گنجور

شمارهٔ ۱۳۵۱

روی مخوانش که می چکد عرق از وی
برگِ گل است آن نشسته بر ورقش خَوی
هر که چنین صورتی بدید محال است
کاتشِ تشویش بر دلش ننهد کی
هیأتِ شیرینش ار مطالعه کردی
سرو کمر بر میان بُدی چو شکر نی
ور به سر کُشته با چنین قد و قامت
بگذرد این روحِ قدس باز شود حی
ای که همه کاینات ممکن و موجود
پیشِ وجودِ بزرگوارِ تولا شی
ترسد اگر نه فرو برد به تبرّک
زاهد صد ساله با تو در رمضان می
باده بده ساقیا که موسومِ نوروز
می گذرد هان و فوت می شود این فی
باغ شد از سبزه هم چو جنّت و کردند
فرش چمن اهل ذوق زیرِ قدم طی
پیر جوان را چه می دهد به وَرَع دم
آتشِ ما سرد کی شود به دمِ دی
سیر نگشتی نزاریا ز ریاضت
صبرِ تو تا چند و احتمالِ تو تا کی
بس که تو باطن به خلق باز نمودی
ظاهر واعما نمی برد به سخن پی

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روی مخوانش که می چکد عرق از وی
برگِ گل است آن نشسته بر ورقش خَوی
هوش مصنوعی: به او نزدیک نشو که عرق از وجودش می‌چکد، آن چیزی که روی برگه نشسته، برگ گل است.
هر که چنین صورتی بدید محال است
کاتشِ تشویش بر دلش ننهد کی
هوش مصنوعی: هر کسی که چنین چهره‌ای را ببیند، بعید است که آتش نگرانی و تشویش بر دلش ننشیند.
هیأتِ شیرینش ار مطالعه کردی
سرو کمر بر میان بُدی چو شکر نی
هوش مصنوعی: اگر به ظاهر دل‌انگیزش دقت کنی، متوجه می‌ شوی که مانند سروی است که کمرش به شکل دلپذیری باریک و زیباست و شیرینی‌ اش مانند شکر است.
ور به سر کُشته با چنین قد و قامت
بگذرد این روحِ قدس باز شود حی
هوش مصنوعی: اگر کسی با چنین جمال و جذابیتی به راه برود، این روح مطهر دوباره زنده خواهد شد.
ای که همه کاینات ممکن و موجود
پیشِ وجودِ بزرگوارِ تولا شی
هوش مصنوعی: ای کسی که همه موجودات و امکانات دنیا در برابر وجود بزرگ تولا کوچک و ناچیز هستند.
ترسد اگر نه فرو برد به تبرّک
زاهد صد ساله با تو در رمضان می
هوش مصنوعی: اگر از ترس نمی‌افتد، به یاد زاهدی که صد ساله است، در ماه رمضان با تو آمیخته می‌شود.
باده بده ساقیا که موسومِ نوروز
می گذرد هان و فوت می شود این فی
هوش مصنوعی: به من باده بده، ای ساقی، چون نوروز در حال گذر است و این خوشی و زیبایی نیز به زودی از بین می‌رود.
باغ شد از سبزه هم چو جنّت و کردند
فرش چمن اهل ذوق زیرِ قدم طی
هوش مصنوعی: باغ به زیبایی بهشتی تبدیل شد و اهل ذوق، چمن را زیر پای خود فرش کردند.
پیر جوان را چه می دهد به وَرَع دم
آتشِ ما سرد کی شود به دمِ دی
هوش مصنوعی: پیر به جوان چه ارتباطی دارد؟ آیا در دمای آتش ما، سردی به وجود می‌آید؟
سیر نگشتی نزاریا ز ریاضت
صبرِ تو تا چند و احتمالِ تو تا کی
هوش مصنوعی: تا کی باید این بلای نگهداری از خود را تحمل کنی و برای چشیدن شیرینی واقعی زندگی، صبر کنی؟ در واقع، نزاریا (مصداقی از سختی و تلاش) تو نشان‌دهنده سختی‌هایی است که در راه رسیدن به هدف خود به دوش می‌کشی.
بس که تو باطن به خلق باز نمودی
ظاهر واعما نمی برد به سخن پی
هوش مصنوعی: تو به خوبی درونیات خود را به دیگران نشان دادی، اما در صحبت‌های خود نمی‌توانی واقعیات عمیق را بیان کنی.

حاشیه ها

1398/01/21 12:03
سعید فاضلی

اشتباه تایپی در مصراع اول از بیت هفتم :
باده بده ساقیا که موسومِ نوروز
بعد از تصحیح ...
باده بده ساقیا که موسمِ نوروز
موسم :
1. وقت و زمان چیزی.
2. هنگام رسیدن چیزی.
3. وقت اجتماع مردم برای حج.