گنجور

بخش ۸۲

استاد امام گوید رَحْمَةُ اللّه عَلَیْهِ غرض اندر ذکر پیران این جماعت اندرین موضع آن بود که تنبیه افتد بر آنک ایشان مجتمع بودند بر تعظیم شریعت و بر راه ریاضت رفتن صفت ایشان بود، مقیم بودند بر متابعت سنّت و هیچ خلل نبود اندر ایشان، متّفق شدند بر آنک هر که حالی دارد از معاملة و مجاهدة و کار خویش بنا بر اصل تقوی نکند و بر ورع. دروغ گفته باشد بر خدای عزّوجلّ، دعوی که کند خود هلاک شود و هر که به وی اقتدا کند هلاک شود. و اگر آنچه آمده است از الفاظ و حکایات ایشان و سیرتها که دلیل کند بر احوال ایشان یاد کنیم کتاب دراز گردد و ملامت گیرد و این قدر که فرا نمودم اندر حاصل کردن مراد، بدو بی نیازی است از دیگر چیز.

و امّا پیران که ما ایشانرا دریافتیم و در وقت ایشان بودیم اگرچه دیدار ایشان اتّفاق نیفتاد مانند استاد شهید که زبان وقت بود و یگانۀ روزگار ابوعلی الحسن بن علیّ الدقّاق و شیخ ابو عبدالرحمن محمدبن الحسین سُلَمی کی او را نبود همتا و ابوالحسن علی بن جَهْضم که مجاور حرم بود. و شیخ ابوالعبّاس قصّاب به طبرستان، و احمد اسود بدینور و ابوالقاسم صیرفی بنشابور. و ابوسهل خشّاب کبیر هم بنشابور و منصوربن خلف المغربی و ابوسعید مالینی و ابوطاهر خُژندی قَدَّسَ اللّهُ اَرْوَاحَهُمْ و پیران دیگر کی اگر بدان مشغول باشیم و تفصیل احوال ایشان، از مقصود باز مانیم در اختصار، پوشیده نیست سیرت ایشان اندر معاملات، و طرفی از حکایات ایشان بشنوی اندرین رسالت بموضع وی ان شاء اللّه.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

استاد امام گوید رَحْمَةُ اللّه عَلَیْهِ غرض اندر ذکر پیران این جماعت اندرین موضع آن بود که تنبیه افتد بر آنک ایشان مجتمع بودند بر تعظیم شریعت و بر راه ریاضت رفتن صفت ایشان بود، مقیم بودند بر متابعت سنّت و هیچ خلل نبود اندر ایشان، متّفق شدند بر آنک هر که حالی دارد از معاملة و مجاهدة و کار خویش بنا بر اصل تقوی نکند و بر ورع. دروغ گفته باشد بر خدای عزّوجلّ، دعوی که کند خود هلاک شود و هر که به وی اقتدا کند هلاک شود. و اگر آنچه آمده است از الفاظ و حکایات ایشان و سیرتها که دلیل کند بر احوال ایشان یاد کنیم کتاب دراز گردد و ملامت گیرد و این قدر که فرا نمودم اندر حاصل کردن مراد، بدو بی نیازی است از دیگر چیز.
هوش مصنوعی: استاد امام در اینجا به این نکته اشاره می‌کند که هدف از ذکر شخصیت‌های مذهبی این جمعیت، این است که توجه به اهمیت تعظیم شریعت و پیروی از ریاضت و سنت را یادآوری کند. آن‌ها به گونه‌ای با هم توافق کرده بودند که هر کسی اگر از اصول تقوا و پرهیزکاری پیروی نکند و در معاملة و مجاهده خود جدی نباشد، در حقیقت به خداوند عزّوجلّ دروغ گفته است و چنین فردی به هلاکت خواهد رسید. همچنین این کار برای کسی که از او پیروی کند می‌تواند به هلاکت منجر شود. اگر بخواهیم همواره به گفته‌ها و داستان‌های مربوط به آن‌ها بپردازیم و اوضاع و احوالشان را بیان کنیم، ممکن است کتابی بس طولانی نوشته شود و به ملامتمان بینجامد. بنابراین، نیازی به ذکر بیشتر از این نیست و با همین نکات میتوان به هدف مورد نظر رسید.
و امّا پیران که ما ایشانرا دریافتیم و در وقت ایشان بودیم اگرچه دیدار ایشان اتّفاق نیفتاد مانند استاد شهید که زبان وقت بود و یگانۀ روزگار ابوعلی الحسن بن علیّ الدقّاق و شیخ ابو عبدالرحمن محمدبن الحسین سُلَمی کی او را نبود همتا و ابوالحسن علی بن جَهْضم که مجاور حرم بود. و شیخ ابوالعبّاس قصّاب به طبرستان، و احمد اسود بدینور و ابوالقاسم صیرفی بنشابور. و ابوسهل خشّاب کبیر هم بنشابور و منصوربن خلف المغربی و ابوسعید مالینی و ابوطاهر خُژندی قَدَّسَ اللّهُ اَرْوَاحَهُمْ و پیران دیگر کی اگر بدان مشغول باشیم و تفصیل احوال ایشان، از مقصود باز مانیم در اختصار، پوشیده نیست سیرت ایشان اندر معاملات، و طرفی از حکایات ایشان بشنوی اندرین رسالت بموضع وی ان شاء اللّه.
هوش مصنوعی: اما در مورد شخصیت‌های بزرگ‌سال که ما با آن‌ها آشنا شدیم و در زمان آن‌ها بودیم، هرچند دیدارشان به وقوع نپیوست، مانند استاد شهید که زبان‌زد زمان خود بود و کسی همانند ابوعلی الحسن بن علی الدقّاق و شیخ ابو عبدالرحمن محمد بن حسین سُلَمی را نداشت. همچنین ابوالحسن علی بن جَهْهم که در کنار حرم بود و شیخ ابوالعباس قصّاب از طبرستان و احمد اسود از دینور و ابوالقاسم صیرفی از نیشابور و ابوسهل خشّاب کبیر و منصور بن خلف المغربی و ابوسعید مالینی و ابوطاهر خُژندی، روحشان شاد. در مورد شخصیت‌های دیگر نیز اگر بخواهیم به جزئیات احوال آن‌ها بپردازیم، از هدف اصلی دور می‌شویم. به طور مختصر، سیره آن‌ها در معاملات معروف است و بخشی از داستان‌هایشان را می‌توان در این رساله ملاحظه کرد، ان‌شاءاللّه.