بخش ۱۷ - سه اندزر
سه باب است هر سه مبیّن کنم
به عین الحقایق معیّن کنم
نخستین بدان ای عزیز پدر
که از خوی بد کرد باید حذر
تغافل مکن لااُبالی مباش
از الحمدلله خالی مباش
به صدرِ جهان با بزرگان نشست
ز اخلاق پاکیزه دادست دست
خصوصا به بزم نشاط شراب
که معموریش هست در، در خراب
بدصدِر ملوک و سلاطین مخواه
که خود را در اندازی از هر پگاه
ندامت بود حاصل آن ندیم
که در صدر خلوت بود مستقیم
خطرناکتر زان مقامی مخواه
که باشی یکی از ندیمان شاه
ولی چون در افتادی و چاره نیست
به بیچاره در چاره بیغاره نیست
به سر در بیفتی به پای علو
باسفل مکن در تراجع غلو
گشاده جبین باش و بسته میان
که شاگرد خدمت نبیند زیان
به غمزه مکن سوی مطرب نگاه
معاذ الله از تهمت پادشاه
به حرمت سر خدمت افگنده پیش
به عزت نگه داشته حَدِّ خویش
روانیست بسیار برخواستن
دگر مجلسی هر دم آراستن
مکن سردهی تا توانی قبول
که زود از تو گردند دلها ملول
خصوصا اولوالامر بر زید و عمرو
تحاشی کن البتّه از نهی و امر
نگویی بسی و نباشی خموش
نگه دار حدِّ توسّط بکوش
نه خاموش بودن به یک بار نیک
نه بسیار گفتن به تکرار نیک
نگویی سخن تا نپرسند، به
چو گفتی به تکرار زحمت مده
چو گفتن و نیکو نیامد سخن
به اصلاح کلپتره کوشش مکن
گرانی مکن زود ره گیر پیش
مخور بیش البتّه از حدِّ خویش
برون آی بیچشم و گوش و زبان
نکو بشنو اندرزِ این مهربان
دویم قوم دیگر ز آزادگان
جوانان و یاران و همزادگان
حریفانِ شایستۀ پُر هنر
پسندیده اخلاقِ نیکو سیر
ظریفان روشندل و تازهروی
همه نکتهگیران همه بذلهگوی
بر آواز چنگ و دف و عود و نی
شب و روز بر دستشان جام می
به رسم ضیافت به توزیع و دور
به پای علم خوردن و دستِ جور
موافق به آئین هر قوم باش
به نقل و شراب و به انواع آش
به لطفِ عمیم و به لفظِ شریف
نگهدار حدِّ ندیم و حریف
به هزل اندکی میل کردن رواست
که طبعِ جوان مایل هزلهاست
هجا خود پسندیدۀ عقل نیست
اگر عاقلّی بیش خود برمهایست
به امثال و اشعار و ابیات خوش
روایات نغز و حکایات خوش
سماع خوش و نغمۀ دلگشای
علیالجمله خوش باش و خوشدار جای
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سه باب است هر سه مبیّن کنم
به عین الحقایق معیّن کنم
هوش مصنوعی: سه موضوع وجود دارد که هر یک را به حقیقت روشن و مشخص بیان خواهم کرد.
نخستین بدان ای عزیز پدر
که از خوی بد کرد باید حذر
هوش مصنوعی: ای عزیز پدر، نخستین چیزی که باید بدان توجه کنی این است که از رفتارهای ناپسند باید دوری کنی.
تغافل مکن لااُبالی مباش
از الحمدلله خالی مباش
هوش مصنوعی: بیتوجهی نکن، بیخیال نباش و همیشه شکرگزار باش.
به صدرِ جهان با بزرگان نشست
ز اخلاق پاکیزه دادست دست
هوش مصنوعی: در جایگاه بالای دنیا با بزرگان نشسته و به دلیل اخلاق نیک و پاک خود، دست یاری به دیگران داده است.
