گنجور

بخش ۱۶ - رفتن قاصد پیش معشوق

دگر بار آن فسونگر مرغ چالاک
چو پیشش می‌نهادم روی بر خاک
قدم در ره نهاد از روی یاری
به جان آورد شرط جان سپاری
خرامان شد بر آن سرو آزاد
به شیرینی زبان چرب بگشاد
که ای نوباوهٔ باغ جوانی
دلم را جان و جان را زندگانی
جمالت چشم جان را چشمهٔ نور
ز رخسار تو بادا چشم بد دور
بلا لائیت عنبر خوی کرده
شمیمت باغ عنبر بوی کرده
گل صد برگ در پای تو مرده
صنوبر پیش بالای تو مرده
خجل مشک تتار از تار مویت
فتاده ماه و خور بر خاک کویت
همیشه شاد و دولتیار باشی
ز حسن و عمر برخوردار باشی
مرا هم جان توئی هم زندگانی
مکن زین بیش با من سر گرانی
نصیحت گوشدار از دایهٔ خویش
غنیمت دان غنیمت مایهٔ خویش
جوانی از جوانی بهره بردار
ز دور شادمانی بهره بردار
جوانان را طریق عشق سازد
شنیدستی که پیری عشق بازد؟
جوانی کو نگشت از عاشقی شاد
یقین دان کو جوانی داد بر باد
به دلداری دل مردم به دست آر
کسی را تا توانی دل میازار
مرنجان آن غریب ناتوان را
کسی دشمن ندارد دوستان را
خردمندان که در نظم سفتند
نگه کن این سخن چون نغز گفتند
« چو نیل خویش را یابی خریدار
اگر در نیل باشی باز کن بار »

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دگر بار آن فسونگر مرغ چالاک
چو پیشش می‌نهادم روی بر خاک
هوش مصنوعی: بار دیگر وقتی که آن جادوگر پرنده‌ی چالاک را می‌دیدم، به نشانه‌ی احترام، صورتم را به خاک می‌مالیدم.
قدم در ره نهاد از روی یاری
به جان آورد شرط جان سپاری
هوش مصنوعی: او با عشق و ارادت گام به راهی گذاشت که برایش نیاز به فدای جان داشت.
خرامان شد بر آن سرو آزاد
به شیرینی زبان چرب بگشاد
هوش مصنوعی: با آرامش و زیبایی بر آن درخت آزاد قدم گذاشت و با زبانی شیرین و دلنشین سخن گفت.
که ای نوباوهٔ باغ جوانی
دلم را جان و جان را زندگانی
هوش مصنوعی: ای جوانی تازه‌نفسی که در باغ زندگی‌ام رشد کرده‌ای، تو جان منی و وجودم به خاطر تو معنا دارد.
جمالت چشم جان را چشمهٔ نور
ز رخسار تو بادا چشم بد دور
هوش مصنوعی: وجه زیبا و نورانی تو چشمان جانم را روشن می‌کند و از چهره‌ات نوری می‌تابد که چشم بد از آن دور باشد.
بلا لائیت عنبر خوی کرده
شمیمت باغ عنبر بوی کرده
هوش مصنوعی: بلا یعنی بی‌خبری و دوری، ‌اما در عطر گیاهان معطر مثل عنبر و گل‌ها گم شده‌ام. بوی خوش باغ عنبر، حس خاصی به من می‌دهد و این عطر را در فضا احساس می‌کنم.
گل صد برگ در پای تو مرده
صنوبر پیش بالای تو مرده
هوش مصنوعی: گل صد برگ به خاطر تو پژمرده شده و صنوبر هم در برابر تو از زندگی افتاده است.
خجل مشک تتار از تار مویت
فتاده ماه و خور بر خاک کویت
هوش مصنوعی: مشک خوشبو از عطر موی تو شرمنده است، زیرا زیبایی صورت تو مانند ماه و خورشید بر خاک کوی تو تابیده است.
همیشه شاد و دولتیار باشی
ز حسن و عمر برخوردار باشی
هوش مصنوعی: همیشه خوشحال و با قدرت باشی و از زیبایی و عمر طولانی بهره‌مند باشی.
مرا هم جان توئی هم زندگانی
مکن زین بیش با من سر گرانی
هوش مصنوعی: تو هم روح منی و هم زندگی‌ام؛ لطفاً بیشتر از این با من سنگینی نکن.
نصیحت گوشدار از دایهٔ خویش
غنیمت دان غنیمت مایهٔ خویش
هوش مصنوعی: از نصیحت‌های دایه‌ات بهره‌مند شو، چون این نصیحت‌ها ارزشمند و سودمند برای خودت هستند.
جوانی از جوانی بهره بردار
ز دور شادمانی بهره بردار
هوش مصنوعی: از جوانی خود لذت ببر و از شادی‌ها و خوشی‌های زندگی بهره‌مند شو.
جوانان را طریق عشق سازد
شنیدستی که پیری عشق بازد؟
هوش مصنوعی: عشق به جوانان راه و مسیر خاصی می‌دهد. آیا نشنیده‌ای که در سنین بالاتر نیز عشق می‌تواند تاثیرگذار باشد؟
جوانی کو نگشت از عاشقی شاد
یقین دان کو جوانی داد بر باد
هوش مصنوعی: هر جوانی که در عشق شادی پیدا نکرد، بدان که او عمر جوانیش را هدر داده است.
به دلداری دل مردم به دست آر
کسی را تا توانی دل میازار
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی دل دیگران را به دست بیاوری، باید کسی را پیدا کنی که بتواند به تو دلگرمی دهد. سعی کن کسی را نیابی که باعث رنجش دیگران شود.
مرنجان آن غریب ناتوان را
کسی دشمن ندارد دوستان را
هوش مصنوعی: او را که ناتوان و بی‌پناه است، آزار ندهید؛ زیرا هیچ‌کس دشمن او نیست و دوستانش در کنار او هستند.
خردمندان که در نظم سفتند
نگه کن این سخن چون نغز گفتند
هوش مصنوعی: حکیمان و دانایانی که به موضوع نظم و ترتیب علاقه دارند، به این سخن توجه کن که چقدر زیبا و دلنشین بیان شده است.
« چو نیل خویش را یابی خریدار
اگر در نیل باشی باز کن بار »
هوش مصنوعی: اگر به ارزش‌ها و امیال خود پی ببری، خریدار آنها خواهی بود. پس اگر در این مسیر هستی، قدم به جلو بردار و اقدام کن.

حاشیه ها

1392/03/16 14:06
محمد فرقانی

در بیت اول مصرع دوم بجای چو پیششس نوشته شود چو پیشش.
ممنون مرسی.