گنجور

بخش ۴۸ - در مناجات و خاتمت

الاهی چو از نیّتم آگهی
که خیرست نیّت به خیرم نهی
گرم نا پسندی بر اقلام رفت
حدیث از می و مطرب و جام رفت
مگردان سیه روی چون دفترم
به اوراق طوبی بپوشان سرم
الهی به دریای بخشایشم
فرو شوی دامن ز آلایشم
ز ما هر چه آید نیاید به کار
چنان کز تو آید ز ما در گذار
الهی اگر جرأتی می رود
ز معلول اگر علّتی می رود
طبیبم تویی نبضِ جانم ببین
دوایِ دل ناتوانم ببین
ز دارالشّفا دفع دردم فرست
ز دستم مده پای مردم فرست
الهی به فریاد جانم رسی
دران دم که باشد دم واپسی
چنانم ز افعال و اعمالِ بد
که از هول دل در برم می تپد
چنانم شود سینه از درد و داغ
که دودم برآید سقف دماغ
الهی نگیری به ناباکیم
که آلوده دامن ز ناپاکی ام
بسی بر معاصی رضا داده ام
گریبان به دست هوا داده ام
خلاصم ده از کردة ناپسند
به رویم در مغفرت در مبند
الهی عزیزم به عزّت کنی
به رحمت ببخشی و رجعت کنی
گناهم به خیراتِ اهلِ صفا
معاذم به ذریّتِ مصطفا
ندارم دگر جز تو کس والسّلام
امیدم همین است و بس والسّلام

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الاهی چو از نیّتم آگهی
که خیرست نیّت به خیرم نهی
هوش مصنوعی: ای خدا، اگر از نیت من باخبری و می‌دانی که نیت من خوب است، مرا به خیر هدایت کن.
گرم نا پسندی بر اقلام رفت
حدیث از می و مطرب و جام رفت
هوش مصنوعی: اگر تو از چیزهایی که مورد علاقه‌ات نیست دوری کنی، داستان از شراب، نوازنده و جام را فراموش خواهی کرد.
مگردان سیه روی چون دفترم
به اوراق طوبی بپوشان سرم
هوش مصنوعی: چهره زشت و سیاه خود را شبیه کتابی نکن، بلکه آن را با ورق‌های خوشبو و زیبا بپوشان.
الهی به دریای بخشایشم
فرو شوی دامن ز آلایشم
هوش مصنوعی: پروردگارا، به دریاى رحمتت پناه مى‌آورم و از آلودگى‌هایم دور مى‌شوم.
ز ما هر چه آید نیاید به کار
چنان کز تو آید ز ما در گذار
هوش مصنوعی: هر چیزی که از ما بیابد، فایده‌ای ندارد و بی‌تأثیر است، مانند آن که چیزی از تو بیاید و ما را نادیده بگیری.
الهی اگر جرأتی می رود
ز معلول اگر علّتی می رود
هوش مصنوعی: خدایا، اگر جرأت و شجاعت از کسی رخت بربسته، به خاطر این است که دلیلی برای آن وجود داشته است.
طبیبم تویی نبضِ جانم ببین
دوایِ دل ناتوانم ببین
هوش مصنوعی: تو پزشک منی، نبض جانم را ببین و درد بی‌دارویم را درک کن.
ز دارالشّفا دفع دردم فرست
ز دستم مده پای مردم فرست
هوش مصنوعی: از محلّ درمان، درد من را دور کن و به من کمک کن، اما کاری نکن که مردم به مشکل بیفتند.
الهی به فریاد جانم رسی
دران دم که باشد دم واپسی
هوش مصنوعی: پروردگارا، در زمانی که جانم در آستانه‌ی رفتن است، به من کمک کن و فریادرس من باش.
چنانم ز افعال و اعمالِ بد
که از هول دل در برم می تپد
هوش مصنوعی: من به خاطر کارهای زشت و بدی که انجام داده‌ام، آن‌قدر هراسان و نگران هستم که قلبم به تپش افتاده است.
چنانم شود سینه از درد و داغ
که دودم برآید سقف دماغ
هوش مصنوعی: چنان دلم پر از درد و اندوه می‌شود که احساس می‌کنم آتش از سرم بالا می‌رود.
الهی نگیری به ناباکیم
که آلوده دامن ز ناپاکی ام
هوش مصنوعی: ای خدا، مرا به خاطر ناپاکی‌ام مجازات نکن، چون دامنم به ناپاکی‌ها آلوده است.
بسی بر معاصی رضا داده ام
گریبان به دست هوا داده ام
هوش مصنوعی: من به خاطر خواسته‌های نفسانی خود، مرتکب گناهان زیادی شده‌ام و به راحتی خود را در دام آن‌ها انداخته‌ام.
خلاصم ده از کردة ناپسند
به رویم در مغفرت در مبند
هوش مصنوعی: از کارهای ناپسند و زشت من رهایم کن و اجازه نده که این موضوع بر من بزرگ شود و مانع بخشش من گردد.
الهی عزیزم به عزّت کنی
به رحمت ببخشی و رجعت کنی
هوش مصنوعی: ای پروردگارا، با عزت و بزرگواری خود به من محبت کن، و از رحمتت مرا بهره‌مند ساز و به سوی من بازگرد.
گناهم به خیراتِ اهلِ صفا
معاذم به ذریّتِ مصطفا
هوش مصنوعی: گناه من با نیکی‌های کسانی که دل‌های پاک دارند، پوشانده می‌شود و به برکت نسل پیامبر (ص)، از عذاب و گرفتاری در امانم.
ندارم دگر جز تو کس والسّلام
امیدم همین است و بس والسّلام
هوش مصنوعی: من دیگر کسی جز تو ندارم و تمام امیدم به توست و همین برایم کافی است.