گنجور

شمارهٔ ۴

تا در سر من فتاد سودای وداع
از گریه مرا نماند پروای وداع
هنگام وداع اگر نبودی، اشکم
از سوز دلم بس.؟؟؟؟ی جای وداع

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا در سر من فتاد سودای وداع
از گریه مرا نماند پروای وداع
هوش مصنوعی: زمانی که فکر جدایی به سرم می‌زند، دیگر از گریه کردن هراسی ندارم و برای وداع اهمیتی قائل نمی‌شوم.
هنگام وداع اگر نبودی، اشکم
از سوز دلم بس.؟؟؟؟ی جای وداع
هوش مصنوعی: اگر در زمان وداع کنارم نبودی، حسرت و اندوه دلم به قدری زیاد است که اشکم می‌ریزد.