گنجور

شمارهٔ ۳۹ - سخن ناشنیده

شنیده ام که بشوخی بر آن سری عرفی
که پرده بر سر اسرار چیده بگذاری
لطیفه ای به تو گویم که بعد از این به غلط
عنان طبع بطالت رهیده بگذاری
ز گوش کردنت آنگاه به بود گفتن
که در جهان سخن ناشنیده بگذاری

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شنیده ام که بشوخی بر آن سری عرفی
که پرده بر سر اسرار چیده بگذاری
هوش مصنوعی: شنیده‌ام که با شوخی بر آن سر که پرده‌ای بر اسرار پوشیده، طرحی خواهی ریخت.
لطیفه ای به تو گویم که بعد از این به غلط
عنان طبع بطالت رهیده بگذاری
هوش مصنوعی: می‌خواهم داستانی را برایت بگویم که پس از آن دیگر وقت خود را بیهوده تلف نکنی.
ز گوش کردنت آنگاه به بود گفتن
که در جهان سخن ناشنیده بگذاری
هوش مصنوعی: بهتر است زمانی که به دیگران گوش می‌دهی، در آن لحظه از گفتن نظرات و افکار خودداری کنی و اجازه بدهی که صداهای جدیدی را بشناسی.