خصوصا به بزم نشاط شراب
که معموریش هست در، در خراب
هوش مصنوعی: خصوصاً در مجلس خوشی و شادابی که در آنجا شراب به وفور یافت میشود و فضا پر از نشاط است.
بدصدِر ملوک و سلاطین مخواه
که خود را در اندازی از هر پگاه
هوش مصنوعی: نباید انتظار داشته باشی که پادشاهان و سلاطین به خوبی عمل کنند، زیرا آنها خود را در هر صبح از مشکلات دور میکنند.
ندامت بود حاصل آن ندیم
که در صدر خلوت بود مستقیم
هوش مصنوعی: سزاوار است که نتیجهٔ پشیمانی از شخصی باشد که در بالای مجالس نشسته و به طور مستقیم با مسایل مواجه بوده است.
خطرناکتر زان مقامی مخواه
که باشی یکی از ندیمان شاه
هوش مصنوعی: از جایگاه خطرناکتری سخن نگو که در آن، تنها یکی از دوستان نزدیک پادشاه باشی.
ولی چون در افتادی و چاره نیست
به بیچاره در چاره بیغاره نیست
هوش مصنوعی: هرگاه که در وضعیتی دشوار قرار بگیری و هیچ راه فراری نباشد، باید به کسی که در مشکل مشابهی است کمک کنی، چرا که او نیز دچار مشکل است و نیاز به یاری دارد.
به سر در بیفتی به پای علو
باسفل مکن در تراجع غلو
هوش مصنوعی: اگر به اوج ترقی دست یابی، از افتادن به زیر دست نزن و در پسرفت زیادهروی نکن.
گشاده جبین باش و بسته میان
که شاگرد خدمت نبیند زیان
هوش مصنوعی: آغازگر باش و در دل خود نگرانی نداشته باش، زیرا کسی که در خدمت به دیگران است، متضرر نخواهد شد.
به غمزه مکن سوی مطرب نگاه
معاذ الله از تهمت پادشاه
هوش مصنوعی: به طرز خاصی به معشوق نگاه نکن، چون ممکن است به دلایل نادرستی مورد اتهام قرار بگیری، مانند اتهامات پادشاه.
به حرمت سر خدمت افگنده پیش
به عزت نگه داشته حَدِّ خویش
هوش مصنوعی: از روی احترام و ارادت، سر تعظیم به خدمت فرود آورده و به خاطر بزرگی مقام خود، مرز و حدود خویش را محفوظ نگه داشتهام.
روانیست بسیار برخواستن
دگر مجلسی هر دم آراستن
هوش مصنوعی: هر روز برپا کردن یک مجلس جدید و شادمانی، موضوعی است که نباید از آن غافل شد.
مکن سردهی تا توانی قبول
که زود از تو گردند دلها ملول
هوش مصنوعی: سرد و بیاحساس نباش؛ زیرا اگر اینگونه باشی، دلهای مردم به زودی از تو خسته خواهند شد.
خصوصا اولوالامر بر زید و عمرو
تحاشی کن البتّه از نهی و امر
هوش مصنوعی: بهتر است از دستور دادن و نهی کردن به زید و عمرو خودداری کنی، خصوصاً در مورد افرادی که مسئولیت دارند.
نگویی بسی و نباشی خموش
نگه دار حدِّ توسّط بکوش
هوش مصنوعی: اگر چیزی نمیگویی و در سکوت ماندهای، سعی کن که با تلاش در میانهرو بودن، خود را نگهداری.
نه خاموش بودن به یک بار نیک
نه بسیار گفتن به تکرار نیک
هوش مصنوعی: نه اینکه همیشه ساکت باشیم و یک بار خوب حرف بزنیم، نه اینکه مدام صحبت کنیم و این حرفها هم خوب باشند.
نگویی سخن تا نپرسند، به
چو گفتی به تکرار زحمت مده
هوش مصنوعی: اگر چیزی نمیگویی، دیگران هم چیزی نمیپرسند. وقتی چیزی را گفتی، بار دیگر آن را تکرار نکن و زحمت افراد را بیشتر نکن.
