گنجور

شمارهٔ ۸۰۱

کوزه بر دوشِ راهب دیرم
حلقه در گوش ساجد لاتم
من که دردی کش خراباتم
فارغ از طمطراق و طاماتم
گاه از مشرکانِ توحیدم
گاه از موقِنانِ غلّاتم
نه که در حوضِ کوثرِ تحقیق
آب جاری بود مجاراتم
نه که در درجِ مدرجِ توحید
در مکنون بود عباراتم
به خرد می سزد مفاخرتم
به هنر می رسد مباهاتم
عقل کلّی به اختیار دهد
بوسه بر آستانِ ابیاتم
نفسِ قدسی به احتیاط نهد
دست بر نبضِ نفی و اثباتم
مگر افسانه گوی پندارد
که چو او راوی روایاتم
نیستم از معلّمانِ جهول
نه که من ناسخِ مقالاتم
دیده کو تا ببیند اسرارم
گوش تا بشنود اشاراتم
نه نزاری به هرزه لاف مزن
بیش ازین برمگو محالاتم
نه به دعوی به ابتدا گفتی
فارغ از طمطراق و طاماتم
یک سخن راست گفته ای از خویش
من که دردی کشِ خراباتم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کوزه بر دوشِ راهب دیرم
حلقه در گوش ساجد لاتم
هوش مصنوعی: یک دینی‌ام با کاسه‌ای در دست، در کنار یک عابد در دیر، به آواز خداوند در گوش صدا می‌زنم.
من که دردی کش خراباتم
فارغ از طمطراق و طاماتم
هوش مصنوعی: من که در زندگی پر از درد و ناکامی‌ها به سر می‌برم، از مد و زرق و برق دنیا بی‌نیازم و به ظواهر اهمیت نمی‌دهم.
گاه از مشرکانِ توحیدم
گاه از موقِنانِ غلّاتم
هوش مصنوعی: گاهی از افراد polytheist هستم که به یگانگی خداوند معتقدند و گاهی نیز از مؤمنانی هستم که در ایمان خود شدّت و افراط دارند.
نه که در حوضِ کوثرِ تحقیق
آب جاری بود مجاراتم
هوش مصنوعی: در حوض کوثر علم و دانش، آبی جاری بود که تأثیرات من را نشان می‌دهد.
نه که در درجِ مدرجِ توحید
در مکنون بود عباراتم
هوش مصنوعی: عبارات من نه تنها در عمقِ مفهوم توحید قرار دارد، بلکه در جزییات و مراحل به آن دست یافته است.
به خرد می سزد مفاخرتم
به هنر می رسد مباهاتم
هوش مصنوعی: من باید به خرد و دانش خود افتخار کنم و به هنر و مهارت‌هایم ببالم.
عقل کلّی به اختیار دهد
بوسه بر آستانِ ابیاتم
هوش مصنوعی: عقل کامل با کمال میل اجازه می‌دهد که بر درگاه شعرهایم بوسه بزنم.
نفسِ قدسی به احتیاط نهد
دست بر نبضِ نفی و اثباتم
هوش مصنوعی: روح مقدس با احتیاط بر نبض وجود و عدم من دست می‌گذارد.
مگر افسانه گوی پندارد
که چو او راوی روایاتم
هوش مصنوعی: آیا ممکن است داستان‌گو فکر کند که من مانند او، قصه‌ها و روایت‌ها را بیان می‌کنم؟
نیستم از معلّمانِ جهول
نه که من ناسخِ مقالاتم
هوش مصنوعی: من جزء آموزگاران نادان نیستم، زیرا من خود نویسنده مقالات و نوشته‌هایم.
دیده کو تا ببیند اسرارم
گوش تا بشنود اشاراتم
هوش مصنوعی: چشم و گوش باید آماده باشند تا رازها و نشانه‌های من را ببینند و بشنوند.
نه نزاری به هرزه لاف مزن
بیش ازین برمگو محالاتم
هوش مصنوعی: به کسی که همیشه بیهوده و بی‌هدف حرف می‌زند، بگو دیگر از این حرف‌ها نزن. از گفتن ناباورانه‌های خود دست بکش.
نه به دعوی به ابتدا گفتی
فارغ از طمطراق و طاماتم
هوش مصنوعی: نه به ادعا و تنها در آغاز کار گفتی که از تظاهر و گفتار بی‌محتوا بی‌نیازی.
یک سخن راست گفته ای از خویش
من که دردی کشِ خراباتم
هوش مصنوعی: شما به درستی از وضعیت من صحبت کرده‌اید؛ من که خودم درگیر مشکلات و سختی‌ها هستم.