گنجور

شمارهٔ ۱۶ - در شکایت از قرض گوید

مردم به عیش و شادی و من در بلای قرض
هریک به کار و باری و من مبتلای قرض
قرض خدا و قرض خلایق به گردنم
آیا ادای فرض کنم یا ادای قرض
خرجم فزون ز غایت و قرضم برون ز حد
فکر از برای خرج کنم یا برای قرض
از هیچ خط نتابم غیر از سجل دین
وز هیچکس ننالم غیر از گوای قرض
در شهر قرض دارم واندر محله قرض
در کوچه قرض دارم واندر سرای قرض
از صبح تا به شام در اندیشه مانده‌ام
تا خود کجا بیابم ناگه رجای قرض
مردم ز دست قرض گریزان و من به صدق
خواهم پس از نماز و دعا از خدای قرض
عرضم چو آبروی گدایان به باد رفت
از بس که خواستم ز در هر گدای قرض
گر خواجه تربیت نکند نزد پادشا
مسکین عبید چون کند آخر دوای قرض
خواجه علاء دولت و دین آن که جز کفش
هرگز کسی ندید به گیتی سزای قرض

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مردم به عیش و شادی و من در بلای قرض
هریک به کار و باری و من مبتلای قرض
هوش مصنوعی: مردم در خوشی و تفریح به سر می‌برند، اما من در گرفتاری بدهی هستم. هر کسی مشغول کار و زندگی خود است و من در عذاب قرض گرفتار شده‌ام.
قرض خدا و قرض خلایق به گردنم
آیا ادای فرض کنم یا ادای قرض
هوش مصنوعی: من باید مشخص کنم که آیا وظیفه‌ای که به گردن دارم متعلق به خداست یا مربوط به مخلوقات. آیا باید این وظیفه را انجام دهم یا فقط به بدهی‌های دیگران رسیدگی کنم؟
خرجم فزون ز غایت و قرضم برون ز حد
فکر از برای خرج کنم یا برای قرض
هوش مصنوعی: هزینه‌هایم بیش از حد توانم است و بدهی‌هایم از مرز تفکر فراتر رفته‌اند. آیا باید برای هزینه‌هایم خرج کنم یا برای تسویه بدهی‌هایم؟
از هیچ خط نتابم غیر از سجل دین
وز هیچکس ننالم غیر از گوای قرض
هوش مصنوعی: من هیچ تردیدی ندارم جز در مورد ثبت دین و از هیچ‌کس جز از گواهی قرض نمی‌نالم.
در شهر قرض دارم واندر محله قرض
در کوچه قرض دارم واندر سرای قرض
هوش مصنوعی: من در هر جایی از شهر بدهی دارم، و حتی در محله و کوچه و خانه‌ام نیز مدیون هستم.
از صبح تا به شام در اندیشه مانده‌ام
تا خود کجا بیابم ناگه رجای قرض
هوش مصنوعی: از صبح تا شب در فکر و اندیشه‌ام که چگونه می‌توانم به ناگهان امیدی در مورد قرض پیدا کنم.
مردم ز دست قرض گریزان و من به صدق
خواهم پس از نماز و دعا از خدای قرض
هوش مصنوعی: مردم از وام و قرض فرار می‌کنند، اما من با ایمان و صداقت پس از نماز و دعا از خداوند قرض می‌خواهم.
عرضم چو آبروی گدایان به باد رفت
از بس که خواستم ز در هر گدای قرض
هوش مصنوعی: زمانی که آبروی گدایان از بین رفت، من نیز به خاطر درخواست‌های مکرر از در هر گدا قرض گرفتم.
گر خواجه تربیت نکند نزد پادشا
مسکین عبید چون کند آخر دوای قرض
هوش مصنوعی: اگر خواجه (آقا) کسی را تربیت نکند، مسکین عبید به چه ترتیبی می‌تواند در برابر پادشاه از عهده قرض خود برآید؟
خواجه علاء دولت و دین آن که جز کفش
هرگز کسی ندید به گیتی سزای قرض
هوش مصنوعی: این بیت اشاره می‌کند به فردی که در عالم وجود، مقام و منزلت او به قدری بالا است که تنها چیزی که از او دیده شده، کفش اوست، و این نشان‌دهنده‌ی آن است که او در مقام بزرگی قرار دارد و هیچ کس دیگر نمی‌تواند به او نزدیک شود. به همین دلیل، در برابر قرض‌ و بدهی‌ها، او سزاوار و محترم به نظر می‌رسد.

حاشیه ها

1397/02/07 19:05
سعید شریعتی

به نظر میرسد در بیت دوم به قرینه مصرع دوم، در ابتدای مصرع اول هم باید فرض خدا باشد نه قرضِ خدا.