بخش ۱۶
در بیان تعرض آن شمع انجمن حقیقت از پروانگان هوسناک و تجاهل آن گل گلشن معرفت از بلبلان مشوش ادراک، خانۀ حقیقت را از اغیار مجازی، خالی ساختن، و بوستان معرفت را از خس و خاشاک ناقابلان پرداختن، و مستمعان بلا را صلادادن و دراز صندوق حقیقت گشادن و شرذمهیی از قابلیت اهل و لاوصاحبان مراتب «قالوا بلی، الذین بذلوا مهجهم دون الحسین(ع)» که در سلک «وعلی الارواح اللتی حلت بفنائک» منسلک آمدند:
هرکه بیرونی بد از مجلس گریخت
رشتهی الفت ز همراهان گسیخت
دور شد از شکرستانش مگس
وز گلستان مرادش، خار و خس
خلوت از اغیار شد پرداخته
وز رقیبان، خانه خالی ساخته
پیر میخواران، بصدر اندر نشست
احتیاط خانه کرد و در ببست
محرمان راز خود را خواند؛پیش
جمله را بنشاند، پیرامون خویش
با لب خود گوششان انباز کرد
در ز صندوق حقیقت، باز کرد
جمله را کرد از شراب عشق، مست
یادشان آورد آن عهد الست
گفت شاباش این دل آزادتان
باده خوردستید، بادا یادتان
یادتان باد ای فرامش کردهها
جلوهی ساقی ز پشت پردهها
یادتان باد ای بدلتان، شورمی
آن اشارتهای ساقی پی زپی
اینک از هر گوشهیی، جم غفیر
مر شما را میزند ساقی، صفیر
کاین خمار آن باده را بد در قفا
هان و هان آن وعده را باید وفا
گوشه چشمی مینماید گاه گاه
سوی مستان میکند، خوش خوش نگاه
بخش ۱۵: رجوع به مطلب و بیان حال آن طالب و مطلوب حضرت رب اعنی شیرازهی دفتر توحید و دروازهی کشور تجرید و تفرید سراندازان را رئیس و سالار، پاکبازان را انیس و غمخوار، سید جن و بشر، سر حلقهی اولیائی حشر: مولی الموالی سیدالکونین ابی عبدالله الحسین صلوات اللّه علیه و اصحابه و ورود آن حضرت به صحرای کربلا و هجوم و ازدحام کرب وبلا:بخش ۱۷: در بیان عارف شدن به مراتب جانبازان راه حقیقت از در ارادت به شیخ طریقت از ر اه مراقبه گوید:
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.