بخش ۱۴ - رسیدن جواب عاشق بمعشوق
چو این پیغامها در گوش کردم
بکلی ترک عقل و هوش کردم
ز شوقش آتشی در جانم افتاد
دلم دریای خون از دیده بگشاد
ولی میداد هردم دل گوائی
که با او زود یابم آشنائی
دو روزی گر دلی خرم نباشد
چو دولت یار باشد غم نباشد
بخش ۱۳ - تمامی سخن معشوق: ترا آن به که راه خویش گیریبخش ۱۵ - پیغام فرستادن بمعشوق: دگر بار از سر سوزی که دانی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو این پیغامها در گوش کردم
بکلی ترک عقل و هوش کردم
هوش مصنوعی: وقتی این پیامها را شنیدم، تمام عقل و درک خود را فراموش کردم.
ز شوقش آتشی در جانم افتاد
دلم دریای خون از دیده بگشاد
هوش مصنوعی: از شوق او، آتشی در وجودم برافروخته شد و دلم مانند دریایی از خون، اشک ریخت.
ولی میداد هردم دل گوائی
که با او زود یابم آشنائی
هوش مصنوعی: اما دل هر لحظه به من میگفت که با او هر چه زودتر آشنا شوم.
دو روزی گر دلی خرم نباشد
چو دولت یار باشد غم نباشد
هوش مصنوعی: اگر به مدت دو روز دل شاد نباشد، نگران نباشید، چون با وجود یار و همراهی محبوب، غم از بین میرود.