و از آن جمله خَواطر است. خواطر خطابی بود که بر ضمایر درآید، بود که از فریشتۀ بود و بود که از دیو بود و بود که حدیث نفس بود و بود که از قبل حق سبحانه چون از قبل فریشته بود الهام بود و چون از دیو بود وسواس بود و چون از قبل نَفْس بود آنرا هواجس نفس گویند و چون از قبل حق بود آنرا خاطر حق گویند. و جملۀ این از جنس سخن بود آنچه از فریشته بود صدق آنرا بموافقت علم بتوان دانست. و این را گویند که هر خاطر که ظاهر او را گواهی ندهد باطل بود و چون از دیو بود بیشتر ویرا بباطل خواند و معصیت و چون از نفس بود با متابعت هوا و شهوت خواند و کبر آوردن و چیزها که خصایص نفس است.
و اتّفاقست میان پیران کی هر که حرام خورد میان الهام و وسواس فرق نداند کرد.
و از استاد ابوعلی شنیدم که هرکه قوت او معلوم بود میان الهام و وسواس فرق نداند کرد و هر که هواجس نفسش خاموش گشت بصدق مجاهدت او فصاحت دلش سخن گوید بحکم مکابدت او.
و اجماعست میان پیران که نفس راست نگوید و دل دروغ نگوید.
یکی از پیران گفته است نفس تو هیچ راست نگوید و دلت دروغ نگوید و اگر همه بسیار جهد کنی تا جانت سخن گوید با تو نگوید.
و فرق کردست جَنَیْد میان هواجس نفس و وسواس شیطان بدانک نفس را چون مطالبت چیزی باشد معاودة همی کند تا بمراد رسد اگرچه روزگار در آن برگذرد مگر صدق مجاهدت بر دوام بود و هم معاودت همی کند و شیطان چون وسوسه کند و بشهوتی خواند چون مخالفت وی کنی از دست بدارد و بزلّتی دیگر وسوسه کند زیرا که او را همه معصیت یکیست همیشه بمعصیتی همی خواند و مرادی نبود بتخصیص یک معصیت.
و گفته اند که خواطر که از فریشته بود صاحب او موافقت کند و بود که مخالفت کند امّا آن خاطر که از حق سبحانه وتعالی بود از بنده آنرا خلاف حاصل نیاید.
و پیران سخن گفته اند در خاطر ثانی، گفته اند دو خاطر بود از حق کدام یکی قوی تر بود از دیگر.
جُنَیْد گفت خاطر اوّل قوی تر بود زیرا که چون بشود خداوند او با تأمل آید و این بشرط علم بود.
ابن عطا گوید خاطر دوم قوی تر بود زیرا که قوّت افزاید بخاطر اوّل.
و ابوعبداللّه خفیف از متأخّران گوید هر دو برابر باشند از آنک هر دو از حق تعالی بود، یکی زیادت نبود بر دیگر و اوّل بدوم حال باقی نماند زیرا که بقا بر آثار روا نبود.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
و از آن جمله خَواطر است. خواطر خطابی بود که بر ضمایر درآید، بود که از فریشتۀ بود و بود که از دیو بود و بود که حدیث نفس بود و بود که از قبل حق سبحانه چون از قبل فریشته بود الهام بود و چون از دیو بود وسواس بود و چون از قبل نَفْس بود آنرا هواجس نفس گویند و چون از قبل حق بود آنرا خاطر حق گویند. و جملۀ این از جنس سخن بود آنچه از فریشته بود صدق آنرا بموافقت علم بتوان دانست. و این را گویند که هر خاطر که ظاهر او را گواهی ندهد باطل بود و چون از دیو بود بیشتر ویرا بباطل خواند و معصیت و چون از نفس بود با متابعت هوا و شهوت خواند و کبر آوردن و چیزها که خصایص نفس است.
هوش مصنوعی: از جمله موضوعات مطرح شده، «خاطرات» هستند. خاطرات به افکاری اشاره دارند که به نوعی به ذهن میآیند. این افکار ممکن است از راه فرشتگان به ما الهام شوند، در این صورت صادق و درست هستند، یا ممکن است از دیوان الهام گرفته شوند که در این صورت به عنوان وسوسه شناخته میشوند. همچنین میتوانند ناشی از نفس خودمان باشند که به آنها «هواجس نفس» میگویند. اگر این افکار به حق مرتبط باشند، به آنها «خاطرات حق» میگویند. به طور کلی، همه این افکار از نوعی گفتار هستند. اگر چیزی که به ذهن میآید، با علم و حقیقت همخوانی نداشته باشد، نادرست تلقی میشود. افکاری که از دیو میآیند به باطل بودنشان بیشتر اشاره دارند و در صورتی که از نفس برآیند، به تبعیت از شهوات و تمایلات نفس ارتباط دارند، مانند خودپسندی و ویژگیهای دیگر نفس.
و اتّفاقست میان پیران کی هر که حرام خورد میان الهام و وسواس فرق نداند کرد.
