بخش ۱۲۱ - تأسف بر مرگ شمسالدین محمد جهان پهلوان
چه میگفتم سخن محمل کجا راند
کجا میرفتم و رختم کجا ماند
به سلطانی چو شه نوبت فرو کوفت
غبار فتنه از گیتی فرو روفت
شکوهش پنج نوبت بر فلک برد
نفاذش کرد هفت اقلیم را خرد
خروش طبل وی گفتی دو میل است
که میدانست کان طبل رحیل است
نفیر کوس گفتی تا دو ماهست
که را در دل که شه در کوچگاهست
بران اورنگش آرام اندکی بود
چو برقش زادن و مردن یکی بود
بری ناخورده از باغ جوانی
چو ذوالقرنین از آب زندگانی
شهادت یافت از زخم بداندیش
که باداش آن جهان پاداش ازین بیش
سه پایه بر فلک زد زین خرابی
گذشت از پایه خاکی و آبی
گر آن دریا شد این درها بجایند
که بر ما بیش از آن درها گشایند
گر او را سوی گوهر گرم شد پای
نسبداران گوهر باد بر جای
گر او را فیض رحمت گشت ساقی
جهان بر وارثانش باد باقی
گر او را خاک داد از تختهبندی
مباد این تخت گیران را گزندی
گر او بیتاج شد تاجش رضاباد
سر این تاجداران را بقا باد
خصوص آن وارث اعمار شاهان
نظرگاه دعای نیک خواهان
موید نصرهالدین کافرینش
ز نام او پذیرد نور بینش
پناه خسروان اعظم اتابک
فریدونوار بر علم مبارک
ابوبکر محمد کز سر داد
ابوبکر و محمد را کند شاد
به شاهی تاج بخش تاجداران
به دولت یادگار شهریاران
به دانائیش هفت اختر شکرخند
بمولائیش نه گردون کمربند
ستاره پایه تخت بلندش
فلک را بوسه گه سم سمندش
سریرش باد در کشور گشائی
وثیقت نامه کشور خدائی
جهان را تا ابد شاه جهان باد
بر آنچ امید دارد کامران باد
سعادت یار او در کامرانی
مساعد با سعادت زندگانی
سخن را بر سعادت ختم کردم
ورق کاینجا رساندم در نوردم
خدایا هر چه رفت از سهوکاری
بیامرز از کرم کامرزگاری
روانش باد جفت شادکامی
که گوید باد رحمت بر نظامی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه میگفتم سخن محمل کجا راند
کجا میرفتم و رختم کجا ماند
هوش مصنوعی: حرفهایی که میزدم چه مفهومی داشت و به کجا میرفت؟ در حالیکه خودم کجا ایستاده بودم و به کجا میرفتم؟
به سلطانی چو شه نوبت فرو کوفت
غبار فتنه از گیتی فرو روفت
هوش مصنوعی: زمانی که پادشاهی به قدرت میرسد و بر امور کشور فرمانروایی میکند، اثرات ناخوشایند و درگیریهای موجود در دنیا از بین میرود و آرامش حکمفرما میشود.
شکوهش پنج نوبت بر فلک برد
نفاذش کرد هفت اقلیم را خرد
هوش مصنوعی: عظمت او پنج بار به آسمانها رسید و تاثیرش باعث شد که هفت اقلیم زیر پرچم خرد و دانایی بیفتند.
خروش طبل وی گفتی دو میل است
که میدانست کان طبل رحیل است
هوش مصنوعی: صدای طبل را میشد همچون صدای دو شتر تصور کرد که در حال حرکت هستند و میدانستند که این طبل نشانه حرکت و آغاز سفر است.
نفیر کوس گفتی تا دو ماهست
که را در دل که شه در کوچگاهست
هوش مصنوعی: فریاد و صدای زنگ به گوش میرسد که از دو ماه پیش، کسی در دل مردم میتازد و شاه در حال حرکت به سمت اردوگاه است.
بران اورنگش آرام اندکی بود
چو برقش زادن و مردن یکی بود
هوش مصنوعی: بران اورنگش آرام اندکی بود، یعنی او در موقعیت و مقامش زمانی بسیار کوتاه و گذرا احساس آرامش میکرد. چو برقش زادن و مردن یکی بود، به این معناست که ظهور و رفتن او مانند برق آنی و ناگهانی بود؛ یعنی زندگی و مرگ او هر دو در یک لحظه و با سرعت بسیار پیش میرفت.
بری ناخورده از باغ جوانی
چو ذوالقرنین از آب زندگانی
هوش مصنوعی: شما در دوران جوانی به راحتی میتوانید از زیباییها و خوشیهای زندگی بهره ببرید، همانطور که ذوالقرنین از آب زندگی بهرهمند شد.
شهادت یافت از زخم بداندیش
که باداش آن جهان پاداش ازین بیش
هوش مصنوعی: زخمی که از بداندیشی بر من وارد شده، منجر به گواهی و شهادت من شد. به خاطر این رنج در آن دنیا پاداشی بزرگ به من میدهند.
