گنجور

باب سی و سیم - در ذکر

قالَ اللّهُ تَعالیٰ یااَیُّهاالَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُ واللّهَ ذِکْراً کَثیراً.

بودردا گوید رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ که پیغامبر گفت صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خبر نکنم شما را ببهترین اعمال شما و پاکترین آن شما را نزدیک خداوند شما و بلندترین آن در درجات شما و بهتر از آنک بدهید زر و سیم بدرویشان.

و بهتر از آن که شما کافرانرا بینید و با ایشان جهاد کنید گفتند یا رسول اللّه چیست آن گفت ذکر خدای عَزَّوَجَلَّ.

انس گوید رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ قیامت برنخیزد تا یکی همی گوید، در زمین، اللّه اللّه.

و هم انس گوید قیامت برنخیزد تا در روی زمین کسی باشد که باز ایستد از گفت اللّه اللّه.

استاد امام ابوالقاسم رَحِمَهُ اللّهُ گوید ذکر رکنی قویست اندر طریق حق سُبْحَانَه وَتَعالی و هیچکس بخدای تعالی نرسد مگر بدوام ذکر، و ذکر دو گونه باشد، ذکر زبان و ذکر دل، بنده بدان باستدامت ذکر دل رسد و تأثیر ذکر دل را بود و چون بنده بدل و زبان ذاکر باشد او کامل بود در وصف خویش در حال سلوک خویش.

از استاد ابوعلی شنیدم گفت ذکر منشور ولایت بود، هرکه او را توفیق ذکر دادند ویرا منشور ولایت دادند، و هر که ذکر از وی باز ستدند او را معزول کردند.

شبلی را گویند اندر ابتدای کار، وی اندر سردابه شدی و آغوشی چوب با خویشتن در آنجا ببردی هرگه غفلتی بر دل وی اندر آمدی خویشتن را بزدی بدان چوب و بودی که آنگاه را که از آن سردابه بیرون آمدی از آن چوب نمانده بودی، آنگاه دست و پای بر زمین و دیوار ها می زدی.

و گفته اند ذکر خدای عَزَّوَجَلَّ بدل، شمشیر مریدان بود که بدان جنگ کنند با دشمنان خویش، و آفتها بدان از خویشتن باز دارند و چون بلا یی بر بندۀ فرود آید، بدل با خدای گردد، بلا از وی برخیزد اندر حال.

واسطی گوید ذکر بیرون آمدنست از میدان غفلت بصحرای مشاهدت بر غلبۀ بیم و دوستی تمام.

ذوالنّون مصری گوید هر که خدایرا یاد کند، یاد کردنی بر حقیقت، همه چیزها فراموش کند، اندر جنب ذکر خدای و همه چیزها خدای تعالی بر وی نگاه دارد و ویرا از همه چیزها عوض بود.

ابوعثمان را پرسیدند که خدایرا یاد میکنیم و هیچ حلاوت فرا دل نمی رسد گفت شکر کنید که خدای اندامی از اندامهای شما را بطاعت بیاراست.

و خبر مشهور است از پیغامبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ که چون روضهاء بهشت یابید اندرو چرا کنید گفتند روضۀ بهشت کدامست گفت مجلسهای ذکر.

جابربن عبداللّه گوید رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ که پیغامبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نزدیک ما آمد و گفت یا مردمان چرا کنید، اندر روضهاء بهشت گفتم یا رسول اللّه چیست روضهاء بهشت گفت مجالس ذکر. و پیغامبر گفت صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ اندر وامداد و شبانگاه شوید و ذکر خدای کنید و هر که خواهد که منزلت خویش نزدیک خدای تعالی بداند، بگوی بنگر تا منزلت خدای تعالی نزدیک تو چگونه است خدای تعالی بنده را بدان منزلت دارد نزدیک خویش که بنده دارد خدای خویش را.

محمد فرّا گوید از شبلی شنیدم که گفت نه خدای میگوید هر که مرا یاد کند بازو نشسته ام چه فایده یافتی از نشستن با حق جلّ جلاله.

عبداللّه بن موسی السّلامی گوید شبلی مجلس می داشت روزی و این بیتها همی گفت.

ذَکَرْتُکَ لا اَنّی نَسِیتُکَ لَمْحَةً
وَاَیْسَرُ ما فی الذِّکْرِ ذِکْرُ لِسانی
وَکُنْتُ بِلا وَجْدٍ اَموتُ مِنَ الْهَوی
وَهامَ عَلیَّ الْقَلْبُ بِالْخَفَقانِ
فَلَمّا اَرانِی الْوَجْدُ اَنَّکَ حاضری
شَهِدْتُکَ مَوْجوداً بِکُلِّ مَکانٍ
فَخاطَبْتُ مَوْجوداً بِغَیْرِ تَکَلُّمٍ
وَلا حَظْتُ مَعْلوماً بِغَیْرِ عِیانٍ

و از خصایص ذکر یکی آنست که بوقت نبود که هیچ وقت نبود از اوقات الّا که بنده مأمورست بذکر خدای تعالی اِمّا فرض و اِمّا مستحب، و نماز اگرچه شریفترین عبادتها است وقتها بود که روا نبود اندرو و ذکر دل دائم بر عموم احوال واجب آید.

