گنجور

شمارهٔ ۱۳۸۸

ندارم در همه شهر آشنایی
که پیغامی برد از من به جایی
غمِ دل با که گویم محرمی کو
که بتوان گفت با او ماجرایی
مرا دیر است تا از ماه رویی
تقاضا میکند در سر هوایی
نیم نومید از این دولت که داند
هنوزم هست در خاطر رجایی
خوشا گر دست دادی پای بوسش
ندانم تا چنین افتد قضایی
سری دارم فدای خاک پایش
چه برخیزد ز دست بی نوایی
شبی گر اتّفاق افتد که با او
به روز آریم در خلوت سرایی
چنان باشد که بر مسند نشیند
به شرکت پادشاهی با گدایی
نه زر نه زور کاری بر نیاید
به دست عاجزان چبوَد دعایی
به دامِ عشق تا از عشق گویند
نیفتد چون نزاری مبتلایی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ندارم در همه شهر آشنایی
که پیغامی برد از من به جایی
هوش مصنوعی: من در این شهر هیچ آشنایی ندارم که پیامم را به کسی برساند.
غمِ دل با که گویم محرمی کو
که بتوان گفت با او ماجرایی
هوش مصنوعی: غم و اندوه دل را با که در میان بگذارم؟ کسی را ندارم که به او بگویم در دل چه می‌گذرد و چه ماجرایی برایم رخ داده است.
مرا دیر است تا از ماه رویی
تقاضا میکند در سر هوایی
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که دل‌تنگی از چهرهٔ ماه را نداشته‌ام و دیگر نمی‌توانم از او چیزی بخواهم، چرا که در حال و هوای دیگری هستم.
نیم نومید از این دولت که داند
هنوزم هست در خاطر رجایی
هوش مصنوعی: اضطراب و ناامیدی از وضعیت موجود دارم، اما هنوز هم در دل خود امید و آرزوهایی دارم.
خوشا گر دست دادی پای بوسش
ندانم تا چنین افتد قضایی
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که در آغوش کسی که دوستش دارد، سر تسلیم فرود می‌آورد و پای او را می‌بوسد، بی‌آنکه بداند چنین سرنوشتی برایش رقم خواهد خورد.
سری دارم فدای خاک پایش
چه برخیزد ز دست بی نوایی
هوش مصنوعی: سرم را فدای خاک پای او می‌کنم، حتی اگر از ناتوانی‌ام به پا نروم و نتوانم برخواستن را تجربه کنم.
شبی گر اتّفاق افتد که با او
به روز آریم در خلوت سرایی
هوش مصنوعی: اگر شبی پیش بیاید که بتوانیم در یک مکان دنج و آرام با هم باشیم و از روز با هم صحبت کنیم.
چنان باشد که بر مسند نشیند
به شرکت پادشاهی با گدایی
هوش مصنوعی: شخصی به قدری در جایگاه بالایی قرار می‌گیرد که همزمان با پادشاه نشسته و در کنار او، جایی را در مقام و رفیع خود اشغال می‌کند، حتی اگر خودش از نظر موقعیت اجتماعی در حدمت پایین‌تری باشد.
نه زر نه زور کاری بر نیاید
به دست عاجزان چبوَد دعایی
هوش مصنوعی: نه ثروت و نه قدرت برای ناتوانان کارساز نیست، زیرا تنها یک دعا می‌تواند کمک‌ کند.
به دامِ عشق تا از عشق گویند
نیفتد چون نزاری مبتلایی
هوش مصنوعی: به دام عشق گرفتار نشوید، زیرا عشق نمی‌گذارد کسی مانند نزاری دچار گرفتاری و بلا شود.