شمارهٔ ۱۲۶۱
مرا تا جان و دل باشد به جای جان و دل باشی
وگر این هر دو می خواهی ببر از ما بحل باشی
اگر با ما نپردازی و با یار دگر سازی
همان نامهربان باشی همان پیمان گسل باشی
بیا یارا مشو در عهده یعهدی چنان نازک
نباید دعوییی کردن که از معنی خجل باشی
چو در گرما و سرما عاجزی اولی تر آن باشد
که در آب و هوای سازگار معتدل باشی
اگر خواهی که بی مانع به جانان متصل گردی
ز ترکیب وجود خود به کلی منفصل باشی
توانی دید واحد را به نور دیده ی باطن
به شرط آنکه از کُحلِ هدایت مُکتحل باشی
اگر امروز برخیزی و دریابی قیامت را
وگرنه چون گران جانان بسی در زیر گل باشی
ترا باید به کوشیدن ز خود این راز پوشیدن
بدو چون مکتحل گشتی به خود چون مشتغل باشی
چنان کن تا چنان سازی کزو با خود نپردازی
چو ببریدی ز خود فی الجمله با او متصل باشی
نزاری شرط دعوی محبت چیست می دانی
که زیر سنگ آس امتحانش محتمل باشی
گِل آدم به آب عشق بسرشتند از مبدا
چه گل باشی که عاشق بر گل و آب چِگِل باشی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرا تا جان و دل باشد به جای جان و دل باشی
وگر این هر دو می خواهی ببر از ما بحل باشی
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندگیم به جاست، تو باید در قلب و جان من باشی. و اگر خواهان جان و دل من هستی، باید از من جدا شوی.
اگر با ما نپردازی و با یار دگر سازی
همان نامهربان باشی همان پیمان گسل باشی
هوش مصنوعی: اگر به ما توجه نکنی و با کسی دیگر رابطه برقرار کنی، همانطور که بیمهری کردی، همچنان به عهد و پیمان خود پشت کردهای.
بیا یارا مشو در عهده یعهدی چنان نازک
نباید دعوییی کردن که از معنی خجل باشی
هوش مصنوعی: بیایید، دوست من، در پیمانی که بستهایم، نباید آنقدر حساس و نازکنرگس باشی که از معنای آن شرمنده شوی.
چو در گرما و سرما عاجزی اولی تر آن باشد
که در آب و هوای سازگار معتدل باشی
هوش مصنوعی: اگر در شرایط سخت و نامساعد قادر به تحمل نیستی، بهتر است در شرایطی پایدار و متعادل زندگی کنی.
اگر خواهی که بی مانع به جانان متصل گردی
ز ترکیب وجود خود به کلی منفصل باشی
هوش مصنوعی: اگر میخواهی بدون هیچ مانعی به محبوب خود متصل شوی، باید از همهی ترکیبات وجودی خود به طور کامل جدا شوی.
توانی دید واحد را به نور دیده ی باطن
به شرط آنکه از کُحلِ هدایت مُکتحل باشی
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانی حقیقت واحد را ببینی، باید با چشم دل و بصیرت خود ببینی، که این مستلزم آن است که ابتدا در مسیر راهنمایی و هدایت قرار گرفته باشی.
اگر امروز برخیزی و دریابی قیامت را
وگرنه چون گران جانان بسی در زیر گل باشی
هوش مصنوعی: اگر امروز از خواب غفلت بیدار شوی و حقیقت زندگی را درک کنی، از نعمتها و زیباییهای واقعی بهرهمند خواهی شد؛ اما اگر این کار را نکنی، همچنان در حالت انفعال و غفلت باقی خواهی ماند و مانند بسیاری از مردم، عمرت در بیخبری سپری خواهد شد.
ترا باید به کوشیدن ز خود این راز پوشیدن
بدو چون مکتحل گشتی به خود چون مشتغل باشی
هوش مصنوعی: باید تلاش کنی و در این راه رازها را از خود پنهان کنی. زمانی که به حقیقت دست یافتی، باید به خود مشغول باشی و به دقت ادامه دهی.
چنان کن تا چنان سازی کزو با خود نپردازی
چو ببریدی ز خود فی الجمله با او متصل باشی
هوش مصنوعی: آنچنان رفتار کن که اثر تو در دیگران باقی بماند، زیرا باید از خود فاصله بگیری و به دیگران نزدیک شوی. وقتی از خود دور شدی، به طور کامل با او ارتباط برقرار کن.
نزاری شرط دعوی محبت چیست می دانی
که زیر سنگ آس امتحانش محتمل باشی
هوش مصنوعی: آیا میدانی در عشق چه شرطی وجود دارد؟ ممکن است در زیر سختیها و آزمایشات عشق، ستاره درخشان آن را پیدا کنی.
گِل آدم به آب عشق بسرشتند از مبدا
چه گل باشی که عاشق بر گل و آب چِگِل باشی
هوش مصنوعی: آب عشق، ماده وجود آدمی را شکل داده است. از کجا میتوانی انتظار داشته باشی که عاشق باشی، در حالی که به گل و آب که مایه اصلیات هستند، بیاعتنا هستی؟