گنجور

شمارهٔ ۱ - در مدح شاه شیخ ابواسحاق و شرح احوال خود و تضمین قطعه‌ای از ظهیر فاریابی

تا فلک را میسر است مدار
تا زمین را مقرر است قرار
تا کند آفتاب زرپاشی
تا کند نوبهار نقاشی
تا بود در میانهٔ پرگار
گردش هفت کوکب سیار
تا بود کاینات را بنیاد
تا بود خاک و آب و آتش و باد
جم ثانی جمال دنیی و دین
خسرو تاج‌بخش تخت‌نشین
پادشاه جهان علی‌الاطلاق
سایهٔ لطف حق ابواسحاق
در جهان شاد و کامران بادا
حکم او چون قضا روان بادا
زحلش کمترینه دربانی
مشتری داعی ثناخوانی
از سپاهش پیاده‌ای بهرام
آن که ترک سپهر دارد نام
پرتو روی ساقیش خورشید
کفش گردان مطربش ناهید
تیر شاگرد منشیان درش
سر نهاده بر آستان درش
چنبر ماه نعل یکرانش
کرهٔ چرخ گوی میدانش
خطبه و سکه عالی از نامش
بر جهانی ز فیض انعامش
رای اعلاش عدل ورزیده
کرمش هرچه دیده بخشیده
تا ابد پادشاه هفت اقلیم
درگه او پناه هفت اقلیم
دولتش در زمان تیغ و قلم
بازویش قهرمان ظلم و ستم
بنده کز بندگان آن درگاه
کمترین چاکریست دولت‌خواه
داشت اندر دماغ سودایی
که گرش فرصتی بود جایی
شمه‌ای شرح حال عرضه کند
صورت اختلال عرضه کند
دید ناگه ظهیر را در خواب
گفت حالی بکن به شعر شتاب
من از این پیش بیتکی سه چهار
گفته‌ام زآنچه هست لایق کار
نسخهٔ آن برون کن از دیوان
وقت فرصت به عزم عرض رسان
بنده بر وفق رای مولانا
می‌کند بیت‌های او انها
«عالمی بر فراز منبر گفت
که چو پیدا شود سرای نهفت
ریش‌های سفید را ز گناه
بخشد ایزد به ریش‌های سیاه
باز ریش سیاه روز امید
باشد اندر پناه ریش‌سفید
مردکی سرخ‌ریش حاضر بود
چنگ در ریش زد چو این بشنود
گفت ما خود در این شمار نه‌ایم
در دو گیتی به هیچ کار نه‌ایم
بنده آن سرخ‌ریش مظلوم است
که ز انعام شاه محروم است
ملک او تا به حشر باقی باد
مهر و ماهش ندیم و ساقی باد»

