گنجور

شمارهٔ ۱

ای نام خوشت جوهر شمشیر زبان‌ها
پیوسته ازاین سلسله زنجیر بیان‌ها
روز ازل از بهر نثار قدم تو
محزون شده در مخزن دل نقد روان‌ها
آن دم که نبود از غم و شادی اثری بود
جام غم تو ساغر مشروبی جان‌ها
از راست روان تیر غمت خواست نشانی
خم گشت از این بار گران پشت کمان‌ها
با اینکه عیان نیست ترا تیر و کمانی
پیکان غمت کرده بهر سینه نشان‌ها
گشتم چو الف وار ز اغیار جریده
دیدم الف قد تو بر لوح جنان‌ها
چندان که گشودم نظر ای دوست ندیدم
جز نور علی مظهر حسنت به عیان‌ها

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.