غزل شمارهٔ ۴۴
حلوای نباتست لبت، پسته دهانا
در باغ گلی نیست به رخسار تو مانا
زیر لبت ازوسمه نقطهاست، چه روشن؟
گرد رخت از مشک زقمهاست چه خوانا؟
گفتم: نتوانی دل شهری بربودن
نی، چون نتوانی، که شگرفی و توانا؟
بس گوشه نشینی که ز هجر تو بنالد
این ناله به گوشت نرسیدست همانا
مردم نه عجب صورت عشقم که بدانند
بیعشق نشستن عجب از مردم دانا
هر لحظه زبان فاش کند سر دل من
پیوسته ز دست تو برنجیم، زبانا
دلسوختهٔ عشق تو گردید به صد جان
غافل مشو از اوحدی سوخته، جانا
غزل شمارهٔ ۴۳: پرده بر انداخت ز رخ یار نهان گشتهٔ ماغزل شمارهٔ ۴۵: ای نرگس تو فتنه و در فتنه خوابها
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حلوای نباتست لبت، پسته دهانا
در باغ گلی نیست به رخسار تو مانا
هوش مصنوعی: لبهای تو مانند حلوای شیرین است و طعم پسته را دارد. در باغ گل هیچ گل زیبایی به اندازه صورت تو وجود ندارد.
زیر لبت ازوسمه نقطهاست، چه روشن؟
گرد رخت از مشک زقمهاست چه خوانا؟
هوش مصنوعی: زیر لب تو نشانههایی از زیبایی وجود دارد که بسیار واضح و برجسته است. دور تا دور چهرهات نیز با عطر مشک زینت یافته و به خوبی قابل مشاهده است.
گفتم: نتوانی دل شهری بربودن
نی، چون نتوانی، که شگرفی و توانا؟
هوش مصنوعی: به کسی میگویم: نمیتوانی دل یک شهر را به دست آوری، چون این کار از توانایی تو خارج است. پس اگر نمیتوانی، چرا خود را با بزرگمنشی و قدرت نمایی مشغول میکنی؟
بس گوشه نشینی که ز هجر تو بنالد
این ناله به گوشت نرسیدست همانا
هوش مصنوعی: مدت زیادی در گوشهنشینی سپری کردهام و از دوری تو در دل نالهای ذخیره کردهام که حتماً به گوشت نرسیده است.
مردم نه عجب صورت عشقم که بدانند
بیعشق نشستن عجب از مردم دانا
هوش مصنوعی: مردم نباید تعجب کنند از زیبایی عشق من، چون اگر بدون عشق زندگی کنند، جای تعجب دارد که آنها که دانشمندند این را نمیدانند.
هر لحظه زبان فاش کند سر دل من
پیوسته ز دست تو برنجیم، زبانا
هوش مصنوعی: هر لحظه زبان من به طور واضح بیان میکند که قلب من همیشه به خاطر تو نگران و ناراحت است.
دلسوختهٔ عشق تو گردید به صد جان
غافل مشو از اوحدی سوخته، جانا
هوش مصنوعی: دل عاشق تو به هزار جان سوخته است، جانا. از حال اوحدی که در عشق تو بس سوخته است، غافل مشو.