گنجور

شمارهٔ ۱

پاکا منّزها متعالی مهیمنا
ای در درون جان و برون از صفات ما
از رحمت تو کم نشود گر به فضل خویش
منت نهی و عفو کنی سیّئات ما
دوران شرّ و فتنه و طوفان و حیرت است
ظلمت حجاب راه شد از شش جهات ما
نوح عنایت توبه به کشتی مغفرت
سعیی کند مگر به خلاص و نجات ما
آلایشی که رفت به آب کرم بشوی
تنزیه ذات پاک تو دارد نه ذات ما
مقصود ما حصول رضا و جوار توست
ورنه چه بیش و کم ز حیات و ممات ما
بی یاد تو اگر نفسی می رود هباست
آری خلاصه یک نفس است از حیات ما
هم تو دهی ز عقده ی تقلیدمان خلاص
ورنه زمانه حل نکند مشکلات ما
ما را ز هول زلزلت الارض باک نیست
حفظ تو بس معاون ما و ثبات ما
یک جرعه گر ز جام تو در کام ما چکد
تا روز حشر کم نشود مسکرات ما
توفیق ده که نام نزاری رود به خیر
بر یاد دوستان تو بعد از وفات ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پاکا منّزها متعالی مهیمنا
ای در درون جان و برون از صفات ما
هوش مصنوعی: ای پاک و مقدس، تویی که در درون جان ما و فراتر از ویژگی‌های ما قرار داری.
از رحمت تو کم نشود گر به فضل خویش
منت نهی و عفو کنی سیّئات ما
هوش مصنوعی: رحمت تو هیچ‌گاه کم نمی‌شود حتی اگر با بخشش و نیکی‌ات بر ما منت بگذاری و گناهان ما را ببخشی.
دوران شرّ و فتنه و طوفان و حیرت است
ظلمت حجاب راه شد از شش جهات ما
هوش مصنوعی: زمانه ای پر از شرّ و تنش، آشوب و حیرت است. تاریکی به مانعی برای دستیابی به راه درست تبدیل شده و ما از هر سو در تنگنا هستیم.
نوح عنایت توبه به کشتی مغفرت
سعیی کند مگر به خلاص و نجات ما
هوش مصنوعی: نوح با لطف و رحمت توبه، به کشتی بخشش توجه می‌کند تا ما را به رهایی و نجات برساند.
آلایشی که رفت به آب کرم بشوی
تنزیه ذات پاک تو دارد نه ذات ما
هوش مصنوعی: آلایشی که در آب وجود دارد، برای شستن و پاک کردن بدن است، اما تنها تو، ذات پاک و بی‌عیب و نقصی داری و ما این‌گونه نیستیم.
مقصود ما حصول رضا و جوار توست
ورنه چه بیش و کم ز حیات و ممات ما
هوش مصنوعی: هدف ما تنها کسب رضایت و نزدیکی به توست، وگرنه زندگی و مرگ ما چه اهمیتی دارد؟
بی یاد تو اگر نفسی می رود هباست
آری خلاصه یک نفس است از حیات ما
هوش مصنوعی: بی تو اگر لحظه‌ای بگذرد، معنایش بی‌ارزشی است. در واقع، زندگی ما به یک نفس تو وابسته است.
هم تو دهی ز عقده ی تقلیدمان خلاص
ورنه زمانه حل نکند مشکلات ما
هوش مصنوعی: تو با کمک خودت می‌توانی ما را از مشکلاتی که به دلیل تقلید به وجود آمده‌اند، رها کنی؛ وگرنه زمان قادر نخواهد بود مسائل ما را حل کند.
ما را ز هول زلزلت الارض باک نیست
حفظ تو بس معاون ما و ثبات ما
هوش مصنوعی: ما از ترس زلزله و ویرانی زمین نگران نیستیم، زیرا حمایت تو کافی است و باعث استواری و استقامت ما می‌شود.
یک جرعه گر ز جام تو در کام ما چکد
تا روز حشر کم نشود مسکرات ما
هوش مصنوعی: اگر فقط یک جرعه از جام تو به کام ما بریزد، تا روز قیامت نوشیدنی‌های ما کمتر نخواهد شد.
توفیق ده که نام نزاری رود به خیر
بر یاد دوستان تو بعد از وفات ما
هوش مصنوعی: پروردگارا، کمک کن تا نام نزاری برای دوستان تو پس از مرگ ما به نیکی به یادگار بماند.

