بخش ۲۰ - گفتار ارسطو
ارسطوی روشندل هوشمند
ثنا گفت بر تاجدار بلند
که دایم به دانش گراینده باش
در بستگی را گشاینده باش
به نیروی داد آفرین شاد زی
ز بندی که نگشاید آزاد زی
چو فرمان چنین آمد از شهریار
کز آغاز هستی نمایم شمار
نخستین یکی جنبشی بود فرد
بجنبید چندانکه جنبش دو کرد
چون آن هردو جنبش به یک جا فتاد
ز هر جنبشی جنبشی نو بزاد
بجز آنکه آن جنبشی فرد بود
سه جنبش به یکجای در خورد بود
سه خط زان سه جنبش پدیدار شد
سه دوری در آن خط گرفتار شد
چو گشت آن سه دوری ز مرکز عیان
تنومند شد جوهری در میان
چو آن جوهر آمد برون از نورد
خرد نام او جسم جنبنده کرد
در آن جسم جنبنده نامد قرار
همی بود جنبان بسی روزگار
از آن جسم چندانکه تابنده بود
به بالای مرکز شتابنده بود
چو گردنده گشت آنچه بالا دوید
سکونت گرفت آنچه زیر آرمید
از آن جسم گردندهٔ تابناک
روان شد سپهر دَرَفشان پاک
ز میلی که بر مرکز خویش دید
سوی دایره میل خود بیش دید
به آن میل کهاول گراینده بود
همه ساله جنبش نماینده بود
چو پرگار اول چنان بست بند
کزو سازور شد سپهر بلند
ز گشت سپهر آتش آمد پدید
که آتش ز نیروی گردش دمید
ز نیروی آتش هوایی گشاد
که مانند او گرم دارد نهاد
به تری گراینده شد گوهرش
که گردندگی دور بود از برش
چکید از هوا ترییی در مغاک
پدید آمد آبی خوش و نغز و پاک
چو آسوده گشت آب و دُردی نشست
از آن درد پیدا شد این خاک پست
چو هر چار جوهر به امر خدای
گرفتند بر مرکز خویش جای
مزاج همه در هم آمیختند
وز او رُستنیها برانگیختند
وزآن رستنیهای پرداخته
ز هر گونه شد جانور ساخته
به اندازهٔ عقل نسبت شناس
از این بیش نتوان نمودن قیاس
بخش ۱۹ - خلوت ساختن اسکندر با هفت حکیم در آفرینش نخست: مغنی بیار آن ره باستانبخش ۲۱ - گفتار والیس: چنین راند والیس دانا سخن
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ارسطوی روشندل هوشمند
ثنا گفت بر تاجدار بلند
هوش مصنوعی: ارسطو، شخصی باهوش و دانا، به ستایش پادشاهی برجسته و بزرگ پرداخت.
که دایم به دانش گراینده باش
در بستگی را گشاینده باش
هوش مصنوعی: همواره به سوی علم و دانش حرکت کن و در المسائل و مشکلات زندگی به دنبال راه حلها و گشایشها باش.
به نیروی داد آفرین شاد زی
ز بندی که نگشاید آزاد زی
هوش مصنوعی: به خاطر نیروی خالق و آفریننده، زندگی شاد و خوشی را بگذران، چرا که در قید و بندهایی که موجب آزادی نمیشود، نمان.
چو فرمان چنین آمد از شهریار
کز آغاز هستی نمایم شمار
هوش مصنوعی: وقتی که چنین دستوری از پادشاه صادر شد، از آغاز خلقت تعداد را محاسبه میکنم.
نخستین یکی جنبشی بود فرد
بجنبید چندانکه جنبش دو کرد
هوش مصنوعی: در آغاز، یکی حرکتی انجام داد و فرد دیگری به دنبال آن حرکت کرد و چنان به جنب و جوش افتاد که حرکتی دو برابر انجام داد.
چون آن هردو جنبش به یک جا فتاد
ز هر جنبشی جنبشی نو بزاد
هوش مصنوعی: زمانی که آن دو حرکت در یک مکان به هم رسیدند، از هر حرکتی حرکتی جدید به وجود آمد.
بجز آنکه آن جنبشی فرد بود
سه جنبش به یکجای در خورد بود
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که غیر از آنکه یک شخص بهطور فردی تحرکی دارد، سه نوع حرکت دیگر نیز وجود دارد که در یک زمان و مکان به هم میرسند و بر هم تأثیر میگذارند.