قالَ اللّهُ تَعالی اَلَّذینَ یَذْکُرونَ اللّهَ قِیاماً وَقُعوداً وَعَلی جُنُوبِهِمْ.

از استاد امام ابوبکر فورک رَحِمَهُ اللّهُ شنیدم که گفت قِیاماً قیام کنید بحق ذکر وَقُعوداً نشسته باشید از دعوی اندرو.

و استاد ابوعبدالرحمٰن از استاد ابوعلی دقّاق پرسید ذکر تمامتر یا فکر استاد ابوعلی گفت شیخ چگوید اندرین شیخ ابوعبدالرّحمٰن گفت نزدیک من ذکر تمامتر از فکر زیرا که حق سُبْحانَهُ وَ تَعالی را صفت کنند بذکر و بتفکّر صفت نکنند و آنچه صفت عَزَّاسْمُهُ باشد تمامتر از آنک خلق بدو مختصّ است، ابوعلی را نیکو آمد.

کتانی گوید که اگر نه آنستی که ذکر بر من فریضه استی یاد نکنمی خدایرا، جلال او را زیرا که چون منی او را یاد کند، و دهن به هزار آب بنشوید.

از استاد ابوعلی شنیدم که از بعضی پیران این بیت روا کرد.

شعر:

ما اِنْذَکَرْتُکَ اِلّا هَمَّ یَزْجُرُنی
قَلْبی وَسِرّی وَروحی عِنْدَ ذِکْر اکا
حَتّی کَأَنَّ رَقیبَاً مِنْکَ یَهْتِفُ بی
اِیّاکَ ویْحَکَ والتّذْکارَ اِیّاکاً

از خصایص ذکر آنست که ذکر ما را در مقابلۀ ذکر خویش نهادست گفت فَاذْکُرونی اَذْکُرُکُمْ.

و اندر خبر است که جبرئیل عَلَیْهِ السَّلامُ گفت پیغامبر را عَلَیْهِ الصَّلواةُ وَالسَّلامُ خدای عَزَّوَجَلَّ امّت ترا چیزی داد که هیچ امّت را نداد گفت یا جبرئیل آن چیست گفت آنچه گفت فَاَذْکُرونی اَذْکُرْکُمْ هیچ امّت را این نداده است مگر این امّت را که گفت مرا یاد کنید تا من شما را یاد کنم و نخست یاد کند بنده را تا بنده او را یاد کند تا او بنده را یاد نکند بنده او را یاد نتواند کرد.

و گفته اند فریشته را دستوری باید خواستن اندر جان برگرفتن ذاکر.

و اندر بعضی از کتابها است که موسی عَلَیْهِ السَّلامُ گفت یارب کجا باشی گفت اندر دل بندۀ مؤمن.

استاد امام رَحِمَهُ اللّهُ گوید معنی این سخن آنست که سکون ذکر، در دل باشد که خداوند سُبْحانَه منزّهست از سکون و حلول و معنی این اثبات ذکرست و حاصل شدن آن در دل.

سهل بن عبداللّه گوید که هیچ روز بنگذرد که نه خداوند تعالی ندا کند که ای بنده انصاف بندهی، ترا یاد کنم و تو مرا فراموش کنی و ترا بخود خوانم و تو بدرگاه دیگر کس شوی و من بلاها از تو باز دارم و تو بر گناه معتکف باشی، ای فرزند آدم فردا که تو با نزدیک من آئی چه عذر خواهی گفت.

ابوسلیمان دارانی گوید اندر بهشت صحراهاست چون ذاکر بذکر مشغول گردد و فریشتگان درختها همی کارند بود که فریشتۀ بایستد ویرا گویند چرا بایستادی گوید آنکس که برای او همی کشتم بیستاد.

چنین گویند حلاوت در سه چیزست در ذکر و نماز و قرآن خواندن اگر راحت یافتی و الّا بدانید که در بسته است.

حامد اسود گوید با ابراهیم خوّاص در سفری بودم، جائی رسیدیم، اندرو ماران بسیار بودند، رَکْوَه بنهاد و بنشست و من نیز با او بنشستم چون شب خنک شد ماران بیرون آمدند، شیخ را آواز دادم گفت خدایرا یاد کن، یاد کردم، با جای خویش شدند پس باز بیرون آمدند، من دیگر باره بانگ کردم، همان گفت که نخست بار گفت، من خدایرا یاد کردم ماران بازگشتند، برین حال آن شب بگذاشتم تا روز، چون بامداد برخاست و برفت من بازوبرفتم ماری حلقه بسته، از وِطا فرو افتاد گفتم تو ندانستی که این اندر وِطا بوده است گفت هرگز شبی نبوده است بر من، خوشتر از دوش.

و بوعثمان گوید هر که وحشت غفلت نچشیده باشد حلاوت اُنْسِ ذکر نداند.

