گنجور

شمارهٔ ۳۶

نفسی بی جمال دلبر ما
خود نگیرد قرار دل بر ما
روز و شب خوش در آتش عشقش
دل بود عود و سینه مجمر ما
ذوق مستان ما اگر خواهی
جرعه نوش کن ز ساغر ما
مهر و ماه و ثوابت و سیار
همه هیچند پیش اختر ما
پادشاه ممالک عشقیم
عقل چون چاکر است در بر ما
آنچه از چشم خلق پنهانست
هست روشن برأی انور ما
تافت نور خوش از علی بر دل
دل شد آئینه منور ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نفسی بی جمال دلبر ما
خود نگیرد قرار دل بر ما
هوش مصنوعی: جانم بدون زیبایی معشوقم آرام نمی‌گیرد و دل من همیشه بی‌قرار است.
روز و شب خوش در آتش عشقش
دل بود عود و سینه مجمر ما
هوش مصنوعی: در طول روز و شب، دل ما در شعله عشق او می‌سوزد، و مانند عودی در سینه‌مان جان دارد.
ذوق مستان ما اگر خواهی
جرعه نوش کن ز ساغر ما
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی از شادابی و ذوق ما بهره‌مند شوی، بنوش از جام ما.
مهر و ماه و ثوابت و سیار
همه هیچند پیش اختر ما
هوش مصنوعی: ستارگان همیشه در حال تغییر و کهکشان‌ها در چشم ما کم اهمیت‌اند در مقایسه با جایگاه و ارزش ستاره‌ای که ما داریم.
پادشاه ممالک عشقیم
عقل چون چاکر است در بر ما
هوش مصنوعی: ما در دنیای عاشقانه مسئولیت و قدرت داریم، و عقل در کنار ما مانند یک خدمتکار عمل می‌کند.
آنچه از چشم خلق پنهانست
هست روشن برأی انور ما
هوش مصنوعی: هرچه از نگاه مردم دور است و نادیده می‌ماند، برای ما کاملاً واضح و روشن است.
تافت نور خوش از علی بر دل
دل شد آئینه منور ما
هوش مصنوعی: نور خوشی که از علی می‌تابد، دل من را مثل آینه‌ای روشن کرده است.