بخش ۵
در بیان اینکه چون مطلوب را رغبت شامل و طالب را استعداد کامل آمد، توسن مقصود رام است و بادهی مراد در جام، از آنجاست که محرم خلوتخانهی راز و محقق شیراز خواجه حافظ قدس سره میفرماید:
و در اینجا مقصود حسینی استعدادست که در طریق جانبازی طاق و در قانون خانه پردازی زبده و اکمل عشاقست.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
بخش ۵ به خوانش ماهان نوری
حاشیه ها
ای قدح پیما درآ، هوئی بزن
گوی چوگانم سرت،گوئی بزن
با سلام
با توجه به اینکه خطاب حضرت ربّ در عالم الست به حضرت سیدالشهداء ست گوی جوگانت سرم درست نیست و باید اصلاح شده و به "گوی چوگانم سرت " تبدیل بشه که در نسخه استاد مجاهد تصحیح شده.
با تشکر
درود بر ادیبان عزیز---جناب آفریده خطاب شعر از کسی بخودش می باشد او میگوید ای عاشق داخل شو و بعد به معشوق میگوید سر من گوی تست .پس با چوگانت گوی را بزن---یعنی من اماده جانفشانی و سر دادن در راه تو هستم
ساقی بر آشفت و فریاد زد:تا چند انتظار بکشم؟ و حریفی برای این ساغر پیدا نشود؟ ای عاشق از پس پرده درآ و فریاد هویی بزن. فریاد زن که گوی چوگان تو سرمن. سر من به فدای معشوق باد. ناگهان پیری از میان عاشقان سر راست کرد و گفت: آن که به دنبال او جستجو می کنی من هستم. آن پیر تمامی می در ساغر را لاجرعه نوشید و گفت: ای ساغی اگر باز هم از این شراب خوشگوار داری، ساغر دیگری بیاور!