گنجور

شمارهٔ ۲۲ - حسن تعبیر

خدایگانا ! دی بی تو در وثاق امید
نشسته بودم و در بر زمانه کرده فراز
که محرمی زدرم ناگهان درآمد و گفت
که ای ضمیر تواسرار غیب را غماز
بگویمت خبری کز نهایت ندرت
نتیجه های خیال ترا بود انباز
همای اوج سعادت فلان که عزت او
بنزد شه بود از عز همگنان ممتاز
چو جعد شاهد دولت بدست عزت داشت
رکاب شاه پلنک افکن هژبر اندازد
بهشت ناگهش از پی چو روزگار قدیم
عنان مصلحت داور لطیفه طراز

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خدایگانا ! دی بی تو در وثاق امید
نشسته بودم و در بر زمانه کرده فراز
هوش مصنوعی: ای خداوند! من در انتظار و امید به تو نشسته بودم و در برابر سختی‌ها و مشکلات زمانه صبر می‌کردم.
که محرمی زدرم ناگهان درآمد و گفت
که ای ضمیر تواسرار غیب را غماز
هوش مصنوعی: یک فردی ناگهان وارد شد و گفت ای روح تو، اسرار نهانی را فاش کن.
بگویمت خبری کز نهایت ندرت
نتیجه های خیال ترا بود انباز
هوش مصنوعی: بگویم تو را خبری که به ندرت می‌توان نتیجه‌های خیالاتت را پیدا کرد.
همای اوج سعادت فلان که عزت او
بنزد شه بود از عز همگنان ممتاز
هوش مصنوعی: فردی که در اوج سعادت قرار دارد و مقام و عزت او در نزد پادشاه بیشتر از دیگران است، از دیگران متمایز است.
چو جعد شاهد دولت بدست عزت داشت
رکاب شاه پلنک افکن هژبر اندازد
هوش مصنوعی: وقتی زیبایی و قدرت در دستان کسی باشد، مانند کسی است که در میدان جنگ با عزت و احترام، به یاری یک پادشاه می‌شتابد و از دل خطرات به جلو می‌رود.
بهشت ناگهش از پی چو روزگار قدیم
عنان مصلحت داور لطیفه طراز
هوش مصنوعی: به ناگاه بهشت به یاد روزگار قدیم، تحت مدیریت دوراندیشی و تدبیر دلسوزانه قرار می‌گیرد.