گنجور

شمارهٔ ۷۰

نه تنها دین و دل برد از نگاهش
که روزم کرده شب زلف سیاهش
زهی صیادی چشمش که آن صید
کند صد دل بیک تیر نگاهش
بهر جا پا نهد خیزد قیامت
ز سرو قامت و روی چو ماهش
ز حسرت افتدش خورشید در پای
بسر گر بشکند طرف کلاهش
اگر نه شاه خوبانست از چیست
که خیل خوبرویان شد سپاهش
بهر سوئی که او رخت سفر بست
الهی بیخطر گردان تو راهش
دم رفتن نکرد اوگر وداعم
بهر جا شد خدا پشت و پناهش
سلامت بازش آور بازیارب
شود تانور مجرم عذر خواهش

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نه تنها دین و دل برد از نگاهش
که روزم کرده شب زلف سیاهش
هوش مصنوعی: نگاهش نه تنها دین و دل را از من گرفته، بلکه با زلف سیاهش روز را به شب تبدیل کرده است.
زهی صیادی چشمش که آن صید
کند صد دل بیک تیر نگاهش
هوش مصنوعی: چه چشم زیبایی دارد این صیاد که به راحتی می‌تواند با یک نگاه، دل‌های بسیاری را شکار کند.
بهر جا پا نهد خیزد قیامت
ز سرو قامت و روی چو ماهش
هوش مصنوعی: هر جا که او قدم می‌گذارد، به خاطر زیبایی قامت و چهره‌اش مانند ماه، شور و هیجان به پا می‌شود.
ز حسرت افتدش خورشید در پای
بسر گر بشکند طرف کلاهش
هوش مصنوعی: اگر کلاهش برود به زمین، خورشید به خاطر حسرتش بر او می‌افتد.
اگر نه شاه خوبانست از چیست
که خیل خوبرویان شد سپاهش
هوش مصنوعی: اگر او شاه خوبان نیست، پس چرا این همه زیبا رویان به دور او گرد آمده‌اند و از او دفاع می‌کنند؟
بهر سوئی که او رخت سفر بست
الهی بیخطر گردان تو راهش
هوش مصنوعی: هر جا که او سفر کند، خداوند راه او را بی‌خطر و ایمن سازد.
دم رفتن نکرد اوگر وداعم
بهر جا شد خدا پشت و پناهش
هوش مصنوعی: وقتی لحظه‌ی رفتن او فرا رسید، خداوند همواره پشتیبان و حامی‌اش بود.
سلامت بازش آور بازیارب
شود تانور مجرم عذر خواهش
هوش مصنوعی: سلامتی را به تو برمی‌گردانم، یعنی اگر کسی گناهی کرده و عذرخواهی کرده باشد، مجاز است که دوباره مورد پذیرش قرار گیرد و بخشیده شود.