گنجور

شمارهٔ ۱۲۷۷

غمزه ی مست صنم بابلی
زلف پر آشوب بت غنغلی
اینهمه سحر مکن ابلهی
و آن همه دام است مکن غافلی
روی نکو آفت جان و دل است
دل به نکویان مده ار عاقلی
نی غلطم مرتبه ی اهل دل
از چه بلندست از این بی دلی
رو طمع از وصل ببر زان که هست
حاصل بی دل همه بی حاصلی
با تو ندارد سر پیوند عشق
تا طمع از وایه ی خود نگسلی
رخت به سر منزل عشاق کش
کهل شدی تا به کی از کاهلی
با خودی خویش نزاری مرو
زین پس اگر عالم آن منزلی

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غمزه ی مست صنم بابلی
زلف پر آشوب بت غنغلی
هوش مصنوعی: چشمک زدن معشوقه‌ی مست و زیبا با موهای پریشانش، شادی و درهمی سحرانگیز را به وجود می‌آورد.
اینهمه سحر مکن ابلهی
و آن همه دام است مکن غافلی
هوش مصنوعی: به واکنش‌ها و ترفندهای کسی توجه مکن که خود را در این مسیر گم کرده و مراقب باش که به دام نیفتی و فریب نخور.
روی نکو آفت جان و دل است
دل به نکویان مده ار عاقلی
هوش مصنوعی: زیبایی چهره ممکن است جان و دل را آزار دهد، پس اگر عاقل هستی دل را به زیبایان نسپار.
نی غلطم مرتبه ی اهل دل
از چه بلندست از این بی دلی
هوش مصنوعی: چرا اهل دل اینقدر در اوج و بلندی هستند، در حالی که من در این بی‌دلی غوطه‌ورم؟
رو طمع از وصل ببر زان که هست
حاصل بی دل همه بی حاصلی
هوش مصنوعی: بهتر است از امید به وصال دست برداری، زیرا کسی که قلبش خالی است، هرگز به چیزی دست نخواهد یافت.
با تو ندارد سر پیوند عشق
تا طمع از وایه ی خود نگسلی
هوش مصنوعی: عشق تو زمانی به عمق می‌رسد که از خودخواهی و طمع دست برداری.
رخت به سر منزل عشاق کش
کهل شدی تا به کی از کاهلی
هوش مصنوعی: لباس خود را به عشق بپوش و از تعلل دست بردار، که این کار به کجا کشیده خواهد شد.
با خودی خویش نزاری مرو
زین پس اگر عالم آن منزلی
هوش مصنوعی: دیگر برای خودت از زندگی ناامید نباش؛ زیرا اگر آدمی به تلاش و کوشش ادامه دهد، به مقصودش خواهد رسید.