چو گفتن و نیکو نیامد سخن
به اصلاح کلپتره کوشش مکن
هوش مصنوعی: اگر به جای سخن گفتن بیهوده، بتوانی به بهبود و اصلاح امور بپردازی، بهتر است که تلاشت را در این زمینه متمرکز کنی.
گرانی مکن زود ره گیر پیش
مخور بیش البتّه از حدِّ خویش
هوش مصنوعی: به خود سخت نگیر و دست از تلاش برندار، اما مراقب باش که از ظرفیتها و تواناییهای خود فراتر نروی.
برون آی بیچشم و گوش و زبان
نکو بشنو اندرزِ این مهربان
هوش مصنوعی: خارج شو از قید حواس و تعصب؛ با دل و جان، نصیحت این دوست مهربان را بشنو.
دویم قوم دیگر ز آزادگان
جوانان و یاران و همزادگان
هوش مصنوعی: دومین گروه، دیگر از آزادگان، جوانان، دوستان و همزادگان هستند.
حریفانِ شایستۀ پُر هنر
پسندیده اخلاقِ نیکو سیر
هوش مصنوعی: کسانی که هنری برجسته دارند و از اخلاق نیکو برخوردارند، همواره مورد توجه و احترام هستند.
ظریفان روشندل و تازهروی
همه نکتهگیران همه بذلهگوی
هوش مصنوعی: افراد با ذوق و زیباییشناسی که با دل روشن و چهرههای تازه حضور دارند، به خوبی به جزئیات و نکات ظریف توجه میکنند و همواره شوخطبعی و لطافت را در کلام خود دارند.
بر آواز چنگ و دف و عود و نی
شب و روز بر دستشان جام می
هوش مصنوعی: در هر شب و روز، بر سازهایی مانند چنگ، دف، عود و نی، همواره جامی از می در دست دارند و به جشن و سرور مشغولاند.
به رسم ضیافت به توزیع و دور
به پای علم خوردن و دستِ جور
هوش مصنوعی: در مهمانی و ضیافت، با دوری از تجملات و با احترام به علم و دانش، باید از هر نوع نادرستی و ظلم دوری کرد.
موافق به آئین هر قوم باش
به نقل و شراب و به انواع آش
هوش مصنوعی: با دیگران هماهنگ و مطابق با آداب و سنن هر قوم رفتار کن. در مهمانیها و جشنها، از همراهی و لذت بردن از خوردنیها و نوشیدنیها غافل نشو.
به لطفِ عمیم و به لفظِ شریف
نگهدار حدِّ ندیم و حریف
هوش مصنوعی: با محبت و ادب بزرگوارانه، مراقب باشید که مرز دوستی و رفاقت را حفظ کنید و به آن احترام بگذارید.
به هزل اندکی میل کردن رواست
که طبعِ جوان مایل هزلهاست
هوش مصنوعی: میتوان کمی به شوخی و تفریح روی آورد زیرا جوانی به این گونه سرگرمیها تمایل دارد.
هجا خود پسندیدۀ عقل نیست
اگر عاقلّی بیش خود برمهایست
هوش مصنوعی: عقل واقعی به خودپسندی راضی نیست، اگر کسی عاقل باشد، باید بیش از اینها به خود فکر کند و خود را بررسی کند.
به امثال و اشعار و ابیات خوش
روایات نغز و حکایات خوش
هوش مصنوعی: در مورد داستانها و اشعار زیبا و جذاب که داستانهای دلنشین و آموزندهای را به تصویر میکشند.
سماع خوش و نغمۀ دلگشای
علیالجمله خوش باش و خوشدار جای
هوش مصنوعی: به موسیقی زیبا گوش بده و از لذت آن بهرهمند شو، در حالی که با دل خوش به زندگی ادامه بدهی.