق به خاطر دوری تو زخم‌های زیادی را تحمل کرده و از جسم سوخته‌ام فقط نشانه‌هایی از عشق تو باقی مانده است.
دل ما را، که سپاهی نتوانستی برد
غمزهٔ شوخ تو در نیم اشارت برده
هوش مصنوعی: دل ما را که نتوانستی با وقار و جدیت خود تسخیر کنی، با یک نگاه ساده و بی‌خیال تو به راحتی تسخیر کرده‌ای.
دوستان را همه خون ریخته چشم تو وز آن
دشمنان در همه آفاق بشارت برده
هوش مصنوعی: چشمان تو برای دوستانت همواره اشک می‌ریزند و از آن طرف، خبرهای شادی را برای دشمنانت در سراسر جهان پخش کرده‌اند.
شوق روی تو به زنجیر کشش هر سحری
بر سر کوی تو ما را به زیارت برده
هوش مصنوعی: علاقه و اشتیاقی که به دیدن تو دارم، هر صبح زود که به کوی تو می‌آیم، مرا به زیارت و دیدار تو می‌کشاند.
من ازین دیدهٔ خونبار شبی می‌بینم
سیل برخاسته و شهر و عمارت برده
هوش مصنوعی: من از این چشم پر از اشک، شب را می‌بینم که سیلابی به راه افتاده و تمام شهر و ساختمان‌ها را برده است.
بی‌تو هر وقت که آهنگ نمازی بکنم
اشک خون چهرهٔ ما را ز طهارت برده
هوش مصنوعی: هر وقتی که بخواهم نمازی بخوانم، بدون تو اشک‌های خونین بر چهره‌ام نشسته و پاکیِ من را از بین برده است.
اوحدی پیش دهان تو زبان بسته بماند
گر چه بود از دگران گوی عبارت برده
هوش مصنوعی: اوحدی می‌گوید: اگرچه دیگران هم توانایی بیان خوب دارند، اما در برابر سخن تو سکوت می‌کنند و حرفی نمی‌زنند.