جُنَید حکایت کند از سری که گفت اندر بعضی از کتابها که خدای عَزَّوَجَلَّ فرو فرستاد نبشته است که چون غالب گردد ذِکر من بر بنده، عاشق من گردد و من عاشق او.

و هم بدین اسناد گفت خداوند تعالی وحی کرد بداود عَلَیْهِ السَّلامُ که بمن شاد باشید و تنعّم بذکر من کنید.

نوری گوید هر چیزی را عقوبتی است و عقوبت عارف آنست که از ذکر بازماند.

و در انجیل است که مرا یاد کن چون خشمگن گردی تا ترا یاد کنم بوقت خشم خویش و بنصرت من بسنده کن که ترا نصرت من بهتر از نصرت تو ترا.

راهبی را گفتند روزه داری گفت بذکر او روزه دارم چون غیر او یاد کنم روزه من گشاده آید.

و گفته اند چون ذکر اندر دل قرار گیرد اگر شیطان گرد او گردد ویرا صرع افتد همچنانک مردم را صرع افتد و آنگه دیوان بر وی گرد آیند و گویند چبودست این را گویند ویرا آدمیان رنجه میدارند.

سهل گوید هیچ معصیت نشناسم عظیمتر از فراموش کردن خدای عَزَّوَجَلَّ.

و گفته اند ذکرِ خفی فریشته بآسمان نتوان برد زیرا که ویرا اطّلاع نباشد بر آن که آن سرّی بود میان بنده با خدای تعالی.

کسی میگوید مرا ذاکری نشان دادند اندر بیشۀ، نزدیک او شدم، نشسته بود، آنگاه ددی دیدم، عظیم، که اندر آمد و ویرا یکی بزد و پارۀ از وی بربود، هر دو از هوش بشدیم چون باهوش آمدم و گفتم این چه بود گفت خدای این دد بر من مسلّط کرده است هرگاه که از ذکر فرو ایستم بیاید و مرا بگزد چنین که می بینی.

جعفربن نصیر گوید از جُرَیْری شنیدم که گفت یکی بود از اصحابُنا دائم میگفتی اللّه اللّه روزی چوبی بر سر وی آمد و سرش بشکست، خون میدوید و از آن خون بر زمین نبشته پیدا همی آمد که اللّه اللّه.

