بخش ۱ - سرآغاز
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۱ - سرآغاز به خوانش فرهاد بشیریان
بخش ۱ - سرآغاز به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
منظور از کلمه "" بشاید "" در بیت دوم و مصرع اول { دلی ده کو یقینت را بشاید } دقیقا چیست ؟
1- باید شایسته شود (( مفهوم آماده سازی و پرورش )
یا
2- باید بودن (( مفهوم الزامی و اجباری ))
البته سعدی هم این کلمه رو بکار برده : { چند بشاید به صبر دیده فرودوختن }
در بیت 8 در نسخه چاپ مسکو "مخمور" آمده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
خسرو و شیرین دومین مثنوی (نخستین منظومه مخزن الاسرار است) از مثنوی های پنج گانۀ اوست. موضوع آن داستان عشق ورزی خسروپرویز ـ بیست و سومین پادشاه ساسانی ـ با شیرین ـ شاهزادۀ ارمنی ـ است. این داستان، چنان که از سخن شاعر برمی آید، در آن روزگار در میان مردم زمانه شهرتی داشته و بسیاری خواهان به نظم در آمدن آن بوده اند. نظامی دربارۀ چگونگی پرداختن به داستان خسرو و شیرین و به نظم کشیدن آن می گوید:
مرا چون هاتف دل دید دمساز/بر آورد از رواق همت آواز
که بشتاب ای نظامی زود، دیرست/فلک بد عهد و عالم زود سیرست
بهاری نو برآر از چشمۀ نوش/سخن را دست بافی تازه در پوش
نصیحتهای هاتف چون شنیدم/چو هاتف روی در خلوت کشیدم
نهادم تکیه گاه افسانهای را/بهشتی کردم آتش خانهای را
ز تاریخ کهن سالان آن بوم/مرا این گنج نامه گشت معلوم
کهن سالان این کشور که هستند/مرا بر شقۀ این کار بستند...
داستان خسرو و شیرین هرچند تا اندازه ای جنبۀ تاریخی هم دارد اما روی هم رفته بیشتر آب و رنگ داستانی پیدا کرده و نظامی خود البته در این آب و رنگ بخشیدن بدان نقش قابل توجهی دارد. شاعر با آگاهی از علل عدم استقبال گسترده از ویس و رامین، (اگر عمری باشد به آن هم خواهم پرداخت) که آن هم یک داستان عاشقانه است که پیش از نظامی به وسیلۀ فخرالدین اسعد گرگانی به رشتۀ نظم درآمده و از نظر داستان پردازی هم قوی است، می کوشد تا داستان خود را آن گونه بپرورد که فرهنگ دینی حاکم بر عصر پذیرای آن باشد. از این روست که وی در این اثر خود به تصویر دو چهره گوناگون دست می زند: یکی خسرو با غرور و نخوت شاهانه که از عشق چیزی جز دست یابی به خواهش های نفسانی خود نمی شناسد و در تمام داستان همواره در پی آن است تا شیرین را تسلیم خواسته های خود کند، که البته آنچه مطلوب اوست حاصل نمی شود. و دیگر شیرین که مظهر عشق پاک و به دور از هرگونه آلایش نفسانی است. قهرمان اصلی نظامی در داستان خسرو و شیرین کسی نیست جز شیرین که شاعر پیوسته می کوشد تصویری هرچه نیکوتر از وی ترسیم کند. حتی ورود فرهاد به این داستان نیز به نظر می رسد از آن روست که ثابت قدمی شیرین در عشق، که لازمۀ یک عشق واقعی است، به تصویر کشیده شود. به هر روی این منظومۀ داستانی صرف نظر از وقایع داستانی آگنده از وصف های متنوع و رنگارنگ است که در جای خود از لطف و شیرینی خاصی برخوردار است.
منظومۀ خسرو و شیرین یکی از زیباترین آثار هنری در ادب فارسی است (مطالعه و خوانش آن را توصیه می کنم، حتما بخوانید.) و بی جهت نیست که شاعر وقتی چند بیت از آن را، که شیرین کاری شیرین خوانده، برای دوست مخلص خویش که به او اعتراض کرده و به نظم درآوردن داستان خسرو و شیرین را مغایر با مقام والای شاعر دانسته، می خواند وی را به تسلیم و تحسین شاعر برمی انگیزد:
ز شیرین کاری شیرین دلبند/فرو خواندم به گوشش نکتهای چند
وزان دیبا که می کردم طرازش/نمودم نقش های دلنوازش
چو صاحب سنگ دید آن نقش ارژنگ/فرو ماند از سخن چون نقش بر سنگ
بدو گفتم ز خاموشی چه جویی/زبانت کو که احسنتی بگویی
به صد تسلیم گفت ای من غلامت/زبانم وقف بر تسبیح نامت
چو بشنیدم ز شیرین داستان را/ز شیرینی فرو بردم زبان را...
به پایان بر چو این ره بر گشادی/تمامش کن چو بنیادش نهادی
بمنه و کرمه
خَلُّخ شهری است که از آن مشک خطایی میآورند.
این چه بوییست که از ساحت خلخ بدمید؟
وین چه بادیست که از جانب یغما برخاست؟
سعدی
در اینجا، به نظر میرسد که «خلّخ» مجازاً به معنای «خوشبو» است.
در بیت آخر «بیارای» به معنای آرایشکن اشتباه است. باید بیار اِی کانِ معنی، تا چه داری؟ باشد.
زمشک افشاندنش خلخ شود جای
در بیت هفتم، ز مشک افشاندنش درست است.
این پادکست بسیار جالب هست. داستان خسرو و شیرین را اینجا گوش بدید:
سلام
بسیار ممنونم
درود،
چنانچه جناب فخری زاده اشاره کرده اند در بیت آخر: "بیار اِی کانِ معنی، تا چه داری" صحیح می باشد، به این مضمون کلی که حالا ای منشا معنا خود را نمایان کن تا درخشش ات را نظاره گر باشیم.
بیارای پیش از هرچیز اشکال وزنی را سبب ساز می گردد.
با مهر
درود بر ادیبان عزیز--در تاریخ پنجم اذر ماه سال 402 خورشیدی مطالعه خمسه نظامی را شروع کردم--از خداوند توفیق عمل می خواهم تا بتوانم در حد سواد و وسع خودم نسبت به تصحیح اشعار که احتمالا مشکلاتی دارند اقدام کنم
به نظر میرسد استفاده از هوش مصنوعی برای شرح کردن اشعار پارسی درست نباشد؛ چون هوش مصنوعی از درک آرایههای ادبی عاجز است و نمیتواند به تشبیه و کنایه پیببرد؛ بهخاطر همین، معنی لفظی میکند تازه در بسیاری از جملهها آن را هم اشتباه بیان میکند؛ فاعل را درست شناسایی نمیکند و بسیاری اشتباهات دیگر.
ادامه این کار، به زیان گنجینه غنی ادبیات ماست و خوانندگان و علاقهمندان اشعار پرمعنی و پررمز و راز بزرگان ادبیات پارسی را به گمراهی میکشاند.
مثال: 《در مورد عروس دلش نیز دعا میکند که زندگیاش مبارک باشد》!!!