غزل شمارهٔ ۱۶۲
هر کسی را مینوازد لطف و خاطر جستنت
چون به نزد ما رسی، با خاطر آید جستنت
امشبم داغی نهادی از جفا بر دل، کزو
سالها نتوان، اگر روزی بباید شستنت
من ترا میخواهم از دنیا، بهر منزل که هست
ای که منزل در دلم داری ومن در جستنت
سرو بستانی دگر هرگز نرستی از زمین
راستی را گر بدیدی اعتدال رستنت
با تو من عهد از میان جان شیرین کردهام
وه! کرا دل میدهد عهد چنان بشکستنت؟
گر نخواهی تا چو من مسکین و بیمسکن شوی
خاطر مسکین مسکینان نباید خستنت
اوحدی، چون دانهٔ خالش دلت را صید کرد
بعد ازین از دام او ممکن نباشد جستنت
غزل شمارهٔ ۱۶۱: ای سر تو پیوسته با جان، ز که پرسیمت؟غزل شمارهٔ ۱۶۳: گفته بودم با تو من: کان جا نباید رفتنت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر کسی را مینوازد لطف و خاطر جستنت
چون به نزد ما رسی، با خاطر آید جستنت
هوش مصنوعی: هر کسی به نوعی مورد محبت و نوازش قرار میگیرد، اما وقتی تو نزدیک ما میرسی، محبت و لطف تو به دل ما مینشیند و جستجوی تو در دل ما احساس میشود.
امشبم داغی نهادی از جفا بر دل، کزو
سالها نتوان، اگر روزی بباید شستنت
هوش مصنوعی: امشب هم با رفتار ناپسندت بر دلم زخم جدیدی زدی، زخمهایی که مدتهاست با آنها دست و پنجه نرم میکنم و حتی اگر روزی هم بخواهم آنها را فراموش کنم، نمیتوانم.
من ترا میخواهم از دنیا، بهر منزل که هست
ای که منزل در دلم داری ومن در جستنت
هوش مصنوعی: من تو را از دنیا میخواهم، در هر جایی که هستی، ای کسی که جایگاه تو در دل من است و من در جستجوی توام.
سرو بستانی دگر هرگز نرستی از زمین
راستی را گر بدیدی اعتدال رستنت
هوش مصنوعی: درخت سرو دیگری در باغ هرگز نمیروید، اگر راست بگویی، به راستی اگر اعتدال رشد تو را میدیدی.
با تو من عهد از میان جان شیرین کردهام
وه! کرا دل میدهد عهد چنان بشکستنت؟
هوش مصنوعی: با تو من پیمانی از عمق جان و دل بستهام، ولی ای کاش کسی را پیدا کنم که دلش مانند دل من باشد و این پیمان را به این راحتی نشکند.
گر نخواهی تا چو من مسکین و بیمسکن شوی
خاطر مسکین مسکینان نباید خستنت
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهی مانند من بیخانمان و بیچاره شوی، نباید دل مسکینان را برنجانی و خستهیشان کنی.
اوحدی، چون دانهٔ خالش دلت را صید کرد
بعد ازین از دام او ممکن نباشد جستنت
هوش مصنوعی: اوحدی میگوید: وقتی دل تو به دست دلبستگیها و عشقها گرفتار شد، دیگر نمیتوانی به سادگی از این دام آزاد شوی.