اطلاعات

قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قالَ اللّهُ تَعالیٰ یااَیُّهاالَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُ واللّهَ ذِکْراً کَثیراً.
هوش مصنوعی: خداوند متعالی فرموده است: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خدا را یاد کنید و این یادآوری را به شکل زیاد انجام دهید.
بودردا گوید رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ که پیغامبر گفت صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خبر نکنم شما را ببهترین اعمال شما و پاکترین آن شما را نزدیک خداوند شما و بلندترین آن در درجات شما و بهتر از آنک بدهید زر و سیم بدرویشان.
هوش مصنوعی: ابن‌دادا رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ نقل می‌کند که پیامبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فرمودند که نمی‌خواهم شما را از بهترین و خالص‌ترین اعمالی که شما را به خدا نزدیک می‌کند و درجات شما را بلند می‌کند باخبر کنم. این اعمال بهتر از زکات و کمک به نیازمندان هستند.
و بهتر از آن که شما کافرانرا بینید و با ایشان جهاد کنید گفتند یا رسول اللّه چیست آن گفت ذکر خدای عَزَّوَجَلَّ.
هوش مصنوعی: بهتر از آنکه شما کافران را ببینید و با آنها مبارزه کنید، این بود که گفتند: ای پیامبر خدا، این چه چیزی است؟ او پاسخ داد: ذکر خداوند بزرگ.
انس گوید رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ قیامت برنخیزد تا یکی همی گوید، در زمین، اللّه اللّه.
هوش مصنوعی: انس می‌گوید: خداوند اورا دوست داشته باشد، قیامت برپا نخواهد شد تا اینکه کسی در زمین بگوید: خدا، خدا.
و هم انس گوید قیامت برنخیزد تا در روی زمین کسی باشد که باز ایستد از گفت اللّه اللّه.
هوش مصنوعی: و هم او می‌گوید قیامت برپا نخواهد شد تا زمانی که در زمین کسی باشد که از گفتن "اللّه اللّه" خودداری کند.
استاد امام ابوالقاسم رَحِمَهُ اللّهُ گوید ذکر رکنی قویست اندر طریق حق سُبْحَانَه وَتَعالی و هیچکس بخدای تعالی نرسد مگر بدوام ذکر، و ذکر دو گونه باشد، ذکر زبان و ذکر دل، بنده بدان باستدامت ذکر دل رسد و تأثیر ذکر دل را بود و چون بنده بدل و زبان ذاکر باشد او کامل بود در وصف خویش در حال سلوک خویش.
هوش مصنوعی: استاد امام ابوالقاسم می‌فرمایند که یاد خدا از ارکان مهم در مسیر حق است و هیچ‌کس نمی‌تواند به خداوند نزدیک شود مگر به وسیله استمرار در یاد او. یاد خدا دو نوع است: یکی با زبان و دیگری با دل. اگر بنده به یاد دل به‌طور مداوم ادامه دهد، می‌تواند به تاثیرات یاد دل برسد و زمانی که بنده هم با دل و هم با زبان یاد خدا کند، در حال سیر و سلوک خود به کمال می‌رسد.
از استاد ابوعلی شنیدم گفت ذکر منشور ولایت بود، هرکه او را توفیق ذکر دادند ویرا منشور ولایت دادند، و هر که ذکر از وی باز ستدند او را معزول کردند.
هوش مصنوعی: از استاد ابوعلی شنیدم که گفت: ذکر شدن به ولایت مانند یک سند است. هر کسی که توفیق ذکر را پیدا کند، به او این سند ولایت داده می‌شود. و هر کسی که از ذکر بازماند، از مقام خود عزل می‌شود.
شبلی را گویند اندر ابتدای کار، وی اندر سردابه شدی و آغوشی چوب با خویشتن در آنجا ببردی هرگه غفلتی بر دل وی اندر آمدی خویشتن را بزدی بدان چوب و بودی که آنگاه را که از آن سردابه بیرون آمدی از آن چوب نمانده بودی، آنگاه دست و پای بر زمین و دیوار ها می زدی.
هوش مصنوعی: شبلی در آغاز کار، به یک سردابه رفت و با خود یک چوب برداشت. هرگاه که غفلت به دلش راه می‌یافت، خود را با آن چوب می‌زد و زمانی که از سردابه بیرون می‌آمد، اثری از آن چوب باقی نمی‌ماند. سپس شروع به زدن دست و پا به زمین و دیوارها می‌کرد.
و گفته اند ذکر خدای عَزَّوَجَلَّ بدل، شمشیر مریدان بود که بدان جنگ کنند با دشمنان خویش، و آفتها بدان از خویشتن باز دارند و چون بلا یی بر بندۀ فرود آید، بدل با خدای گردد، بلا از وی برخیزد اندر حال.
هوش مصنوعی: گفته شده است که یاد خداوند، سلاحی است برای پیروان او که با آن با دشمنان خود مبارزه کنند و از مشکلات و بلایا در امان بمانند. زمانی که مصیبتی بر بنده‌ای نازل می‌شود، این یاد خدا به او کمک می‌کند تا آن مشکل برطرف شود.
