گنجور

غزل شمارهٔ ۲۸

زخمی، که بر دل آید ، مرهم نباشد او را
خامی که دل ندارد این غم نباشد او را
گفتی که: دل بدو ده، من جان همی فرستم
زیرا که با چنان رخ دل کم نباشد او را
عیسی مریم از تو گر بازگردد این دم
این مرده زنده کردن در دم نباشد او را
گویند ازو طلب دار آیین مهربانی
نه نه، طلب ندارم، دانم نباشد او را
از پیش هیچ خوبی هرگز وفا نجستم
زیرا وفا و خوبی با هم نباشد او را
از چشم من خجل شد ابر بهار صد پی
او گر چه بربگرید، این نم نباشد او را
این گریه کاوحدی کرد از درد دوری او
گر بعد ازین بمیرد ماتم نباشد او را

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زخمی، که بر دل آید ، مرهم نباشد او را
خامی که دل ندارد این غم نباشد او را
هوش مصنوعی: زخمی که بر دل وارد می‌شود، درمانی ندارد و کسی که دل ندارد، این درد و رنج را احساس نمی‌کند.
گفتی که: دل بدو ده، من جان همی فرستم
زیرا که با چنان رخ دل کم نباشد او را
هوش مصنوعی: گفتی که دل را به او بسپار، من جانم را هم برای او می‌فرستم، زیرا با آن چهره زیبا، دل برای او کم نیست.
عیسی مریم از تو گر بازگردد این دم
این مرده زنده کردن در دم نباشد او را
هوش مصنوعی: اگر عیسی مریم در اینجا برگردد، زنده کردن این مرده در آن لحظه برای او دشوار نخواهد بود.
گویند ازو طلب دار آیین مهربانی
نه نه، طلب ندارم، دانم نباشد او را
هوش مصنوعی: می‌گویند از او خواستار رفتار محبت‌آمیز باش، اما نه، من چیزی نمی‌خواهم، چون می‌دانم که او چنین چیزی ندارد.
از پیش هیچ خوبی هرگز وفا نجستم
زیرا وفا و خوبی با هم نباشد او را
هوش مصنوعی: هرگز نتوانستم از خوبی‌های پیشین انتظار وفا داشته باشم، زیرا این دو یعنی وفا و خوبی هرگز در کنار هم نمی‌مانند.
از چشم من خجل شد ابر بهار صد پی
او گر چه بربگرید، این نم نباشد او را
هوش مصنوعی: ابرهای بهاری به خاطر من شرمنده شدند، اگرچه به خاطر او می‌بارند، این بارش نمی‌تواند از او باشد.
این گریه کاوحدی کرد از درد دوری او
گر بعد ازین بمیرد ماتم نباشد او را
هوش مصنوعی: این گریه‌ای که به خاطر دوری او به وجود آمده، اگر بعداً هم کسی بمیرد، برای او غم و اندو نیست.

حاشیه ها

1393/01/13 01:04
امین کیخا

برای نم لغت نبک و نیز آغار را داریم ولی از ترکیبات نم نمین را داریم که زیر سایه نمور رفته است .