گنجور

شمارهٔ ۱۳۴۵

ای بی تو دلِ مرا قراری نی
هیچم ز میانِ تو کناری نی
انصاف که عمر می کند ضایع
آن را که به دست چون تو یاری نی
از وصلِ رقیب بهره می یابد
ما را ز تو بیش انتظاری نی
گر دریابی دمی دل ما را
هرگز به از این سری و کاری نی
گر بار دهی وگرنه بر جانم
بیرون ز محبّتِ تو یاری نی
دریاب نزاریِ به زاری را
در عشقِ تو هم چو او نزاری نی
بل تا به کرشمه ای شود خوش دل
از تو به همین قدر که آری ، نی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بی تو دلِ مرا قراری نی
هیچم ز میانِ تو کناری نی
هوش مصنوعی: بی تو، دل من هیچ آرامشی ندارد و هیچ جایی از تو دور نمی‌شوم.
انصاف که عمر می کند ضایع
آن را که به دست چون تو یاری نی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که انصافاً کسی که عمرش را بیهوده می‌گذرانید، اگر دستی مثل تو نداشته باشد که به او یاری رساند، مسلماً در ضرر خواهد بود. در واقع، عمر خود را در راهی هدر می‌دهد که هیچ بهره‌ای از آن نمی‌برد.
از وصلِ رقیب بهره می یابد
ما را ز تو بیش انتظاری نی
هوش مصنوعی: ما از وصال رقیب لذت می‌بریم و از تو انتظار زیاد نداریم.
گر دریابی دمی دل ما را
هرگز به از این سری و کاری نی
هوش مصنوعی: اگر لحظه‌ای به دل ما پی ببری، هیچ چیز دیگر از این راز و کار بهتر نیست.
گر بار دهی وگرنه بر جانم
بیرون ز محبّتِ تو یاری نی
هوش مصنوعی: اگر به من حمایت کنی یا نکنى، در هر حال، عشق تو به من کمکى نمى‌کند و من در درد و رنج خواهم ماند.
دریاب نزاریِ به زاری را
در عشقِ تو هم چو او نزاری نی
هوش مصنوعی: به فردی که در عشق تو غمگین و دلشکسته است، توجه کن و حال او را درک کن؛ زیرا او نیز مانند تو در درد عشق به سر می‌برد.
بل تا به کرشمه ای شود خوش دل
از تو به همین قدر که آری ، نی
هوش مصنوعی: تا زمانی که با ناز و کرشمه‌ای دل مرا شاد کنی، فقط همین قدر که بگویی "آری"، کافی است.