گنجور

شمارهٔ ۷: چو دست شانه گشاید ز زلف یار گره

چو دست شانه گشاید ز زلف یار گره
به پای دل زند از غصه بیشمار گره
به غیر رشته زلفش که دل بدو بستم
کسی ندید، به یک رشته صد هزار گره
دمی برای خدا از جبین گره بگشای
از این زیاده به دل ها روا مدار گره
گره گشای جهان چون علی(ع) بود «عمان »
امید هست که بگشایدت ز کار گره
یگانه حضرت حبل المتین که غیرت او
گشود کشور دین را، ز ذوالفقار گره

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو دست شانه گشاید ز زلف یار گره
به پای دل زند از غصه بیشمار گره
هوش مصنوعی: وقتی که دستانم در زلف یار باز می‌شود، دل که پر از غصه‌های بی‌شمار است، به گره‌هایی گیر می‌کند.
به غیر رشته زلفش که دل بدو بستم
کسی ندید، به یک رشته صد هزار گره
هوش مصنوعی: همه دنیا را رها کرده‌ام و تنها به محبت و زیبایی زلف او دل بسته‌ام. کسی نمی‌بیند که این محبت برای من مانند یک رشته است که به صدها گره تبدیل شده است.
دمی برای خدا از جبین گره بگشای
از این زیاده به دل ها روا مدار گره
هوش مصنوعی: برای یک لحظه برای خدا گره از پیشانی‌ات باز کن و نگذار که این کار به دل‌هایت سنگینی کند.
گره گشای جهان چون علی(ع) بود «عمان »
امید هست که بگشایدت ز کار گره
هوش مصنوعی: علی (ع) به عنوان حل‌کننده مشکلات و دشواری‌ها در جهان شناخته می‌شود. عمان امیدوار است که او نیز بتواند مشکلات تو را حل کند و راهی پیش رویت بگذارد.
یگانه حضرت حبل المتین که غیرت او
گشود کشور دین را، ز ذوالفقار گره
هوش مصنوعی: تنها شخصیتی که استقامت و اقتدار او باعث پیشرفت و استحکام دین شد، با شمشیری به نام ذوالفقار، قدرت را به دست گرفت.