بخش ۱۵ - فصل
و از آفات مرید آنست که بنفس او درآید از حسد خَفیّ بر برادران، و آن چنان بود که چون یکی را بیند از برادران که حق تعالی او را بکرامات و کارهای بزرگ مخصوص گردانیده باشد درین طریقت و خویشتن را از آن محروم بیند، حسد بدو درآید باید که بسنده کند بوجود حق تعالی و قِدَم او از مقتضی جود و نعم او و هر که را بینی از مریدان که حق تعالی رتبت او بزرگ گردانیده است باید که تو غاشیۀ او بر دوش گیری که سنّت بزرگان آن راه برین بوده است.
بخش ۱۴ - فصل: و صعبترین آفتها دریت طریقت، صحبت کودکان است و هر که بچیزی ازین معنی مبتلا شد، اجماع پیرانست کی خدای عَزَّوَجَلَّ او را خوار و مخذول گردانید و از خود مشغول بکرد و اگر او را هزار هزار کرامت بود و انگار که بمرتبۀ شهدا رسید، زیرا که در خبرست بیان این، و نه آن دل مشغول است بمخلوقی و صعبت ترین آنست که این حدیث بر دل ایشان اندک نماید، و خوار فرا گیرند چنانک خدای تعالی میگوید وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَهُوَ عِنْدَاللّهِ عَظیمٌ و ازین گوید واسطی رَحِمَهُ اللّهُ که چون خداوندتعالی خواهد که بندۀ را خوار کند او را بصحبت احداث مبتلا کند.بخش ۱۶ - فصل: بدانک از حقّ مریدان آن بود که چون در میان جمعی باشد ایثار اختیار کند بهمگی خود، گرسنگی خود کند و بسیران دهد و شاگردی کند هرکه را بیند که اثر پیری برو ظاهر بوده و اگرچه او ازو داناتر بود و بدین نرسد مگر که بیزاری ستاند از حول و قوّت خویش و بدین فضل و منّت حق تعالی تواند رسید.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.