سه پایه بر فلک زد زین خرابی
گذشت از پایه خاکی و آبی
هوش مصنوعی: یک پایه در آسمان به خاطر این ویرانی حرکت میکند و از پایههای خاکی و آبی عبور میکند.
گر آن دریا شد این درها بجایند
که بر ما بیش از آن درها گشایند
هوش مصنوعی: اگر آن دریا زیادتر از این درها به روی ما باز شود، پس این درها باید تغییر کنند.
گر او را سوی گوهر گرم شد پای
نسبداران گوهر باد بر جای
هوش مصنوعی: اگر او به سمت گوهر و ارزشها جذب شود، نسبداران و افراد با ریشهدار باید در مقام و جایگاه خود باقی بمانند.
گر او را فیض رحمت گشت ساقی
جهان بر وارثانش باد باقی
هوش مصنوعی: اگر او از فیض رحمت بهرهمند شد، امیدوارم که این نعمت برای وارثانش هم باقی بماند.
گر او را خاک داد از تختهبندی
مباد این تخت گیران را گزندی
هوش مصنوعی: اگر او را در خاک قرار دادند، از نردهای که دور اوست، نباید به تختنشینان آسیبی برسد.
گر او بیتاج شد تاجش رضاباد
سر این تاجداران را بقا باد
هوش مصنوعی: اگر او بدون تاج شد، بیتردید تاجش در رضاباد است و برای این تاجداران همیشه پایداری و بقا آرزو میکنم.
خصوص آن وارث اعمار شاهان
نظرگاه دعای نیک خواهان
هوش مصنوعی: این شعر به ویژگیهای ارثی و میراث شاهان و همچنین به اهمیت دعا و آرزوی خیر توسط مردم اشاره دارد. در واقع، وارثانی که از شاهان به جا میمانند، تحت تأثیر خوب دعای افرادی هستند که برای آنها خیر و سعادت میخواهند.
موید نصرهالدین کافرینش
ز نام او پذیرد نور بینش
هوش مصنوعی: موید نصرالدین به کافران، از نام او نور درک و بینش دریافت میکند.
پناه خسروان اعظم اتابک
فریدونوار بر علم مبارک
هوش مصنوعی: پناهگاه بزرگترین پادشاهان، اتابک فریدونوار، بر علم و دانش گرامی است.
ابوبکر محمد کز سر داد
ابوبکر و محمد را کند شاد
هوش مصنوعی: ابوبکر و محمد، هر دو از افرادی هستند که با فداکاری و از خودگذشتگی خود، باعث خوشحالی و خرسندی دیگران شدند.
به شاهی تاج بخش تاجداران
به دولت یادگار شهریاران
هوش مصنوعی: به پادشاهی که تاج و جلال دیگر پادشاهان را به او میدهند و نشانهای از برکت و سعادت برای شاهان پیشین است.
به دانائیش هفت اختر شکرخند
بمولائیش نه گردون کمربند
هوش مصنوعی: به خاطر دانش او، هفت ستاره با لبخند به او نزدیک شدهاند و از زیباییاش همچون کمربند آسمان را در بر گرفتهاند.
ستاره پایه تخت بلندش
فلک را بوسه گه سم سمندش
هوش مصنوعی: ستارهای که بر پایه تخت بلندی قرار دارد، با سم اسبش آسمان را میبوسد.
سریرش باد در کشور گشائی
وثیقت نامه کشور خدائی
هوش مصنوعی: تخت او همچون بادی است که در سرزمینهای مختلف میوزد و نامهای است از سوی خداوند برای حاکمیت بر سرزمینها.
جهان را تا ابد شاه جهان باد
بر آنچ امید دارد کامران باد
هوش مصنوعی: همیشه برای جهان بهترینها را آرزو کنیم، و هر آنچه که برای ما امید و آرزوست، به حقیقت بپیوندد.
سعادت یار او در کامرانی
مساعد با سعادت زندگانی
هوش مصنوعی: خوشبختی او در دست یافتن به اهدافش، با خوشحالی و موفقیت در زندگیاش همراه است.
سخن را بر سعادت ختم کردم
ورق کاینجا رساندم در نوردم
هوش مصنوعی: من گفتارم را به خوشبختی و سکونت در اینجا پایان دادم، و کلمات را در اینجا به نور و روشنی رساندم.
خدایا هر چه رفت از سهوکاری
بیامرز از کرم کامرزگاری
هوش مصنوعی: خدایا، از روی اشتباهاتی که مرتکب شدم، بگذر و به لطف و مهربانیات مرا ببخش.
روانش باد جفت شادکامی
که گوید باد رحمت بر نظامی
هوش مصنوعی: روح آن کسی که همیشه به شادی و خوشبختی میاندیشد، شاد باد، چرا که او در دل خود برای نظامی دعا و آرزوی رحمت دارد.
حاشیه ها
1404/01/02 02:04
علی شهداد
"رحمت بر نظامی"