واسطی گوید ذکر بیرون آمدنست از میدان غفلت بصحرای مشاهدت بر غلبۀ بیم و دوستی تمام.
هوش مصنوعی: واسطی می‌گوید که ذکر، به معنای خروج از حالت غفلت و ورود به دنیای مشاهده و دیدن حقیقت است، در حالی که ترس و محبت در آن به طور کامل غالب هستند.
ذوالنّون مصری گوید هر که خدایرا یاد کند، یاد کردنی بر حقیقت، همه چیزها فراموش کند، اندر جنب ذکر خدای و همه چیزها خدای تعالی بر وی نگاه دارد و ویرا از همه چیزها عوض بود.
هوش مصنوعی: ذوالنون مصری می‌گوید کسی که خدا را یاد کند و این یاد او واقعی باشد، تمامی چیزهای دیگر را فراموش خواهد کرد. در حال ذکر خدا، خداوند تعالی بر او نظارت دارد و او را از تمام چیزهای دیگر آزاد می‌کند.
ابوعثمان را پرسیدند که خدایرا یاد میکنیم و هیچ حلاوت فرا دل نمی رسد گفت شکر کنید که خدای اندامی از اندامهای شما را بطاعت بیاراست.
هوش مصنوعی: از ابوعثمان پرسیدند که چرا وقتی خدا را یاد می‌کنیم، هیچ احساس لذتی در دل‌ ما حس نمی‌شود. او پاسخ داد که باید شکرگزار باشید، زیرا خدا یکی از اعضای وجود شما را به بندگی خود آراسته است.
و خبر مشهور است از پیغامبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ که چون روضهاء بهشت یابید اندرو چرا کنید گفتند روضۀ بهشت کدامست گفت مجلسهای ذکر.
هوش مصنوعی: در میان مردم مشهور است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: وقتی به نعمت‌های بهشت وارد شوید، چه کار خواهید کرد؟ در پاسخ گفته شد: بهشت کدام است؟ ایشان فرمودند: مجالس یاد خدا.
جابربن عبداللّه گوید رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ که پیغامبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نزدیک ما آمد و گفت یا مردمان چرا کنید، اندر روضهاء بهشت گفتم یا رسول اللّه چیست روضهاء بهشت گفت مجالس ذکر. و پیغامبر گفت صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ اندر وامداد و شبانگاه شوید و ذکر خدای کنید و هر که خواهد که منزلت خویش نزدیک خدای تعالی بداند، بگوی بنگر تا منزلت خدای تعالی نزدیک تو چگونه است خدای تعالی بنده را بدان منزلت دارد نزدیک خویش که بنده دارد خدای خویش را.
هوش مصنوعی: جابربن عبداللّه نقل می‌کند که پیامبر ما (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) نزد مردم آمد و از آن‌ها پرسید که چرا در باغ‌های بهشت نیکویی نمی‌کنند. من پرسیدم یا رسول‌اللّه، روضه‌های بهشت چیست؟ ایشان فرمودند: مجالس ذکر. سپس پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) اشاره کرد که در شب و روز ذکر خدا کنید. هر کس بخواهد بداند که مقامش نزد خداوند چگونه است، باید بنگرد که مقام خداوند نزد او چگونه است، زیرا خداوند بنده‌اش را به اندازه‌ای که بنده او را می‌شناسد، نزدیک خود قرار می‌دهد.
محمد فرّا گوید از شبلی شنیدم که گفت نه خدای میگوید هر که مرا یاد کند بازو نشسته ام چه فایده یافتی از نشستن با حق جلّ جلاله.
هوش مصنوعی: محمد فرّا نقل می‌کند که از شبلی شنیده است که می‌گوید: خداوند می‌فرماید هر کسی که مرا یاد کند، من در کنار او نشسته‌ام. حالا این سوال مطرح می‌شود که نشستن در کنار حق متعال چه فایده‌ای دارد؟
عبداللّه بن موسی السّلامی گوید شبلی مجلس می داشت روزی و این بیتها همی گفت.
هوش مصنوعی: عبدالله بن موسی السّلامی می‌گوید: روزی شبلی در حال برگزاری جلسه‌ای بود و این اشعار را می‌خواند.
ذَکَرْتُکَ لا اَنّی نَسِیتُکَ لَمْحَةً
وَاَیْسَرُ ما فی الذِّکْرِ ذِکْرُ لِسانی
هوش مصنوعی: من به یاد تو هستم نه از روی فراموشی، زیرا ساده‌ترین نوع یادآوری، یادآوری با زبان است.
وَکُنْتُ بِلا وَجْدٍ اَموتُ مِنَ الْهَوی
وَهامَ عَلیَّ الْقَلْبُ بِالْخَفَقانِ
هوش مصنوعی: من در حالتی بودم که از شدت عشق می‌مردم و قلبم به خاطر این احساس ناآرام بود.
فَلَمّا اَرانِی الْوَجْدُ اَنَّکَ حاضری
شَهِدْتُکَ مَوْجوداً بِکُلِّ مَکانٍ
هوش مصنوعی: وقتی احساس عشق به من الهام شد، متوجه شدم تو همیشه حضور داری و در هر جا که نگاه می‌کنم، وجود تو را می‌بینم.
فَخاطَبْتُ مَوْجوداً بِغَیْرِ تَکَلُّمٍ
وَلا حَظْتُ مَعْلوماً بِغَیْرِ عِیانٍ
