گنجور

شمارهٔ ۱۱۵

اگر چه عشرت و عیش جهان نخواهد ماند
غمین مباش که غم جاودان نخواهد ماند
زمان خوشدلیست و زمین عشرت و عیش
بنوش می که زمین و زمان نخواهد ماند
ز وصل گل چه تنعم بود که بلبل را
ز تند باد خزان آشیان نخواهد ماند
اگر چه نوبت سلطان گل مدامی نیست
مدام شوکت شأن خزان نخواهد ماند
نشان و نام چه جوئی بیا نشاطی جو
درآن بساط که نام و نشان نخواهد ماند
در آب کنج طرب رایگان ببر گنجی
اگر چه گنج طرب رایگان نخواهد ماند
بغیر نور علی تاجدار کشور فقر
شهی بمسند جم کامران نخواهد ماند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر چه عشرت و عیش جهان نخواهد ماند
غمین مباش که غم جاودان نخواهد ماند
هوش مصنوعی: اگرچه خوشی‌ها و لذایذ زندگی فانی و زودگذر هستند، نگران نباش که غم و اندوه نیز همیشه نمی‌مانند و گذرا هستند.
زمان خوشدلیست و زمین عشرت و عیش
بنوش می که زمین و زمان نخواهد ماند
هوش مصنوعی: این زمان فرصت خوبی برای شادی و لذت‌بردن است. بنابراین، از زندگی به بهترین نحو بهره‌مند شو و از خوشی‌ها استفاده کن، چون هیچ‌چیزی در دنیا پایدار نخواهد ماند.
ز وصل گل چه تنعم بود که بلبل را
ز تند باد خزان آشیان نخواهد ماند
هوش مصنوعی: از وصال گل چه لذتی وجود دارد، وقتی که بلبل از تند باد پاییز، دیگر آشیانه‌ای نخواهد داشت.
اگر چه نوبت سلطان گل مدامی نیست
مدام شوکت شأن خزان نخواهد ماند
هوش مصنوعی: هر چند که سلطنت گل همیشه برقرار نیست، اما شکوه و عظمت فصل خزان نمی‌تواند پایدار بماند.
نشان و نام چه جوئی بیا نشاطی جو
درآن بساط که نام و نشان نخواهد ماند
هوش مصنوعی: به دنبال نشانه و نام چیزی نباش؛ بیا و در این میهمانی شادابی و سرزندگی را پیدا کن، زیرا نه نامی و نه نشانی از آن باقی نخواهد ماند.
در آب کنج طرب رایگان ببر گنجی
اگر چه گنج طرب رایگان نخواهد ماند
هوش مصنوعی: در گوشه‌ای پر از شادی و سرور، اگر بخواهی، می‌توانی ثروتی به دست‌آوری، هرچند که آن لذت و شادی، ماندگار نخواهد بود و به راحتی از دست می‌رود.
بغیر نور علی تاجدار کشور فقر
شهی بمسند جم کامران نخواهد ماند
هوش مصنوعی: تنها با نور علی، پادشاهی در کشور فقر به‌دست نخواهد آمد و سلطنت جم پا بر جا نخواهد ماند.