گنجور

بخش ۱۱۴ - نتیجه افسانه خسرو و شیرین

تو کز عبرت بدین افسانه مانی
چه پنداری مگر افسانه خوانی
درین افسانه شرطست اشک راندن
گلابی تلخ بر شیرین فشاندن
بحکم آنکه آن کم زندگانی
چو گل بر باد شد روز جوانی
سبک رو چون بت قبچاق من بود
گمان افتاد خود کافاق من بود
همایون پیکری نغز و خردمند
فرستاده به من دارای در بند
پرندش درع و از درع آهنین‌تر
قباش از پیرهن تنگ آستین‌تر
سران را گوش بر مالش نهاده
مرا در همسری بالش نهاده
چو ترکان گشته سوی کوچ محتاج
به ترکی داده رختم را به تارج
اگر شد ترکم از خرگه نهانی
خدایا ترک زادم را تو دانی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تو کز عبرت بدین افسانه مانی
چه پنداری مگر افسانه خوانی
هوش مصنوعی: تو که به این داستان via عبرت می‌نگری، چه تصوری داری جز اینکه فقط آن را داستانی می‌دانی؟
درین افسانه شرطست اشک راندن
گلابی تلخ بر شیرین فشاندن
هوش مصنوعی: در این داستان، شرط این است که باید گلابی تلخ بر روی گلابی شیرین بریزی و اشک بریزی.
بحکم آنکه آن کم زندگانی
چو گل بر باد شد روز جوانی
هوش مصنوعی: به این دلیل که عمر کوتاه است، مانند گلی که در باد می‌رقصد، روزهای جوانی نیز به سرعت سپری می‌شوند.
سبک رو چون بت قبچاق من بود
گمان افتاد خود کافاق من بود
هوش مصنوعی: او چون بت زیبایی سبک و خوش‌رو پیدا بود، گمان کردم که خود من هم به همان شکلی هستم.
همایون پیکری نغز و خردمند
فرستاده به من دارای در بند
هوش مصنوعی: یک شخص با ویژگی‌های برجسته و زیبا و همچنین با خرد و دانایی، به عنوان نماینده به سوی من آمده است و دارای شخصیتی ارزشمند و مهم است.
پرندش درع و از درع آهنین‌تر
قباش از پیرهن تنگ آستین‌تر
هوش مصنوعی: پرنده‌ای دارد لباس زربفتی که از زره‌ی آهنین هم مقاوم‌تر و از پیراهنی با آستین تنگ‌تر است.
سران را گوش بر مالش نهاده
مرا در همسری بالش نهاده
هوش مصنوعی: رؤسا و قدرتمندان به ثروت و دارایی خود توجه دارند، و من در کنار آنها تنها به آرامش و آرامش خاطر خود در همسری با بالش اکتفا کرده‌ام.
چو ترکان گشته سوی کوچ محتاج
به ترکی داده رختم را به تارج
هوش مصنوعی: وقتی ترک‌ها به سوی کوچ رفتند، من هم به راه افتادم و به آن‌ها ملحق شدم.
اگر شد ترکم از خرگه نهانی
خدایا ترک زادم را تو دانی
هوش مصنوعی: اگر من از این مکان پنهانی دور شوم، خداوندا، تو می‌دانی که من چطور می‌توانم این جدایی را تحمل کنم.

حاشیه ها

1393/11/26 22:01
الیاس

با سلام و تشکر از سایت بسیار عالی گنجور.
در مصراع دوم بیت هشتم کلمه ((تاراج)) به خطا (( تارج )) نوشته شده .
صحیح:
چو ترکان گشته سوی کوچ محتاج
به ترکی داده رختم را به تاراج

1394/04/19 11:07
نیشابوری

کلمه قبچاق یا قچاق(Ghochagh) بمعنی درشت هیکل میباشد که هنوز هم در خراسان کاربرد دارد.

1397/04/13 19:07
سجاد اجاقی

قبچاق اسم ناحیه‌ای در ترکستان و قفقازه و به ساکنان اونجا هم قبچاق میگن. قبچاق مجازاً به‌ معنی رند و چابک و نترس هستش ولی اینجا منظور نظامی همون منطقه‌ایه که آفاق (کنیزی که حاکم دربند به نظامی بخشید) اهل اونجا بود