غزل شمارهٔ ۶۰۹
تا برگذشت پیشم باز آن پری خرامان
نقش مرا فرو شست از لوح نیک نامان
ای همرهان، به منزل گر بازگشت باشد
با قوم ما بگویید احوال دل به دامان
زین پیش جمع بودم و اکنون نمیگذارد
دستم به کار دانش، پایم بزیر دامان
خواری کند پیاپی و آنگاه بر چه دلها؟
یاری کند دمادم و آنگاه با کدامان؟
در آتشم بسوزد هر ساعتی ولیکن
بیحاصلست گفتن اسرار خود به خامان
ذوق تمام دارد گفتار من ولیکن
نیکو نمینشیند در طبع ناتمامان
روزی رقیب خود را گر بر گذر بینی
چندین لگد مزن، گو، در کار پست نامان
ای اوحدی، چه جویی از عشق نام نیکو؟
کز عشق هیچ کس را کاری نشد به سامان
از جور او شکایت چندین مکن، که این جا
بسیار جور بینی از خواجه بر غلامان
غزل شمارهٔ ۶۰۸: شب قدرست و روز عید زلف و روی این ترکانغزل شمارهٔ ۶۱۰: کأس می در دست و کوس عشق بر بامستمان
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا برگذشت پیشم باز آن پری خرامان
نقش مرا فرو شست از لوح نیک نامان
هوش مصنوعی: وقتی آن پری زیبا دوباره از مقابل من گذشت، تصویر من را از دل خوبان پاک کرد.
ای همرهان، به منزل گر بازگشت باشد
با قوم ما بگویید احوال دل به دامان
هوش مصنوعی: ای یاران، اگر به سرزمین خود بازگشتید، از حال دل ما برای قوممان بگویید و احساساتمان را با آنها در میان بگذارید.
زین پیش جمع بودم و اکنون نمیگذارد
دستم به کار دانش، پایم بزیر دامان
هوش مصنوعی: پیش از این با دیگران بودم و اکنون نمیتوانم به کار علم پردازم، زیرا پایم در کنار مادر مانده است.
خواری کند پیاپی و آنگاه بر چه دلها؟
یاری کند دمادم و آنگاه با کدامان؟
هوش مصنوعی: مدام در حال ذلت و فروتنی است، اما به کدام دلها میتواند یاری رساند؟ و همیشه در حال کمککردن است، اما با کدام افراد؟
در آتشم بسوزد هر ساعتی ولیکن
بیحاصلست گفتن اسرار خود به خامان
هوش مصنوعی: هر لحظه ممکن است در آتش بسوزم، اما بیفایده است که اسرار خود را برای افرادی که نادان هستند، بازگو کنم.
ذوق تمام دارد گفتار من ولیکن
نیکو نمینشیند در طبع ناتمامان
هوش مصنوعی: حرفها و گفتار من بسیار هنرمندانه و لذتبخش است، اما برای کسانی که درک و توانایی کمتری دارند، به خوبی و زیبایی نخواهد نشست.
روزی رقیب خود را گر بر گذر بینی
چندین لگد مزن، گو، در کار پست نامان
هوش مصنوعی: اگر روزی رقیبت را در راه دیدی، هرگز به او آسیب نزن و به او توهین نکن، زیرا این کار باعث پایین آمدن مقام و اعتبار تو میشود.
ای اوحدی، چه جویی از عشق نام نیکو؟
کز عشق هیچ کس را کاری نشد به سامان
هوش مصنوعی: ای اوحدی، چرا به دنبال نام خوب عشق هستی؟ زیرا هیچکس از عشق به هدف مطلوبی نرسیده است.
از جور او شکایت چندین مکن، که این جا
بسیار جور بینی از خواجه بر غلامان
هوش مصنوعی: از بدیهای او شکایت نکن، زیرا در اینجا از سوی آقایت، بدیهای زیادی را نسبت به زیر دستان خواهی دید.