هوش مصنوعی: من به یک موجودی که به زبان نیاورده بودم، خطاب کردم و بدون اینکه چیزی ببینم، وجودش را درک نکردم.
و از خصایص ذکر یکی آنست که بوقت نبود که هیچ وقت نبود از اوقات الّا که بنده مأمورست بذکر خدای تعالی اِمّا فرض و اِمّا مستحب، و نماز اگرچه شریفترین عبادتها است وقتها بود که روا نبود اندرو و ذکر دل دائم بر عموم احوال واجب آید.
هوش مصنوعی: یکی از ویژگی‌های ذکر این است که در هیچ زمانی، زمان بی‌خبری وجود ندارد، به این معنی که هر لحظه‌ای از زمان، بنده موظف است به یاد خدا باشد، چه این یادآوری واجب باشد و چه مستحب. اگرچه نماز به عنوان یکی از باارزش‌ترین عبادت‌ها در زمان‌هایی قابل انجام نیست، اما ذکر خداوند در هر حالتی بر عموم افراد واجب است.
قالَ اللّهُ تَعالی اَلَّذینَ یَذْکُرونَ اللّهَ قِیاماً وَقُعوداً وَعَلی جُنُوبِهِمْ.
هوش مصنوعی: خداوند متعال می‌فرماید: کسانی که در حال ایستاده و نشسته و دراز کشیده، یاد خدا می‌کنند.
از استاد امام ابوبکر فورک رَحِمَهُ اللّهُ شنیدم که گفت قِیاماً قیام کنید بحق ذکر وَقُعوداً نشسته باشید از دعوی اندرو.
هوش مصنوعی: از استاد امام ابوبکر فورک شنیدم که فرموده‌اند: در حالی که ایستاده‌اید به ذکر خدا بپردازید و وقتی نشسته‌اید، از دعوی و جدل فاصله بگیرید.
و استاد ابوعبدالرحمٰن از استاد ابوعلی دقّاق پرسید ذکر تمامتر یا فکر استاد ابوعلی گفت شیخ چگوید اندرین شیخ ابوعبدالرّحمٰن گفت نزدیک من ذکر تمامتر از فکر زیرا که حق سُبْحانَهُ وَ تَعالی را صفت کنند بذکر و بتفکّر صفت نکنند و آنچه صفت عَزَّاسْمُهُ باشد تمامتر از آنک خلق بدو مختصّ است، ابوعلی را نیکو آمد.
هوش مصنوعی: استاد ابوعبدالرحمن از استاد ابوعلی دقاق پرسید که کدام یک بهتر است: ذکر یا فکر؟ استاد ابوعلی پاسخ داد که شیخ چه می‌گوید؟ ابوعبدالرحمن اظهار داشت که به نظر او ذکر بهتر از فکر است، زیرا خداوند متعال را می‌توان با ذکر توصیف کرد، اما با تفکر نمی‌توان به درستی او را وصف کرد. همچنین هر چیزی که به نام خداوند معروف باشد، از آنچه که مخلوق به او مختص است، کامل‌تر است. این پاسخ به استاد ابوعلی نیز خوش آمد.
کتانی گوید که اگر نه آنستی که ذکر بر من فریضه استی یاد نکنمی خدایرا، جلال او را زیرا که چون منی او را یاد کند، و دهن به هزار آب بنشوید.
هوش مصنوعی: کتانی می‌گوید که اگر به این خاطر نیست که ذکر خدا بر من واجب است، او را یاد نمی‌کنم. جلال او را به خاطر این که وقتی کسی مثل من او را یاد می‌کند، دهانش باید با هزار آب شسته شود.
از استاد ابوعلی شنیدم که از بعضی پیران این بیت روا کرد.
هوش مصنوعی: از استاد ابوعلی شنیدم که این بیت را از برخی از پیران نقل کرده‌اند.
ما اِنْذَکَرْتُکَ اِلّا هَمَّ یَزْجُرُنی
قَلْبی وَسِرّی وَروحی عِنْدَ ذِکْر اکا
هوش مصنوعی: هرگاه تو را به یاد می‌آورم، دل و راز و روحم به شدت من را می‌آزارد.
حَتّی کَأَنَّ رَقیبَاً مِنْکَ یَهْتِفُ بی
اِیّاکَ ویْحَکَ والتّذْکارَ اِیّاکاً
هوش مصنوعی: گویی کسی از دور به تو فریاد می‌زند که مراقب خودت باش و به یاد من باش.
از خصایص ذکر آنست که ذکر ما را در مقابلۀ ذکر خویش نهادست گفت فَاذْکُرونی اَذْکُرُکُمْ.
هوش مصنوعی: از ویژگی‌های ذکر این است که خداوند ما را نسبت به ذکر خودش مورد توجه قرار داده و فرموده: "اگر مرا یاد کنید، من نیز شما را یاد می‌کنم."
و اندر خبر است که جبرئیل عَلَیْهِ السَّلامُ گفت پیغامبر را عَلَیْهِ الصَّلواةُ وَالسَّلامُ خدای عَزَّوَجَلَّ امّت ترا چیزی داد که هیچ امّت را نداد گفت یا جبرئیل آن چیست گفت آنچه گفت فَاَذْکُرونی اَذْکُرْکُمْ هیچ امّت را این نداده است مگر این امّت را که گفت مرا یاد کنید تا من شما را یاد کنم و نخست یاد کند بنده را تا بنده او را یاد کند تا او بنده را یاد نکند بنده او را یاد نتواند کرد.
هوش مصنوعی: جبرئیل بر پیامبر اسلام گفت که خدای بزرگ به امت تو چیزی داده است که به هیچ امتی دیگر نداده است. پیامبر پرسید آن چیست؟ جبرئیل پاسخ داد: آن این است که خداوند فرموده است: "مرا یاد کنید تا من شما را یاد کنم." هیچ امتی جز امت تو از این نعمت برخوردار نیست. در واقع، خداوند نخست بنده را یاد می‌کند تا او نیز خدا را یاد کند، و اگر خداوند بنده را یاد نکند، او نمی‌تواند خدا را به یاد آورد.
