اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در بیان اینکه چون مطلوب را رغبت شامل و طالب را استعداد کامل آمد، توسن مقصود رام است و بادهی مراد در جام، از آنجاست که محرم خلوتخانهی راز و محقق شیراز خواجه حافظ قدس سره میفرماید:
هوش مصنوعی: در بیان اینکه چون خواسته شامل اشتیاق و جوینده دارای قابلیت کامل است، هدف مورد نظر همانند اسبی است که برای رسیدن به مقصد آماده شده و شراب آرزو در جام نمایان است. از این رو، در محافل راز و عرفان، خواجه حافظ شیرازی به این موضوع اشاره میکند.
سایهٔ معشوق گر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
هوش مصنوعی: اگر سایهٔ معشوق بر عاشق بیفتد، چه اتفاقی میافتد؟ ما به او نیاز داشتیم و او هم به ما تمایل داشت.
و در اینجا مقصود حسینی استعدادست که در طریق جانبازی طاق و در قانون خانه پردازی زبده و اکمل عشاقست.
هوش مصنوعی: در اینجا منظور از حسینی، استعداد و قابلیتهایی است که در مسیر فداکاری و جانفشانی قوی و توانمند هستند و در قوانین عاشقانه و عشق ورزی، بهترین و کاملترین افراد به شمار میآیند.
باز ساقی گفت تا چند انتظار
ای حریف لاابالی سر برآر
هوش مصنوعی: ساقی دوباره گفت که تا کی باید منتظر بمانی ای رفیق بیخیال، کمی جسارت به خرج بده و سر خود را بالا بیاور.
ای قدح پیما درآ، هوئی بزن
گوی چوگانت سرم، گوئی بزن
هوش مصنوعی: ای کسی که شراب مینوشی، بیا و وارد شو، صدایی بزن که هنگام نوشیدن شرابم میخواهم، گویا که بزن.
چون بموقع ساقیش درخواست کرد
پیر میخواران ز جا، قد راست کرد
هوش مصنوعی: زمانی که او در زمان مناسب از ساقی درخواست کرد، پیرمرد میخواران از جا بلند شد و به خود شکلی راست گرفت.
زینت افزای بساط نشأتین
سرور و سر خیل مخموران حسین
هوش مصنوعی: در این بیت، به زیبایی و شکوه محافل شادی و سرور اشاره شده است که با حضور حسین و دیگران در این مجالس، حال و هوای خاصی به آنها میبخشد. حسین به عنوان منبعی از نشاط و شادابی شناخته میشود که فضای زندگی را پر از خوشی و سرور میکند.
گفت آنکس را که میجویی منم
بادهخواری را که میگویی منم
هوش مصنوعی: او گفت کسی را که به دنبالش هستی، من هستم. و همچنین این بادهخواری که دربارهاش صحبت میکنی، باز هم منم.
شرطهایش را یکایک گوش کرد
ساغر می را تمامی نوش کرد
هوش مصنوعی: شرطهای او را یکی یکی گوش داد و سپس تمام محتویات جام را نوشید.
باز گفت از این شراب خوشگوار
دیگرت گر هست یک ساغر بیار
هوش مصنوعی: بیا باز هم از این شراب خوشمزه صحبت کنیم، اگر هنوز ساغری از آن داری، به ما بده تا بنوشیم.
حاشیه ها
1397/10/13 23:01
محمدرضا آفریده
ای قدح پیما درآ، هوئی بزن
گوی چوگانم سرت،گوئی بزن
با سلام
با توجه به اینکه خطاب حضرت ربّ در عالم الست به حضرت سیدالشهداء ست گوی جوگانت سرم درست نیست و باید اصلاح شده و به "گوی چوگانم سرت " تبدیل بشه که در نسخه استاد مجاهد تصحیح شده.
با تشکر
درود بر ادیبان عزیز---جناب آفریده خطاب شعر از کسی بخودش می باشد او میگوید ای عاشق داخل شو و بعد به معشوق میگوید سر من گوی تست .پس با چوگانت گوی را بزن---یعنی من اماده جانفشانی و سر دادن در راه تو هستم
1403/04/17 13:07
علیرضا مسرتی
ساقی بر آشفت و فریاد زد:تا چند انتظار بکشم؟ و حریفی برای این ساغر پیدا نشود؟ ای عاشق از پس پرده درآ و فریاد هویی بزن. فریاد زن که گوی چوگان تو سرمن. سر من به فدای معشوق باد. ناگهان پیری از میان عاشقان سر راست کرد و گفت: آن که به دنبال او جستجو می کنی من هستم. آن پیر تمامی می در ساغر را لاجرعه نوشید و گفت: ای ساغی اگر باز هم از این شراب خوشگوار داری، ساغر دیگری بیاور!