گنجور

شمارهٔ ۵۵

اگر چه باد ندارد ز نقش و عطر خبر
بتابش اندر نقاش گردد و عطار
گهی بگستردش همچو مشگ بر لاله
گهیش توده کند چون بنفشه بر گلزار
گهش چو سلسله دارد شکسته بر پیوند
گهش چو دایره دارد کشیده بر پرگار
ازوست رونق آن روی و این چنین نشگفت
که ابر تیره بود رونق شکفته بهار

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر چه باد ندارد ز نقش و عطر خبر
بتابش اندر نقاش گردد و عطار
هوش مصنوعی: اگرچه باد از نقش و عطر هیچ خبری ندارد، اما تابش آن باعث می‌شود که نقاش و عطار به کار خود مشغول شوند.
گهی بگستردش همچو مشگ بر لاله
گهیش توده کند چون بنفشه بر گلزار
هوش مصنوعی: گاهی مثل مشک، بوی خوشش را در فضای لاله‌ها پخش می‌کند و گاهی هم به مانند بنفشه، در میان گل‌ها جمع می‌شود.
گهش چو سلسله دارد شکسته بر پیوند
گهش چو دایره دارد کشیده بر پرگار
هوش مصنوعی: گاهی اوقات زندگی انسان به گونه‌ای است که رشته‌ها و پیوندهایش در هم گسسته و شل می‌شود و گاهی دیگر، زندگی‌اش به شکل یک دایره‌ی منظم و تسهیل شده در می‌آید که قابل اندازه‌گیری و قابل تعریف است.
ازوست رونق آن روی و این چنین نشگفت
که ابر تیره بود رونق شکفته بهار
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت آن چهره از اوست و این دلنشینی به همین سادگی به وجود نیامده است، مانند این است که شکوفایی بهار در حالی رخ می‌دهد که ابرهای تیره وجود دارند.