و گفته اند فریشته را دستوری باید خواستن اندر جان برگرفتن ذاکر.
هوش مصنوعی: گفته شده که فرشتگان باید با دعای دل و نیتی خالص از سر ذکر و یاد خدا دعوت شوند.
و اندر بعضی از کتابها است که موسی عَلَیْهِ السَّلامُ گفت یارب کجا باشی گفت اندر دل بندۀ مؤمن.
هوش مصنوعی: در برخی از کتاب‌ها آمده است که موسی (علیه‌السلام) از خداوند پرسید: "پروردگارا، تو کجا هستی؟" و خداوند پاسخ داد: "من در دل بنده مؤمن هستم."
استاد امام رَحِمَهُ اللّهُ گوید معنی این سخن آنست که سکون ذکر، در دل باشد که خداوند سُبْحانَه منزّهست از سکون و حلول و معنی این اثبات ذکرست و حاصل شدن آن در دل.
هوش مصنوعی: استاد امام رحمه‌الله می‌فرمایند که این جمله به این معناست که یاد خدا باید در دل انسان وجود داشته باشد، زیرا خداوند از هر گونه سکون و حضور در جایی یا حالتی پاک و منزه است. بنابراین، این یاد خدا باید به شکلی در دل انسان برقرار باشد و محقق شود.
سهل بن عبداللّه گوید که هیچ روز بنگذرد که نه خداوند تعالی ندا کند که ای بنده انصاف بندهی، ترا یاد کنم و تو مرا فراموش کنی و ترا بخود خوانم و تو بدرگاه دیگر کس شوی و من بلاها از تو باز دارم و تو بر گناه معتکف باشی، ای فرزند آدم فردا که تو با نزدیک من آئی چه عذر خواهی گفت.
هوش مصنوعی: سهل بن عبداللّه می‌گوید که هر روزی نمی‌گذرد که خداوند ندا نکند و به بندگانش بگوید: ای بندگان، من شما را یاد می‌کنم و شما مرا فراموش می‌کنید. من شما را به سوی خود دعوت می‌کنم و شما به سراغ دیگران می‌روید. من بلاها را از شما دور می‌کنم و شما همچنان به گناه ادامه می‌دهید. ای فرزند آدم، فردا زمانی که نزد من بیایی، چه بهانه‌ای خواهی آورد؟
ابوسلیمان دارانی گوید اندر بهشت صحراهاست چون ذاکر بذکر مشغول گردد و فریشتگان درختها همی کارند بود که فریشتۀ بایستد ویرا گویند چرا بایستادی گوید آنکس که برای او همی کشتم بیستاد.
هوش مصنوعی: ابوسلیمان دارانی می‌گوید که در بهشت، صحراهایی وجود دارد که وقتی کسی به یاد خدا مشغول می‌شود، فرشتگان درختان را آبیاری می‌کنند. در این حین، فرشته‌ای به او نزدیک می‌شود و از او می‌پرسد چرا ایستاده‌ای. او پاسخ می‌دهد که به خاطر آن کسی که برای او تلاش می‌کنم، ایستاده‌ام.
چنین گویند حلاوت در سه چیزست در ذکر و نماز و قرآن خواندن اگر راحت یافتی و الّا بدانید که در بسته است.
هوش مصنوعی: می‌گویند شیرینی و لذت در سه چیز است: در ذکر خدا، نماز و خواندن قرآن. اگر در این امور آرامش و راحتی پیدا کردی، در غیر این صورت بدان که درهای قلبت بسته است.
حامد اسود گوید با ابراهیم خوّاص در سفری بودم، جائی رسیدیم، اندرو ماران بسیار بودند، رَکْوَه بنهاد و بنشست و من نیز با او بنشستم چون شب خنک شد ماران بیرون آمدند، شیخ را آواز دادم گفت خدایرا یاد کن، یاد کردم، با جای خویش شدند پس باز بیرون آمدند، من دیگر باره بانگ کردم، همان گفت که نخست بار گفت، من خدایرا یاد کردم ماران بازگشتند، برین حال آن شب بگذاشتم تا روز، چون بامداد برخاست و برفت من بازوبرفتم ماری حلقه بسته، از وِطا فرو افتاد گفتم تو ندانستی که این اندر وِطا بوده است گفت هرگز شبی نبوده است بر من، خوشتر از دوش.
هوش مصنوعی: حامد اسود بیان می‌کند که در سفری با ابراهیم خوّاص به محلی رسیدند که در آنجا تعداد زیادی مار وجود داشت. او رکوع کرد و نشست و ابراهیم نیز با او نشست. وقتی شب خنک شد، مارها بیرون آمدند. حامد به شیخ گفت که یاد خدا کند و او شروع به یاد کردن کرد. مارها به جای خود برگشتند. وقتی حامد دوباره صدا زد، ابراهیم همان پاسخ را داد و ذکر را ادامه داد تا اینکه مارها دوباره بازگشتند. حامد آن شب را به همین شکل گذراند تا صبح. وقتی صبح برخاستند و رفتند، حامد متوجه شد که ماری حلقه‌ای به دور خود بسته بود که به زمین افتاده است. او گفت که تو نمی‌دانستی که این مار در حلقه‌ای بوده است و مار پاسخ داد که تا به حال شبی به اندازه آن شب برایش خوشایند نبوده است.
و بوعثمان گوید هر که وحشت غفلت نچشیده باشد حلاوت اُنْسِ ذکر نداند.
