غزل شمارهٔ ۵۲۸
تا تیغ به کف یابی، بر نفس دو دستی زن
تا سنگ به دست آید، بر شیشهٔ هستی زن
چون مرغ چمن تا کی بر آّب و هوا کوشی
پروانه صفت خود را بر شعله پرستی زن
اندوه مسلط کن بر شادی دون فطرت
شمشیر بلندی را بر تارک پستی زن
نا دیده عدم، خامی، در زن به وجود آتش
چون سیر عدم کردی، باز آ، در هستی زن
در راه طلب، عرفی، با هوش و سبک می رو
چون هوش ز پی ماند، در کوچهٔ مستی زن
غزل شمارهٔ ۵۲۷: نه رو از ناز می تابد، گه نظاره ماه منغزل شمارهٔ ۵۲۹: بیار شیشهٔ می، بر گل و کلاه فشان
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا تیغ به کف یابی، بر نفس دو دستی زن
تا سنگ به دست آید، بر شیشهٔ هستی زن
هوش مصنوعی: زمانی که قدرت و تسلط پیدا کنی، باید با تمام وجود بر روی نقاط ضعف و نقایص خودت تمرکز کنی. همچنین زمانی که به ابزار و وسایل لازم دست یافتی، باید به طور جدی و قاطع بر چالشها و مشکلات زندگیات غلبه کنی.
چون مرغ چمن تا کی بر آّب و هوا کوشی
پروانه صفت خود را بر شعله پرستی زن
هوش مصنوعی: چرا مانند پرندهای در باغ، همواره در جستجوی آب و هوا هستی؟ صفتی مانند پروانه از خود نشان میدهی و خود را بر سر آتش عشق میسوزانی.
اندوه مسلط کن بر شادی دون فطرت
شمشیر بلندی را بر تارک پستی زن
هوش مصنوعی: غم و اندوه را بر شادیهایی که از فطرت انسانی دور هستند غالب کن و با قدرت، بر ناپاکیها و پستیها تأثیرگذار باش.
نا دیده عدم، خامی، در زن به وجود آتش
چون سیر عدم کردی، باز آ، در هستی زن
هوش مصنوعی: در اینجا به نوعی اشاره میشود که باید برای رسیدن به وجود واقعی و پرمعنی، از حالتی ناشناخته و خام به یک کمال و آتش درونی دست یافت. وقتی از حالت عدم عبور کردی و به وجود پیوستی، دوباره میتوانی به دنیای واقعی و زندگی بازگردی.
در راه طلب، عرفی، با هوش و سبک می رو
چون هوش ز پی ماند، در کوچهٔ مستی زن
هوش مصنوعی: در مسیر جستجو و طلب ، با ذکاوت و سبکی حرکت کن، زیرا اگر ذکاوت پشت سر بماند، در کوچهٔ سرخوشی و شیدایی پیش برو.