شمارهٔ ۱
ای نام خوشت جوهر شمشیر زبانها
پیوسته ازاین سلسله زنجیر بیانها
روز ازل از بهر نثار قدم تو
محزون شده در مخزن دل نقد روانها
آن دم که نبود از غم و شادی اثری بود
جام غم تو ساغر مشروبی جانها
از راست روان تیر غمت خواست نشانی
خم گشت از این بار گران پشت کمانها
با اینکه عیان نیست ترا تیر و کمانی
پیکان غمت کرده بهر سینه نشانها
گشتم چو الف وار ز اغیار جریده
دیدم الف قد تو بر لوح جنانها
چندان که گشودم نظر ای دوست ندیدم
جز نور علی مظهر حسنت به عیانها
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای نام خوشت جوهر شمشیر زبانها
پیوسته ازاین سلسله زنجیر بیانها
هوش مصنوعی: ای نام زیبا و پرمعنا، مانند یک شمشیر، قدرت و تیزی کلام را در خود دارد و همیشه در ارتباط با این زنجیره بیانها است.
روز ازل از بهر نثار قدم تو
محزون شده در مخزن دل نقد روانها
هوش مصنوعی: روز نخستین به خاطر قدمهای تو دلشکسته و اندوهگین در اعماق دل جانهای باارزش پنهان شده است.
آن دم که نبود از غم و شادی اثری بود
جام غم تو ساغر مشروبی جانها
هوش مصنوعی: در زمانی که نه غم و شادمانی وجود داشت، جام غم تو همچون ظرفی بود که جانها را سرشار از نوشیدنی میکرد.
از راست روان تیر غمت خواست نشانی
خم گشت از این بار گران پشت کمانها
هوش مصنوعی: تیر غم تو نشانی خواست و از سنگینی این بار، کمر کمانها خم شد.
با اینکه عیان نیست ترا تیر و کمانی
پیکان غمت کرده بهر سینه نشانها
هوش مصنوعی: با اینکه تو را نمیتوان به وضوح دید، اما تیر و کمان غمت قلبها را نشانه گرفته و نشانهایی بر آنها گذاشته است.
گشتم چو الف وار ز اغیار جریده
دیدم الف قد تو بر لوح جنانها
هوش مصنوعی: من مانند حرف "الف" در دنیای دیگران سرگردان شدم و در آنجا تصویر قامت زیبای تو را بر دلهای بهشتی دیدم.
چندان که گشودم نظر ای دوست ندیدم
جز نور علی مظهر حسنت به عیانها
هوش مصنوعی: هر چقدر که به اطرافم نگاه کردم، ای دوست، جز روشنی و زیبایی علی را به وضوح ندیدم.