بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
الهی خنده ام را نالگی ده
سرشکم را جگر پر کالگی ده
نفس را جلوهٔ آه جگر بخش
نظر را سوی خود راه سفر بخش
بجز عشق ار همه وحی است و اعجاز
از او خلوت گه دل را بپرداز
دلم را عندلیب آوازه گردان
گل باغم به آتش تازه گردان
می شوقم ده از پیمانهٔ عشق
که جوشد برلبم پروانهٔ عشق
به آتش آب ده تیغ زبانم
که جز حمدت نروید از بیانم
چو نخل ایمنم ده خانهٔ حمد
که آرایم به نامت نامه ای چند
بگیر از لطف پس با خامه دستم
که طفل خامه بر کاغذ شکستم
صریر خامه ام را لحن نی کن
سخن را چاشنی مهمان می کن
کلامم را ده از عزت خطابی
بلند افسر کن از ام الکتابی
به پا انداز حمدت کارجمند است
زبان با دل پرند اندر پرند است
ولی پائی که بر گل ناز دارد
کجا پروای پا انداز دارد
من و حمدت زبان را خاک بر سر
ادب را درع طاقت چاک در بر
سزاوارت ادای چون منی نیست
که حمد تو سزای چون منی نیست
به گاه خامشی محشر خروشم
چوشد وقت سخن صید خموشم
زبان شوریده ای گنگانه نطقم
فصاحت زاده ای دیوانه نطقم
من و یارای حمد از من نیاید
که پاس شعله از خرمن نیاید
همان بهتر چو عجزم خامه بشکست
که هم در عرض حال خود زنم دست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
الهی خنده ام را نالگی ده
سرشکم را جگر پر کالگی ده
هوش مصنوعی: ای خدا، به من لبخند بده و غم و اندوه را از قلبم دور کن و اشکهایم را با دل شاد و پر از امید پر کن.
نفس را جلوهٔ آه جگر بخش
نظر را سوی خود راه سفر بخش
هوش مصنوعی: نفس به زیبایی و طراوت آهی که از دل برمیخیزد، جلوهگر است و نگاه را به سوی خود جلب میکند و دارای توانایی هدایت راه سفر است.
بجز عشق ار همه وحی است و اعجاز
از او خلوت گه دل را بپرداز
هوش مصنوعی: جز عشق، اگر همه چیز وحی و معجزه باشد، دل را از تنهایی و افسردگی بیرون میآورد.
دلم را عندلیب آوازه گردان
گل باغم به آتش تازه گردان
هوش مصنوعی: دل من را مانند بلبل نغمهسرا کن، و صدای عشق را در این باغ به آتش جدیدی زنده کن.
می شوقم ده از پیمانهٔ عشق
که جوشد برلبم پروانهٔ عشق
هوش مصنوعی: من از عشق چنان سرشارم که همچون نوشیدنی در پیمانهای، شور و شوق در وجودم جاری است و بر لبهایم نشان از عشق حس میشود.
به آتش آب ده تیغ زبانم
که جز حمدت نروید از بیانم
هوش مصنوعی: به زبانم وادار شو که فقط مدح و ستایش تو را بگوید و از غیر آن چیزی نگوید.
چو نخل ایمنم ده خانهٔ حمد
که آرایم به نامت نامه ای چند
هوش مصنوعی: من مانند درخت نخل در امنیت و آرامش هستم و به خاطر تو، خانههایی از ستایش و محبت میسازم که نامت را در آنها میآورم.
بگیر از لطف پس با خامه دستم
که طفل خامه بر کاغذ شکستم
هوش مصنوعی: خواهش میکنم از لطف تو که با دست خودم بر کاغذ بنویسم، چرا که مانند یک کودک، قلم را در دست گرفتهام و روی کاغذ مینویسم.
صریر خامه ام را لحن نی کن
سخن را چاشنی مهمان می کن
هوش مصنوعی: جوهر قلمم را مانند صدای نی کن و سخن را با طعمی دلپذیر برای مهمان آماده ساز.
کلامم را ده از عزت خطابی
بلند افسر کن از ام الکتابی
هوش مصنوعی: من صحبتهایم را با عزت و شکوهمندی آغاز کن و اگر میخواهی، مانند یک کتاب بزرگ و معتبر به آن اعتبار بده.
به پا انداز حمدت کارجمند است
زبان با دل پرند اندر پرند است
هوش مصنوعی: به پا خیز و ستایش تو را آغاز کن، زیرا زبان از دل که سرشار از عشق و شوق است، پرواز میکند و بال میزند.
ولی پائی که بر گل ناز دارد
کجا پروای پا انداز دارد
هوش مصنوعی: اگر پا بر روی گل نرمی گذاشته شده باشد، آیا کسی نگران خواهد بود که این پا را به زمین بیندازد؟
من و حمدت زبان را خاک بر سر
ادب را درع طاقت چاک در بر
هوش مصنوعی: من و تلاشهایی که برای بیان شایستهام کردهام، به قدری ناچیز و ناتوان است که خود را محکوم به خاک و ذلت میکنم. ادب و نزاکت را در برابر سختیها و چالشها نمیتوانم به درستی حفظ کنم.
سزاوارت ادای چون منی نیست
که حمد تو سزای چون منی نیست
هوش مصنوعی: شایسته نیست که من همچون تو را ستایش کنم، زیرا تو به قدری بزرگ و ارجمند هستی که ستایش من درخور مقام تو نیست.
به گاه خامشی محشر خروشم
چوشد وقت سخن صید خموشم
هوش مصنوعی: در زمان سکوت و آرامش، گویی زلزلهای در درونم به وجود میآید، اما وقتی که وقت گفتن میرسد، همچون صید آرام و ساکت میشوم.
زبان شوریده ای گنگانه نطقم
فصاحت زاده ای دیوانه نطقم
هوش مصنوعی: زبان پریشان من، بیپرده و بیزبان است، مثل اینکه سخنانم از فردی دیوانه و بیهدف نشأت گرفته باشد.
من و یارای حمد از من نیاید
که پاس شعله از خرمن نیاید
هوش مصنوعی: من و دوستانم نمیتوانیم به تنهایی از عهدهی ستایش برآییم، زیرا نمیتوانیم از آتش شعلهور حفاظت کنیم.
همان بهتر چو عجزم خامه بشکست
که هم در عرض حال خود زنم دست
هوش مصنوعی: بهتر است که وقتی از ناتوانی و نارسایی خود آگاه شدم، قلم را بشکنم و دیگر به نوشتن ادامه ندهیم، زیرا نمیتوانم به خوبی حال خود را بیان کنم.
حاشیه ها
1401/06/18 20:09
محمدرضا حبیبی
تفاوتهایی با نسخه خطی هست. مثلاً بیت سوم، مصرع دوم در تصویر هست «ازو غارت که دل را پرداز» که وزن را هم رعایت نکرده! بیت پنجم با «می شمعم ده...» شروع شده که با مصرع دوم مراعات دارد و این یکی یحتمل حق با نسخه خطی بوده.