هوش مصنوعی: در میان افراد مسن چنین به نظر میرسد که هر کسی که چیزی ناپاک یا حرام بخورد، قادر به تشخیص فرق میان الهام الهی و وسوسههای شیطانی نخواهد بود.
و از استاد ابوعلی شنیدم که هرکه قوت او معلوم بود میان الهام و وسواس فرق نداند کرد و هر که هواجس نفسش خاموش گشت بصدق مجاهدت او فصاحت دلش سخن گوید بحکم مکابدت او.
هوش مصنوعی: از استاد ابوعلی شنیدم که اگر کسی قدرت و توانایی خود را بشناسد، نمیتواند تفاوتی بین الهام و وسوسه قائل شود. و هر کس که نگرانیهای نفسانیاش آرام شود، به واسطه تلاش صادقانهاش، دلش به وضوح سخن میگوید و این ناشی از مبارزات اوست.
و اجماعست میان پیران که نفس راست نگوید و دل دروغ نگوید.
هوش مصنوعی: توافقی میان افراد باتجربه وجود دارد که نفس یا جان انسان نمیتواند به درستی سخن بگوید و دل هم نمیتواند دروغ بگوید.
یکی از پیران گفته است نفس تو هیچ راست نگوید و دلت دروغ نگوید و اگر همه بسیار جهد کنی تا جانت سخن گوید با تو نگوید.
هوش مصنوعی: یکی از سالخوردگان گفته است که نفس تو هرگز راست نمیگوید و دلت هم حقیقت را نمیگوید. حتی اگر خیلی تلاش کنی تا جانت با تو صحبت کند، باز هم چیزی به تو نخواهد گفت.
و فرق کردست جَنَیْد میان هواجس نفس و وسواس شیطان بدانک نفس را چون مطالبت چیزی باشد معاودة همی کند تا بمراد رسد اگرچه روزگار در آن برگذرد مگر صدق مجاهدت بر دوام بود و هم معاودت همی کند و شیطان چون وسوسه کند و بشهوتی خواند چون مخالفت وی کنی از دست بدارد و بزلّتی دیگر وسوسه کند زیرا که او را همه معصیت یکیست همیشه بمعصیتی همی خواند و مرادی نبود بتخصیص یک معصیت.
هوش مصنوعی: جُنیْد فرق میگذارد بین وسوسههای نفس و وسوسههای شیطان. او میگوید نفس انسان وقتی به چیزی علاقهمند میشود، به طور مداوم تلاش میکند تا به آنچه میخواهد برسد، حتی اگر زمان طولانی هم بگذرد. در این حالت، صداقت در تلاش و مجاهدت استمرار دارد. اما شیطان وقتی وسوسه میکند و به شهوات دعوت میکند، اگر شما با او مخالفت کنید، به سرعت او وسوسه دیگری به سراغ شما میآورد. زیرا شیطان در تمام گناهان به یک شکل عمل میکند و همیشه انسان را به سوی گناهی دعوت میکند بدون اینکه خاصیتی برای یک گناه مشخص داشته باشد.
و گفته اند که خواطر که از فریشته بود صاحب او موافقت کند و بود که مخالفت کند امّا آن خاطر که از حق سبحانه وتعالی بود از بنده آنرا خلاف حاصل نیاید.
هوش مصنوعی: گفتهاند که افکار و ذهنیات که از فرشتگان ناشی میشود، ممکن است با اراده صاحب آن همخوانی داشته باشد یا نه، اما آن افکاری که از سوی حق متعال میآید، هرگز با خواستههای بندگان در تضاد نخواهد بود.
و پیران سخن گفته اند در خاطر ثانی، گفته اند دو خاطر بود از حق کدام یکی قوی تر بود از دیگر.
هوش مصنوعی: پیران گفتهاند که در دل انسان دو نوع اندیشه وجود دارد و از این دو، یکی از دیگری قویتر است.
جُنَیْد گفت خاطر اوّل قوی تر بود زیرا که چون بشود خداوند او با تأمل آید و این بشرط علم بود.
هوش مصنوعی: جنید گفت که ذهن در ابتدای کار قویتر است، زیرا هنگامی که خداوند با تفکر و تأمل به او نزدیک شود، این امر به علم و دانش بستگی دارد.
ابن عطا گوید خاطر دوم قوی تر بود زیرا که قوّت افزاید بخاطر اوّل.
هوش مصنوعی: ابن عطا میگوید که دلیل دوم نسبت به اول قویتر است، زیرا قدرت دلیل اول را بیشتر میکند.
و ابوعبداللّه خفیف از متأخّران گوید هر دو برابر باشند از آنک هر دو از حق تعالی بود، یکی زیادت نبود بر دیگر و اوّل بدوم حال باقی نماند زیرا که بقا بر آثار روا نبود.
هوش مصنوعی: ابوعبدالله خفیف از تحلیلگران میگوید که هر دو به یک اندازه از حقیقت الهی هستند و هیچکدام بر دیگری برتری ندارد. حالت اولی و دومی همیشگی نیست، زیرا ادامهی وجود به آثار محدود نیست.