بخش ۲ - حکایت
قوی همّتی از رجال کِبار
که بر وعظ بردی به سر روزگار
به اصحاب تنبیه کردی مدام
که از نفس باید کشید انتقام
بکوشید تا گر ز ساقی دَوْر
به نوبت رسد با شما جام جَوْر
توانید در کام جان ریختن
نه جستن به سستی، نه بگریختن
برابر گره بستن از تلخ و شور
نه مردی بُوَد گر فقیری مشور
مگر شیخ را مادر اندر گذشت
مزاج وقار و قرارش بگشت
فتاد آتش رقّتش در نهاد
ز چشم آب حسرت به رُخ برگشاد
مریدانْش در گفت و گوی آمدند
هنرمند را عیب جوی آمدند
که اصحاب را وعظ گفتی و پند
ترا هیچ ازینها نیامد پسند
نصیحت مگر جمله بر گفته ای
یکی بهر خود باز نگرفته ای
بدیشان چنین گفت اصحاب کار
کزین نیز باید گرفت اعتبار
ز غم جان همسایه پر دَرد بود
بر آتش ز مرگ زن و مرد بود
از ایشان به ما جز خبر نامدی
نم از چشم و سوز از جگر نامدی
کنون درد همسایه بر جان ماست
مرا بد فراقی که همسایه راست
هنوز آنک هرگز نخور دست مَی
به جز نام مستی نداند ز مَی
چه غم دارد آسوده از دردمند
نبخشود قصّاب بر گوسپند
نیفتاده در درد و ناخسته حلق
ندارد خبر زین دو بیچاره خلق
تماشا کنان بر لب قُلْزُمی
نه در موج طوفان، از آن بی غمی
توان دید بازی بسی بر کنار
توان کرد نظّاره کارزار
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قوی همّتی از رجال کِبار
که بر وعظ بردی به سر روزگار
هوش مصنوعی: بزرگ مردانی با اراده قوی وجود دارند که در دوران سخت زندگی، به سخنرانی و اندرز به دیگران پرداختهاند.
به اصحاب تنبیه کردی مدام
که از نفس باید کشید انتقام
هوش مصنوعی: به دوستان و آشنایان دائم یادآوری میکنی که باید از نفس خود انتقام بگیرند.
بکوشید تا گر ز ساقی دَوْر
به نوبت رسد با شما جام جَوْر
هوش مصنوعی: تلاش کنید تا در زمان مناسب و با رعایت نوبت، از دست ساقی جامی پر از شراب بنوشید.
توانید در کام جان ریختن
نه جستن به سستی، نه بگریختن
هوش مصنوعی: میتوانید با اقتدار و قوت در برابر مشکلات ایستادگی کنید، نه اینکه به راحتی کنار بکشید یا فرار کنید.
برابر گره بستن از تلخ و شور
نه مردی بُوَد گر فقیری مشور
هوش مصنوعی: اگر کسی فقط به تلخی و سختیهای زندگی توجه کند و امیدی نداشته باشد، به او مردی نمیتوان گفت، حتی اگر فقیر باشد.
مگر شیخ را مادر اندر گذشت
مزاج وقار و قرارش بگشت
هوش مصنوعی: آیا ممکن است مادر شیخ از دنیا رفته باشد، چون حالت آرامش و سکون او تغییر کرده است؟
فتاد آتش رقّتش در نهاد
ز چشم آب حسرت به رُخ برگشاد
هوش مصنوعی: آتش عشق و محبتش در وجودش نمایان شد، به گونهای که اشکهای حسرت از چهرهاش جاری گشت و به خوبی این احساس را آشکار کرد.
مریدانْش در گفت و گوی آمدند
هنرمند را عیب جوی آمدند
هوش مصنوعی: دوستان و پیروان او در حال گفتگو هستند و به دنبال نقصها و عیبهای هنرمند میگردند.
که اصحاب را وعظ گفتی و پند
ترا هیچ ازینها نیامد پسند
هوش مصنوعی: شما به دوستانتان نصیحت و پند میدهید، اما هیچ یک از این نصایح برای شما خوشایند نیست.
نصیحت مگر جمله بر گفته ای
یکی بهر خود باز نگرفته ای
هوش مصنوعی: نصیحت فقط یک حرف نیست که هر کسی برای دیگران بزند؛ باید هر کس به این سخنان خودش هم توجه کند و برای خودش هم آن را در نظر بگیرد.
بدیشان چنین گفت اصحاب کار
کزین نیز باید گرفت اعتبار
هوش مصنوعی: به آنها چنین گفت که از این کار هم باید اهمیتی قائل شد و آن را جدی گرفت.
ز غم جان همسایه پر دَرد بود
بر آتش ز مرگ زن و مرد بود
هوش مصنوعی: غم و اندوه همسایه باعث درد و رنج او شده و این ناراحتی همچون آتشی است که از مرگ زن و مرد بر میخیزد.
از ایشان به ما جز خبر نامدی
نم از چشم و سوز از جگر نامدی
هوش مصنوعی: از آنها جز خبرهای بد به ما نرسیده است، نه از چشمانشان نشانی داریم و نه از دلسوزیهایشان.
کنون درد همسایه بر جان ماست
مرا بد فراقی که همسایه راست
هوش مصنوعی: الان درد و رنج همسایه بر قلب من سنگینی میکند، زیرا دوری از او برایم بسیار سخت است.
هنوز آنک هرگز نخور دست مَی
به جز نام مستی نداند ز مَی
هوش مصنوعی: هنوز کسی که هرگز جرعهای از شراب نچشیده، تنها نام مستی را میداند و نمیتواند طعم واقعی آن را درک کند.
چه غم دارد آسوده از دردمند
نبخشود قصّاب بر گوسپند
هوش مصنوعی: چه نیازی به نگرانی است وقتی که دلسوزی در کار نیست، مثل قصابی که به گوسفند آسیبی نمیزند و راحت است.
نیفتاده در درد و ناخسته حلق
ندارد خبر زین دو بیچاره خلق
هوش مصنوعی: کسی که در رنج و درد نیست، از مشکلات و مصائب دیگران بیخبر است و نمیداند چه بر سر آنها میآید.
تماشا کنان بر لب قُلْزُمی
نه در موج طوفان، از آن بی غمی
هوش مصنوعی: به آرامی و بدون نگرانی به تماشای زندگی و زیباییهای آن بنشین، حتی در سختترین شرایط و مشکلات.
توان دید بازی بسی بر کنار
توان کرد نظّاره کارزار
هوش مصنوعی: میتوان بسیار از فاصله دید و به تماشای نبرد پرداخت.