حاشیه ها

1396/08/09 22:11

با سلام خدمت تمام دوستانی که در تهیه مجموعه اثار شاعر بزرگ ایرانی نزاری زحمت کشیده اند
این شعر واقعا یکی از بهترین اشعار این شاعر بزرگ میباشد که من از دوران تحصیل همیشه انرا زمزمه میکردم و در ذهنم همیشه با خواندن این ابیات واقعا عرفانی نزدیکی خاصی با معبود خود را احساس میکردم
اگر به ابیات توجه کنیم در می یابیم که واقعا معانی بسیار بلند عرفانی را در جملاتی بسیار شیوا و روان بیان کرده که انسان با خواندن انها یک نوع احساس نزدیکی بخداوند را حس میکند
با سپاس فراوان از سایت گنجور که بدین وسیله باعث نزدیکی هر چه بیشتر شاعر دوستان و اهل نظر به همدیگر گردیده است

1396/08/09 22:11
حسین

به نظر می رسد در بیت اول رعایت قوانین عرف غزل نشده
ولی شعری نسبتاً خوب است

1396/08/10 00:11

با سلام مجدد خدمت تمامی دوستان
نکته دیگری که به نظر این حقیر آمد اینست که در ابیات این شاعر بزرگ به طور کامل درمیابیم که منظور ایشان تنها خداوند بوده هست و ایشان درتمامی استعارات خویش بنوعی منظور را حضرت حق بیان کرده اند و شکی برای خواننده اشعار خویش باقی نگذاشته اند که منظور از این استعارات و اشارات حضرت باریتعالی میباشد
ولی بسیاری لز شاعران از جمله حافظ و همچنین خیام را وقتی به اشعرشان نگاه میکنیم در اصل منظورشان معشوق و مشروب زمینی بوده هست و هر گونه هم که اشعارشان را بخواهیم توجیه کنیم باز هم جور در نمیاید
حافظ و اللخصوص خیام که کفار بزرگی بوده اند و باید از نظر دین مبین اسلام آنها را کافر و مرتد خواند در بیشتر اشعار خود به تمسخر دین و خداوند پرداخته اند و برای آنکه مورد عتاب جامعه خویش قرار نگیرند زیرکانه یا بقول حافظ رندانه خود را عارف راه حق دانسته اند و به ریش تمامی مسلمانان خندیده اند
ولی نزاری که واقعا یک سالک و عارف راه حق بوده هست ازنظر این حقیر واقعا خوب شناخته نشده هست و باید هر چه بیشتر در شناسایی و ترویج این شاعر پارسی گو و حق شناس کوشا بود و شاعران بیدین و خدانشناس را تا حد امکان از دسترس خارج کرد که باعث رواج بیدینی و کفر میشوند
با تشکر ازسایت گنجور که دراین راه کوشش مینماید

1396/09/02 06:12
مرتضی جعفری

با سلام بیت چهارم به جای توبه باید تو باشد

1396/09/07 12:12
حمید

سلام، آقای امین شما باید به کلماتی که در ادبیات عرفان به کار رفته شده است و چگونه وارد ادبیات شده اند باخبر باشید.
مثال: سافی در معنی اصلی خود کسی است که آب و شراب می ریزد ولی در ادبیات عرفان به معنای فیض الهی است.

1398/01/06 21:04
شاهین

خدایا ! آن عزیزِ کم سواد و کژ فهم و خشک اندیش که حضرات حافظ و خیام را مرتد و ناخدا باور قلمداد کرده است و در عینِ وقاحت و تکبر دم از عرفانی که نمیداند چیست میزند را به فهم و شعورش بیفزا شاید که رستگار شود

1398/09/04 18:12
مجتبی آموزگار

در پاسخ به فردی که حضرت حافظ را کافر و مرتد میخواند:

قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ ۖ بِیَدِکَ الْخَیْرُ ۖ إِنَّکَ عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
بگو: «بارالها! مالک حکومتها تویی؛ به هر کس بخواهی، حکومت می‌بخشی؛ و از هر کس بخواهی، حکومت را می‌گیری؛ هر کس را بخواهی، عزت می‌دهی؛ و هر که را بخواهی خوار می‌کنی. تمام خوبیها به دست توست؛ تو بر هر چیزی قادری.
اینکه خداوند این کافر و مرتد را چنین لایق عزت نموده که چنین عزیز است و اشعارش سینه به سینه می‌گردد و غبار زمان بر محو آن غالب نشده جای بسی شگفتی دارد!

1399/02/09 22:05
علی

آنکس که نداند و نداند که نداند