سه خط زان سه جنبش پدیدار شد
سه دوری در آن خط گرفتار شد
هوش مصنوعی: سه خط از سه حرکت به وجود آمد و سه دور در آن خط به دام افتاد.
چو گشت آن سه دوری ز مرکز عیان
تنومند شد جوهری در میان
هوش مصنوعی: وقتی آن سه دور از مرکز خود جدا شدند، جوهری در وسط به صورت برجسته و نمایان پیدا شد.
چو آن جوهر آمد برون از نورد
خرد نام او جسم جنبنده کرد
هوش مصنوعی: وقتی آن جوهر از روشنایی عقل خارج شد، نام او را جسمی متحرک گذاشتند.
در آن جسم جنبنده نامد قرار
همی بود جنبان بسی روزگار
هوش مصنوعی: در آن جسم زنده، آرامش وجود ندارد و همواره در حال حرکت و جنبش است، و این وضعیت برای مدتهای طولانی ادامه دارد.
از آن جسم چندانکه تابنده بود
به بالای مرکز شتابنده بود
هوش مصنوعی: هر چه جسمی بیشتر نورانی و تابناک باشد، به مرکز خود یعنی جایی که به آن شتاب دارد، نزدیکتر میشود.
چو گردنده گشت آنچه بالا دوید
سکونت گرفت آنچه زیر آرمید
هوش مصنوعی: زمانی که چیزی که به سمت بالا حرکت کرده، متوقف میشود، آنچه که در زیر بوده و در حال استراحت بوده، به حالت آرامش و سکونت میرسد.
از آن جسم گردندهٔ تابناک
روان شد سپهر دَرَفشان پاک
از آن جسم گردنده و تابناک، سپهر درخشان و پاک و زلال روان شد و پدید آمد. (دَرَفشان: درخشان)
ز میلی که بر مرکز خویش دید
سوی دایره میل خود بیش دید
از آن میل و جذب که به مرکز داشت میل بیشتری به سوی (محیط) دایره داشت
به آن میل کهاول گراینده بود
همه ساله جنبش نماینده بود
هوش مصنوعی: میل نخستین که به آن سمت و سو دارد، هر ساله حاکی از تحرک و تغییر است.
چو پرگار اول چنان بست بند
کزو سازور شد سپهر بلند
هوش مصنوعی: هرگاه که پرگار (ابزار هندسی) را به درستی و با دقت ببندیم، دور و بر ما به شکل منظم و زیبا در خواهد آمد، به گونهای که آسمان (یا دنیا) نیز به ترتیب و نظم خاصی شکل خواهد گرفت.
ز گشت سپهر آتش آمد پدید
که آتش ز نیروی گردش دمید
هوش مصنوعی: از چرخش آسمان آتش به وجود آمد، چرا که آتش از نیروی این چرخش دمیده شده است.
ز نیروی آتش هوایی گشاد
که مانند او گرم دارد نهاد
هوش مصنوعی: از قدرت آتش فضایی ایجاد شده که مانند او حرارت دارد.
به تری گراینده شد گوهرش
که گردندگی دور بود از برش
هوش مصنوعی: گوهری که به رطوبت میگراید، به دوری از خود میگردد.
چکید از هوا ترییی در مغاک
پدید آمد آبی خوش و نغز و پاک
هوش مصنوعی: از آسمان رطوبتی فرو ریخت و در گودال، آب زلال و خوشبو و زیبایی پدید آمد.
چو آسوده گشت آب و دُردی نشست
از آن درد پیدا شد این خاک پست
هوش مصنوعی: وقتی که آب آرام و بیمشکل شد و درد از بدن خارج شد، آن وقت این زمین پست به وجود آمد.
چو هر چار جوهر به امر خدای
گرفتند بر مرکز خویش جای
هوش مصنوعی: وقتی که هر چهار عنصر به فرمان خداوند، جایگاه خود را در مرکز تعیین کردند.
مزاج همه در هم آمیختند
وز او رُستنیها برانگیختند
هوش مصنوعی: همه با هم ترکیب شدند و از این رهگذر، گیاهان و رستنیهای جدیدی متولد شدند.
وزآن رستنیهای پرداخته
ز هر گونه شد جانور ساخته
هوش مصنوعی: از میان گیاهان مختلف، جانوران به وجود آمدهاند.
به اندازهٔ عقل نسبت شناس
از این بیش نتوان نمودن قیاس
هوش مصنوعی: به اندازهٔ فهم خود میتوانیم در مورد حقایق و واقعیتها قضاوت کنیم و بیشتر از آن ممکن نیست.