هوش مصنوعی: بوعثمان می‌گوید هر کسی که طعم وحشت ناشی از غفلت را نچشیده باشد، طعم شیرینی نزدیکی به یاد خدا را نخواهد فهمید.
جُنَید حکایت کند از سری که گفت اندر بعضی از کتابها که خدای عَزَّوَجَلَّ فرو فرستاد نبشته است که چون غالب گردد ذِکر من بر بنده، عاشق من گردد و من عاشق او.
هوش مصنوعی: جنید نقل می‌کند از سری که در برخی کتب آمده است که خداوند متعال فرمود: زمانی که ذکر من در دل بنده‌ای غالب شود، او عاشق من می‌شود و من نیز عاشق او می‌شوم.
و هم بدین اسناد گفت خداوند تعالی وحی کرد بداود عَلَیْهِ السَّلامُ که بمن شاد باشید و تنعّم بذکر من کنید.
هوش مصنوعی: خداوند در وحی به داود(علیه السلام) فرمود که شاد باشید و با یاد من لذت ببرید.
نوری گوید هر چیزی را عقوبتی است و عقوبت عارف آنست که از ذکر بازماند.
هوش مصنوعی: نوری می‌گوید هر چیزی مجازاتی دارد و مجازات عارف این است که از یاد خدا غافل شود.
و در انجیل است که مرا یاد کن چون خشمگن گردی تا ترا یاد کنم بوقت خشم خویش و بنصرت من بسنده کن که ترا نصرت من بهتر از نصرت تو ترا.
هوش مصنوعی: در انجیل آمده است که وقتی خشمگین می‌شوی، مرا به یاد آور تا من هم در زمان خشم خودم، تو را به یاد آورم و به یاری من بسنده کن، چون یاری من برای تو بهتر از یاری خودت است.
راهبی را گفتند روزه داری گفت بذکر او روزه دارم چون غیر او یاد کنم روزه من گشاده آید.
هوش مصنوعی: راهبی را مورد سؤال قرار دادند که آیا روزه‌دار هستی یا نه؟ او پاسخ داد که من به خاطر یاد خدا روزه‌داری می‌کنم و هنگامی که به غیر از او فکر کنم، روزه من باطل خواهد شد.
و گفته اند چون ذکر اندر دل قرار گیرد اگر شیطان گرد او گردد ویرا صرع افتد همچنانک مردم را صرع افتد و آنگه دیوان بر وی گرد آیند و گویند چبودست این را گویند ویرا آدمیان رنجه میدارند.
هوش مصنوعی: گفته شده است که وقتی یاد خدا در دل آدمی جا بگیرد، اگر شیطان به دور او بیفتد، او دچار حالتی مشابه جنون می‌شود، همان‌طور که برخی از مردم به بیماری صرع دچار می‌شوند. سپس موجودات دیوان به دور او جمع می‌شوند و می‌پرسند چه شده است و او پاسخ می‌دهد که مردم به او آزار می‌رسانند.
سهل گوید هیچ معصیت نشناسم عظیمتر از فراموش کردن خدای عَزَّوَجَلَّ.
هوش مصنوعی: سهل می‌گوید هیچ گناهی بزرگ‌تر از فراموش کردن خداوند متعال نیست.
و گفته اند ذکرِ خفی فریشته بآسمان نتوان برد زیرا که ویرا اطّلاع نباشد بر آن که آن سرّی بود میان بنده با خدای تعالی.
هوش مصنوعی: گفته شده است که ذکر پنهانی را فرشتگان نمی‌توانند به آسمان ببرند، چون آنان از این موضوع آگاه نیستند و این راز میان بنده و خداوند متعال باقی می‌ماند.
کسی میگوید مرا ذاکری نشان دادند اندر بیشۀ، نزدیک او شدم، نشسته بود، آنگاه ددی دیدم، عظیم، که اندر آمد و ویرا یکی بزد و پارۀ از وی بربود، هر دو از هوش بشدیم چون باهوش آمدم و گفتم این چه بود گفت خدای این دد بر من مسلّط کرده است هرگاه که از ذکر فرو ایستم بیاید و مرا بگزد چنین که می بینی.
هوش مصنوعی: کسی بیان می‌کند که او را به ذاکری در دل جنگل نشان داده‌اند. وقتی به او نزدیک شدم، او نشسته بود و ناگهان موجودی بزرگ را دیدم که وارد شد و به او حمله کرد و تکه‌ای از او را برداشت. هر دو ما بیهوش شدیم و وقتی به هوش آمدم، پرسیدم این چه بود؟ او گفت: "خدایی که این موجود را بر من مسلط کرده، هر زمان که از ذکر و یاد خدا غافل شوم، او می‌آید و مرا نیش می‌زند، همان‌طور که می‌بینی."
جعفربن نصیر گوید از جُرَیْری شنیدم که گفت یکی بود از اصحابُنا دائم میگفتی اللّه اللّه روزی چوبی بر سر وی آمد و سرش بشکست، خون میدوید و از آن خون بر زمین نبشته پیدا همی آمد که اللّه اللّه.
هوش مصنوعی: جعفربن نصیر می‌گوید: از شخصی به نام جُرَیْری شنیدم که می‌گفت یکی از دوستان ما همیشه کلمه "اللّه" را به زبان می‌آورده است. روزی چوبی به سر او خورد و سرش شکست. خون از سرش جاری شد و بر زمین نوشته‌ای ظاهر شد که در آن هم کلمه "اللّه" نوشته شده بود.

حاشیه ها

1403/01/28 16:03
زهره دیوانی

🔅به ذکرِ او روزه دارم، چون غیرِ او یاد کنم، روزه‌‌ی من گشاده آید

چقدر زیباست