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا فلک را میسر است مدار
تا زمین را مقرر است قرار
هوش مصنوعی: تا زمانی که آسمان دور و بر خود را می‌تواند بچرخاند و زمین در وضعیت خود ثابت و استوار است، همه چیز در نظم و هماهنگی خواهد ماند.
تا کند آفتاب زرپاشی
تا کند نوبهار نقاشی
هوش مصنوعی: خورشید درخشندگی خود را می‌پاشد و بهار زیبا و رنگارنگی را به تصویر می‌کشد.
تا بود در میانهٔ پرگار
گردش هفت کوکب سیار
هوش مصنوعی: تا زمانی که در مرکز پرگار، هفت ستاره متحرک در گردش باشند.
تا بود کاینات را بنیاد
تا بود خاک و آب و آتش و باد
هوش مصنوعی: تا زمانی که هستی و جهان وجود دارد، عناصر اولیه مانند خاک، آب، آتش و باد نیز وجود خواهند داشت.
جم ثانی جمال دنیی و دین
خسرو تاج‌بخش تخت‌نشین
هوش مصنوعی: جمال و زیبایی دنیا و دین، در چهره‌ی خسرو تاج‌بخش و پادشاهی نمایان است که بر تخت نشسته است.
پادشاه جهان علی‌الاطلاق
سایهٔ لطف حق ابواسحاق
هوش مصنوعی: امام علی، که به عنوان پادشاه بی‌نظیر دنیا شناخته می‌شود، همیشه تحت حمایت و رحمت خداوند قرار دارد.
در جهان شاد و کامران بادا
حکم او چون قضا روان بادا
هوش مصنوعی: باشد که در این دنیا، خوشی و سعادت برقرار باشد و فرمان او همچون سرنوشت جاری و ساری باشد.
زحلش کمترینه دربانی
مشتری داعی ثناخوانی
هوش مصنوعی: زحل در اینجا به عنوان کمترین موجود در دربار مشتری معرفی شده و به نوعی از ارزش و مقام مشتری می‌گوید که او را مورد ستایش قرار می‌دهد. به عبارتی، زحل به عنوان یک خدمتکار در کنار مشتری دیده می‌شود و وظیفه‌اش در این محیط، آوازه‌خوانی و ستایش مشتری است.
از سپاهش پیاده‌ای بهرام
آن که ترک سپهر دارد نام
هوش مصنوعی: بهرام آن مردی است که به عشق و شجاعتش در میدان جنگ معروف شده و به طور خاص می‌دانیم که او دست به کارهای بزرگ و شگفت‌انگیزی زده است. او با اراده‌ای قوی به همراه سپاهش جنگیده و نامی جاودانه برای خود به ثبت رسانده است.
پرتو روی ساقیش خورشید
کفش گردان مطربش ناهید
هوش مصنوعی: تابش چهره‌اش مانند خورشید است و گام‌هایش را مانند ساز و آواز ناهید به‌خوبی و با زیبایی به زمین می‌زند.
تیر شاگرد منشیان درش
سر نهاده بر آستان درش
هوش مصنوعی: تیر که به دست شاگرد منشیان است، بر لبه در بزرگ او قرار گرفته است.
چنبر ماه نعل یکرانش
کرهٔ چرخ گوی میدانش
هوش مصنوعی: چهره‌ی ماه مانند حلقه‌ای است که دور آن را نعل اسبی محاصره کرده و در وسط آن، گوی میدان بازی قرار دارد.
خطبه و سکه عالی از نامش
بر جهانی ز فیض انعامش
هوش مصنوعی: سخنرانی و سکه‌اش به خاطر نامش در دنیا معروف است و این شهرت از لطف و بخشش او نشأت می‌گیرد.
رای اعلاش عدل ورزیده
کرمش هرچه دیده بخشیده
هوش مصنوعی: رای برتر و حکمت عالی او، با انصاف و عدالت همراه است و هر چیزی را که مشاهده کرده، بخشیده است.
تا ابد پادشاه هفت اقلیم
درگه او پناه هفت اقلیم
هوش مصنوعی: او همیشه پادشاه تمام سرزمین‌هاست و پناهگاهی برای هر قوم و گروهی است.
دولتش در زمان تیغ و قلم
بازویش قهرمان ظلم و ستم
هوش مصنوعی: این شخص در زمان حاکمیت خود، با قدرت و نیرویی که دارد، به عنوان یک قهرمان در برابر ظلم و ستم ایستاده است و از ابزارهای مختلفی مانند شمشیر و قلم بهره می‌برد.
بنده کز بندگان آن درگاه
کمترین چاکریست دولت‌خواه
هوش مصنوعی: من از بندگان آن درگاه هستم که کمترین و حقیرترین خادم آنجا به شمار می‌روم و آرزوی سعادت و خوشبختی برای او دارم.
داشت اندر دماغ سودایی
که گرش فرصتی بود جایی
هوش مصنوعی: او در دلش آرزویی دارد که اگر فرصتی پیدا کند، حتماً به آن می‌رسد.
شمه‌ای شرح حال عرضه کند
صورت اختلال عرضه کند
هوش مصنوعی: به طور خلاصه، این عبارت به این معنا است که کسی یا چیزی می‌تواند گوشه‌ای از وضعیت یا احوالات خود را ارائه دهد، حتی اگر در آن حالتی از پریشانی یا عدم ساماندهی وجود داشته باشد.
دید ناگه ظهیر را در خواب
گفت حالی بکن به شعر شتاب
هوش مصنوعی: ناگهان ظهیر را در خواب دید، گفت حالا در شعر سریع‌تر عمل کن.
من از این پیش بیتکی سه چهار
گفته‌ام زآنچه هست لایق کار
هوش مصنوعی: من قبلاً چندین بار درباره موضوعی که مناسب این کار است، صحبت کرده‌ام.
نسخهٔ آن برون کن از دیوان
وقت فرصت به عزم عرض رسان
هوش مصنوعی: خواسته شده که در زمان مناسب، پاسخ یا پیشنهاد خود را با دقت و به‌خوبی بیان کنی. در واقع، فرصتی را که در دست داری باید به بهترین شکل استفاده کنی و موضوع خود را مطرح کنی.
بنده بر وفق رای مولانا
می‌کند بیت‌های او انها
هوش مصنوعی: من بر اساس نظر و سلیقه استاد خود، اشعار او را خلق می‌کنم.
«عالمی بر فراز منبر گفت
که چو پیدا شود سرای نهفت
هوش مصنوعی: استاد بر روی منبر بیان کرد که وقتی خانه‌ی پنهان ظاهر شود...
ریش‌های سفید را ز گناه
بخشد ایزد به ریش‌های سیاه
هوش مصنوعی: خداوند کسانی که سن و سال بیشتری دارند و ریش سفید دارند را از گناه بخشیده و مورد رحمت قرار می‌دهد، در حالی که جوان‌ترها که ریش سیاه دارند باید مراقب اعمال خود باشند.
باز ریش سیاه روز امید
باشد اندر پناه ریش‌سفید
هوش مصنوعی: دوباره امید به روزهای روشن با آغوش باز از سوی افراد ماهر و با تجربه، فراخواهد رسید.
مردکی سرخ‌ریش حاضر بود
چنگ در ریش زد چو این بشنود
هوش مصنوعی: مردی با ریش قرمز آماده بود تا در ریش خود دست بکشد، و وقتی این را شنید، اقدام کرد.
گفت ما خود در این شمار نه‌ایم
در دو گیتی به هیچ کار نه‌ایم
هوش مصنوعی: ما خود را در شمار افرادی که به دنیا آمده‌اند نمی‌دانیم و در این دو جهان به هیچ چیز وابسته نیستیم.
بنده آن سرخ‌ریش مظلوم است
که ز انعام شاه محروم است
هوش مصنوعی: من آن درخت سرخ‌ریش و بی‌نوا هستم که از نعمت‌های پادشاه بی‌بهره‌ام.
ملک او تا به حشر باقی باد
مهر و ماهش ندیم و ساقی باد»
هوش مصنوعی: تا زمانی که عالم باقی است، ملک و سلطنت او برقرار باشد و مهر و ماه همیشه همراه و یاور او باشند.