گنجور

بخش ۱۲ - فصل

و هر مرید که اندر دل او چیزی را از دنیا قدر بود و خطر، اسم ارادت برو مجاز بود و اگر اختیاری ماند بازو، در آنچه از آن بیرون آمده بود، از معلوم، که خواهد که یکی را بدان مخصوص کند یا نوعی را از انواع بِرّ در آن اندیشه کند یا شخصی را دون شخصی اختیار کند، او متکلّف بود در حال خویش و بر خطر بود که زود باز سر عادت خویش گردد زیرا که قصد مرید باید که در آن بود تا از علاقتها بیرون آید نه بدان اعمال بِرّ کند و زشت بود مرید را که از معلوم، جمله، بیرون آید پس اسیر خرقه بود، باید که بودن و نابودن آن چیز نزدیک وی، هر دو یکی بود تا با درویشی بدان سبب نقار نکند و با کسی مضایقه نکند بدان، اگر همه گبری باشد.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و هر مرید که اندر دل او چیزی را از دنیا قدر بود و خطر، اسم ارادت برو مجاز بود و اگر اختیاری ماند بازو، در آنچه از آن بیرون آمده بود، از معلوم، که خواهد که یکی را بدان مخصوص کند یا نوعی را از انواع بِرّ در آن اندیشه کند یا شخصی را دون شخصی اختیار کند، او متکلّف بود در حال خویش و بر خطر بود که زود باز سر عادت خویش گردد زیرا که قصد مرید باید که در آن بود تا از علاقتها بیرون آید نه بدان اعمال بِرّ کند و زشت بود مرید را که از معلوم، جمله، بیرون آید پس اسیر خرقه بود، باید که بودن و نابودن آن چیز نزدیک وی، هر دو یکی بود تا با درویشی بدان سبب نقار نکند و با کسی مضایقه نکند بدان، اگر همه گبری باشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در دلش چیزی از دنیا ارزشمند و خطرناک وجود داشته باشد، نمی‌تواند به درستی خود را در مسیر ارادت قرار دهد. اگر او بخواهد انتخابی کند، به ویژه وقتی که از چیزی که عادی است فراتر می‌رود، باید با احتیاط عمل کند، چرا که ممکن است دوباره به عادت‌های قبلی خود بازگردد. هدف مرید این است که از رابطه‌های دنیوی جدا شود و تنها به اعمال نیک بپردازد. این عمل برای مرید ناپسند است که از چیزی که می‌داند، دور شود. او باید به طور کامل در حالت بی‌نیازی از آن چیز باشد تا به درویشی خود لطمه‌ای نزند و با دیگران نیز به خاطر آن چیز دچار مشکل نشود، حتی اگر همه مردم غیرمؤمن باشند.